صفحات
شماره هشت هزار و صد و پنجاه و هشت - ۲۰ فروردین ۱۴۰۲
روزنامه ایران - شماره هشت هزار و صد و پنجاه و هشت - ۲۰ فروردین ۱۴۰۲ - صفحه ۲۴

سربازان هنر هفتم

احسان مفیدی کیا
منتقد

 مخترعان سینما، یک قشون‌اند. از پیر جانسن منجم که می‌خواست با «تپانچه‌ عکاسی» حرکت عبور زهره از جلوی خورشید را ضبط کند، بگیرید تا ادوارد مایبریج عکاس که حرکات اسب‌ها را برای درک بهتر مربیان سوارکاری ثبت کرد. حتی توماس ادیسون با دستگاه شهرفرهنگش که «کینه توسکوپ» نام داشت، در 1894 تنها یک قدم با ثبت سینما در سیاهه‌ بلندبالای اختراعاتش فاصله داشت، اما ما امروز برادران لومیر و البته بیشتر لویی را شایسته‌ عنوان «مخترع سینما» می‌دانیم. «سینماتوگراف»، حاصل یک شب‌زنده‌داری اثربخش لویی لومیر بود. دستگاهی که برخلاف کینه توسکوپ سبک، قابل حمل و چندکاربردی بود. سینماتوگراف نه‌فقط فیلمبرداری، بلکه ظهور نگاتیو و پخش آن‌ را هم انجام می‌داد. 
این یک واحد تولید و پخش سیار بود که خیلی زود به خاطر ویژگی‌های منحصر به فردش عالمگیر و باعث شهرت مخترعش شد. اولین تصاویر ضبط شده با سینماتوگراف از«کارگران در حال ترک کارخانه‌ لومیر» بود و البته همین فیلم 46 ثانیه‌ای که در 1895 تولید شد، همزمان عنوان اولین فیلم تاریخ سینما و اولین فیلم مستند را از آن خود کرد. سینما با فیلم مستند زاده شد و خیلی زود شبکه‌ گسترده‌ لومیرها متشکل از دستگاه‌های سینماتوگراف و فیلمبرداران آن که به سراسر دنیا فرستاده می‌شدند، آوازه‌ معجزه‌ جدید را به گوش همه‌ جهان رساندند.  احتمالاً معروف‌ترین فیلم آن دوران را که «ورود لکوموتیو بخار به ایستگاه لسیوته» باشد دیده‌اید، یا اوصاف تماشاگران سالن را شنیده‌اید که از ترس قطاری که از دل پرده‌ بزرگ روبه‌رو مستقیم به سمتشان می‌آمد، به هرسو فرار می‌کردند. همین فیلم هم حاصل هنر لومیرها بود و خیلی زود تعداد زیادی فیلم مثل آن ساخته و در گنجینه‌ آنها آرشیو شد. «استودیو ماریای سیاه» ادیسون خیلی زود فراموش شد و لومیرها یکه‌تاز دنیای سینما شدند.  مردم برای دیدن فیلم غذا دادن به کودک، پاشیدن آب به باغبان، ماهیگیران، قایقرانان، مأموران آتش‌نشانی و مثل آن ساعت‌ها یک فرانک در دست در صف منتظر می‌ماندند تا صندلی‌های سالن‌های نمناک باشگاه فیلم گراند کافه پر و خالی شود و آنها بتوانند دوباره و دوباره معجزه‌ نور و تصویر را ببینند. اگر ذکاوت لویی لومیر نبود خیلی زود اسرار ساخت سینماتوگراف لو می‌رفت اما او با وقت‌شناسی و زیرکی تا هرچقدر که می‌شد، به جای فروش سینماتوگراف، شبکه‌ جهانی ضبط و پخش فیلمش را گسترده می‌کرد. او اپراتورها را به انگلیس، اسپانیا، روسیه، ایالات متحده و بعدتر به چین و هند فرستاد. حتی رسیدن سینماتوگراف به جنوبگان هم چندان به طول نینجامید. اینطور شد که مردمی از چین توانستند ببینند شاهزاده‌ای در انگلستان چطور تاجگذاری می‌کند و همه خودشان را در مقام کاشف جهان تصور کنند. این حس اکتشاف اولین مرحله از رشد سینمای مستند بود که خیلی زود در جهان رسوخ کرد و با شتابی فزاینده همه‌گیر شد.
در اواخر 1897 شمار فیلمبردار‌های لومیر در سطح جهان به بیش از 100 نفر و فیلم‌ها به بیش از 750 عنوان رسیده بود. هرچند ما از ایشان تنها نام تعدادی انگشت شمار را می‌دانیم اما سینمای مستند خود را مدیون همین «سربازان هنر هفتم» می‌داند.
 

جستجو
آرشیو تاریخی