قصه برنامههایی که قبل از تولید شکستخورده هستند
سیدمیلاد ناظمی
روزنامه نگار
تهیهکنندگان و مدیران قدیمی صداوسیما اعتقاد دارند کیفیت نهایی یک برنامه پیش از تولید و صرفاً با دو مؤلفه مشخص میشود. مؤلفه اول طرح برنامه است که باید با جزئیات روی کاغذ پیاده شود. در این طرح علاوه بر هدفگذاری و سایر کلیات، باید فرم و محتوا با دقت بالایی به تقریر دربیایند، به طوری که خوانندگان اهل فن بتوانند برنامه را به شکلی عینی در ذهنشان تصور کنند و نظر بدهند. مؤلفه دوم چیزی نیست جز شخص سازنده.
شخص سازنده بر اساس سابقه، توانایی و سلیقهاش ممکن است با یک طرح تطبیق نداشته باشد یا از روی کمتجربگی طرح را نابود کند. از طرفی امکان دارد طرحی بسیار عادی توسط یک برنامهساز قهار ساخته شود و بدرخشد. این مسأله به قدری مهم است که اگر طرحی یکسان را به سه برنامهساز مختلف بدهیم، با سه خروجی متفاوت روبهرو خواهیم شد، چراکه اتمسفر برنامهها بر اساس سلیقه سازنده تغییر میکند. کافی است تجربیات گوناگون احسان علیخانی را مرور کنیم. عصر جدید و جوکر دو برنامه سرگرمیمحور هستند و دومی به طور خاص ریالیتیشوی طنز محسوب میشود اما در هر دو شاهد لحظاتی غمناک و گریهآور بودهایم. همین لحظات باعث شده مخاطبان این برنامهها در شبکههای اجتماعی بنویسند:«علیخانی از شادترین برنامهها میتونه یک ماه عسل دربیاره.» تصور کنید جوکر یا عصرجدید توسط رامبد جوان یا علی زاهدی تولید میشد. به نظرتان تغییری نمیکرد؟
همانطور که در ابتدا اشاره کردم اگر ترکیب طرح و سازندهاش توسط اهل فن بررسی شوند، با تقریب خوبی کیفیت نهایی اثر قابل تخمین است. البته همواره استثناهایی هستند که در مراحل اجرا و حین تولید به مشکل بربخورند اما به طور کلی همه چیز از لحظه ارائه طرح برای افراد متبحر عیان است. این مسأله نشان میدهد اکثر قریب به اتفاق برنامههای ضعیفی که در رسانه ملی تولید شده و تولید خواهد شد، از بدو ارائه به شبکه و تصویب دچار مشکل هستند. احتمالاً این آثار که مدام بر تعدادشان افزوده میشود، توسط افراد متخصص بررسی نشدهاند یا مدیران برخلاف نظرهای کارشناسی تصمیم به تولید برنامهای گرفتهاند که از ابتدا میدانند شکست میخورد! متأسفانه برای برخی مدیران کیفیت برنامه یا جلب رضایت مخاطب مسائلی فرعی هستند. این مدل نگرش نیز همواره در سازمان صداوسیما وجود داشته و به دوره خاصی محدود نمیشود. برای مثال این روزها شاهد فصل سوم برنامهای هستیم که میلیاردها پول برایش صرف شده است اما از بدو ارائه به شبکه، شورای کارشناسی این برنامه را شکستخورده تلقی کردند و ایرادات زیادش را به اطلاع مدیران رساندند. با این حال فصل اولش تولید و پخش شد و از قضا پیشبینیهای کارشناسان تحقق پیدا کرد اما مدیران نه تنها عقب نکشیدند بلکه مانند فردی که زمین خورده اما تصمیم گرفته تا مقصد سینهخیز برود، تصمیم گرفتند فصلهای بعدیاش را نیز تولید کنند. نتیجه آن شده اسراف در اسراف و آمار تأسفبار مخاطبان برنامه. کافی بود مدیر شبکه به توصیه کارشناسانش گوش دهد تا از هدر رفتن بیش از ۱۵ میلیارد تومان جلوگیری کند.