چرا باید به حوزه اجتماعیمان حساس باشیم؟
کمیل خجسته
کارشناس فرهنگی
نگاه انقلاب اسلامی معتقد است که رفتار در حوزه فردی و خصوصی به انتخاب و اختیار خود فرد است. اما حوزه عمومی جایی است که دولت موظف به مداخله است. این قسمت دوم تنها به مکتب اسلام برنمیگردد بلکه تمام مکاتبی که در عرصه اجتماعی حضور فعال دارند، این ورود را وظیفه خود میدانند. حتی اگر مکتب لائیسیته فرانسه باشد یک جور ورود میکند و حق فعالیتهای اجتماعی را برای اهل حجاب میگیرد. جامعهای که چهارچوب قوانیناش براساس لیبرالیسم امریکایی است هم باید قوانین و الزامات نوع پوشش را رعایت کند وگرنه فرد ولو سلبریتی هم که باشد از حضور و فعالیت در محیطهای اجتماعی محروم میشود. مثل الزام آنها در رعایت قوانین پوشش بازیگران هالیوود هنگام ورود به فرش قرمز اسکار. آنها باید پروتکلهای پوشش و حتی رنگ لباس را رعایت کنند. چرا آنها به الزامات فرهنگی خود توجه دارند؟ چرا آنها حاضر هستند خالق هری پاتر را در جشن بیست سالگی خلق هری پاتر دعوت نکنند؟ خانم رولینگ فقط توئیتی علیه موضوعات دگرباشی زده بود. اینکه چرا آنها اینقدر نسبت به هنجارهای فرهنگیشان صریح و قاطع هستند به خودشان ربط دارد و آینده جامعهشان، اما چرا ما باید به حوزه اجتماعیمان حساس باشیم؟
یک دلیل آن را شهید بهشتی فرمود که ما موظفیم محیط اجتماعی- طبیعی را شکل بدهیم چون محیط اجتماعی تأثیر بسزایی دارد در اینکه درون من و شماها رشد کند. اگر به آن خانم گفتند خانم شما آزادی فریاد برای آزادی برآورید درست. اما خانم مسلمان در کوچه و خیابان که میآیی لباس و پوشش شما ساده باشد، اندامهای بدن و موی سر شما پوشیده باشد، آنچه با پوشش ساده در خور پاکدامنی بانوی والا قدر مسلمان پیوسته به خدا باشد. خوب در اینجا اگر این را به او گفتند و شنید و اگر بگوید این چیزهایی که شما میگویید خوب است ولی من دلم میخواهد نیمه برهنه از خانه بیرون بیایم و با آرایش تمام عیار در خیابان ظاهر شوم در اینجا نظام اسلامی با او چه کند؟
آزادی او را حفظ و رعایت کند و به او بگوید آزادی خانم؟! ما حرف خودمان را به شما زدهایم، شما میخواهی گوش کن یا گوش نکن آزاد هستی؟ گوش کردی خوشا به سعادتات گوش نکردی عذابش دامن خودت را میگیرد؟ نخیر در آنجا ما نهی از منکر میکنیم در این صورت خود به خود مقداری از آزادی این خواهرها را از دستش میگیریم نه به خاطر اینکه دشمن آزادی او و آزادی بشریت باشیم به خاطر اینکه دوست و خواستار آزادی او و آزادی بشریت هستیم.... زیرا چنین محیط اجتماعی که دائماً زیر فشار چنین جاذبههایی باشد، آزاد نیست.
دوم این که تجربه عملی مکاتب دیگر راه را نشانمان میدهد. فرانسه یکی از بدترین وضعیتهای خشونت خانگی علیه زنان را در اروپا دارد در حوزه سیاست هم آنها چندان وضع خوبی ندارند. بیانیه ۱۷ وزیر زن ادوار فرانسه آشکارا بیان میکند که وضع اخلاقی در عرصه سیاست فرانسه به حدی تأسفبار است که زنان فرانسوی با ورود به این عرصه یا باید تن به خواستههای غیراخلاقی مردان دهند یا اینکه در برابر این فرهنگ نهادینه شده دست به مبارزه بزنند. آمارهای رسمی نشان میدهد فرانسه با افزایش «خشونت خانگی»، «تعرض» و «تجاوز جنسی» و پدیده عجیبی به نام «زنکشی» روبه رو است. دورتر از فرانسه هم در امریکا چنین است. جنبش میتو در هالیوود، افشاگریهای درون ارتش امریکا و اخباری که از جهان سیاسی امریکا به بیرون درز میکند پر از داستانهای اینچنینی علیه زنان است. قطعاً حتی عقل معاشاندیش هم اجازه نمیدهد این تجربهای را که مقابل چشمان انسان است و از راه طی شده دویست ساله این کشورها به وجود آمده دوباره تکرار کند.
سوم هم اینکه جامعه ایرانی درگیر پروژه امنیتی فاسدسازی است. امروز مصی علینژاد را نباید دید، او یک کار ویژهای دارد و زمانی هم تاریخ انقضایش خواهد رسید. از سالها پیش از او پروژه بیحجابی در ایران پیگیری میشده است. در دهه هفتاد شمسی ریول گرکت مسئول میز ایران در سیا در پاسخ به این سؤال که به نظر شما نیرومندترین قشری که از زمان انقلاب توانسته در ایران سر برآورد کدام قشر است، جواب داد، سؤال سادهای است: « زنان. آنان قشر بسیار پر جنب و جوش، بسیار نیرومند و بسیار پرنفوذ در جامعه ایران هستند. زنان در واقع برپا دارنده یکی از دو شعار اصلی انقلاب اسلامی هستند آنها پاسداران حجابند... حجاب نمادی است که وجود انقلاب را در سر هر چهارراه و خیابان فریاد می زند...»
امروز آنها مدل عملیات را به روز کردهاند و از یک الگوی پوست پیازی سه لایه حمایت میکنند. لایه اول آن سلبریتی است که محور تولید است، لایه دوم ایجاد کمپینهایی مثل چهارشنبههای سفید و.... در شبکههای اجتماعی است که تلاش میکند برای خود از توده جامعه یارگیری کند و لایه سوم که در میدان واقعی رخ میدهد. روی رخدادهای در خیابان یا سوار میشود یا مانند دخترخیابان انقلاب آنها را ایجاد میکند تا این سه لایه پوست پیازی بتواند بر محیط اجتماعی تأثیر بگذارد. با توجه به این سه اولاً وظیفه حکومت است که ورود هوشمندانه ایجابی سلبی داشته باشد تا به فرموده شهید بهشتی محیط طبیعی زندگی را ایجاد کند که هم موجب رشد انسانها فراهم شود و هم راه فعالیت اجتماعی برای زنان توانمند باز شود، ثانیاً اینکه در مقابل پروژه امنیتی بیحجابی باید برخورد امنیتی با شیوه اطلاعاتی و نه اجتماعی صورت گیرد .
ثالثاً اینکه امر به معروف و نهی از منکر مردمی به فرموده شهید مطهری احتیاج دارد به اینکه انسان شرایط اثر را فراهم کند و اینکه لازم است خود فرد رفتار و اخلاق اسلامی را رعایت کند که شرط اثر عامل بودن است. رابعاً نمیشود با موج فرهنگسازی بیحجابی ساده و یک روزه روبه رو شد. نمیشود در مقابل حجم فیلمها و انیمیشنهایی که آگاهانه حوزه تربیتی را هدف قرار داده ، ایستاد و تماشا کرد. یک نبرد بزرگ تربیت نسلی چند سالهای وجود دارد که منفعلها در تاریخ قضاوت تلخی خواهند شد. مصرف فرهنگی نسل جدید را چه کسی تأمین میکند؟