احزاب مخالف دولت ترکیه روی یک گزینه واحد به اجماع رسیدهاند اما...
بهرهگیری اردوغان از امتیاز «شناخته شده بودن»
یان ورنر مولر، دکترای سیاست دانشگاه پرینستون
مترجم: وصال روحانی
پس از حدود یک سال مذاکرات کمثمر، سرانجام شش حزب اپوزیسیون در ترکیه روی یک کاندیدای واحد برای دور تازه انتخابات ریاست جمهوری این کشور که در ماه مه 2023 (اردیبهشت 1402) برگزار میشود، به توافق رسیدهاند و امیدوارند از این طریق به حکومت دو دههای و اتوکراتیک رجب طیب اردوغان بر این کشور پایان بخشند. این شش حزب در محافل مختلف، «میز شش نفره» نام گرفتهاند و گزینه انتخابیشان کمال قلیچدار اوغلو است که رهبری حزب موسوم به «جمهوری مردمی» را برعهده دارد و تمایلات این حزب، سوسیالیستی و کمی تا قسمتی چپگرا است.شاید تصور میشد که «میز شش نفره» روی شهردار جوان و کاریزماتیک استانبول اجماع کنند بخصوص که وی در انتخابات شهرداری استانبول در سال 2019 نماینده حزب «عدالت و توسعه» را که لیدر آن اردوغان است، مغلوب کرده و این شهر را از حیطه کنترل مستقیم رئیس جمهوری خارج کرده بود.
کجاست آرمان جمعی؟
این یک رسم و الزام مهم است که وقتی احزاب مختلف و پرتعداد در یک روند انتخاباتی برای کنار زدن یک رئیس جمهور دست به اتحاد میزنند، باید از هرگونه فردگرایی و اصرار روی ایدهآلهای خود پرهیز کنند، زیرا حکومت رئیس جمهوری وقت به رغم تمام ایرادات وارده به آن، جا افتاده و اگر حملات صورت گرفته به وی تحت یک آرمان جمعی صورت نگیرد، رأیدهندگان به دلایل کافی برای کنار گذاشتن او نمیرسند و ترجیح میدهند که همان «آزموده» را از نو بیازمایند و با ابقای وی از ریسک روی آوردن به نامزدهای ناشناخته و فاقد اهدافی روشن دوری جویند. میزان این عدم اطمینان به حدی است که حتی اگر بر مردم، مشخص و قطعی باشد که انتخاب مجدد یک رهبر پوپولیست بدون انعطاف او را جریتر و صدمات وارده از سوی وی به کشور را چند برابر میکند، باز به سمت وی خواهند رفت و چنین کاری را برای رأی دادن به گزینهای ظاهراً دموکراتتر اما فاقد استحکام و بدون ضمانت اجرای وعدههایش ارجح خواهند شمرد.
ضررهای برخاسته از چالش احزاب
آنچه برای ویکتور اوربان، نخستوزیر پوپولیست مجارستان روی داد تأییدی بر این طرز تصور است. وقتی او از انتخاباتی پیروز بیرون آمد که سرشار از اتهامزنی و تفرقه و جبههگیریهای افراطی این علیه آن بود، وی به خود این جسارت را داد که به بهانه برقراری امنیت اجتماعی در بوداپست بسیاری از نهادهای دموکرات را تعطیل و نشریات خواستار آزادی بیان را محدود کند و بساط بسیاری از ارگانها را به این بهانه که آنها فقط ارمغان آورنده هرج و مرج هستند، برچینند.
بنابراین اگر هر چیزی بجز یک اتحاد واقعی نزد شش حزب مخالف اردوغان رؤیت شود و در دستور کار آنها قرار گیرد، اردوغان با بهرهگیری از چنین فضایی احزاب در حال چالش را شماتت کرده و به حاشیه خواهد راند و باز رأی مثبت را از ملتی خواهد گرفت که به حدود 20 سال حکومت وی بر ترکیه خو گرفتهاند و اگر هر چیز مرتبط با آن را نکوهش کنند، لااقل امنیت اجتماعی حاصل از آن را میپسندند و بر هر چیز ناشناختهای که احزاب مخالف وعده آن را میدهند، ارجح خواهند شمرد.
چرا به «کپی» روی بیاوریم؟
اشتباه مشترکی که بسیاری از احزاب مخالف در کشورهای مختلف مرتکب میشوند و گمان میرود که احزاب ترکیهای هم به آن مبادرت ورزیدهاند، ساختن سیمایی از کاندیدای انتخاباتیشان است که از بسیاری جهات شبیه به رئیس جمهوری وقت است و فقط اصرار بر این دارند که او به غایت دموکراتتر از رئیس جمهور فعلی است. این باوری است که رأیدهندگان معمولاً به آن اعتماد نمیکنند و نزد خود فکر میکنند که اگر قرار است به کسی رأی بدهند که کپی رئیس جمهوری وقت است، چرا به خود وی رأی ندهند که همه اعمال و رویکردهایش را در سالهای طولانی دیده و آن را تجربه و لمس کردهاند.
«او» میداند که چه میکند
امتیاز دیگری که رؤسای جمهوری وقت دارند، این است که چون در مدتی طولانی امتحان پس دادهاند، لابد استراتژیهایشان بهترین حالت ممکن است و مردم به خود میگویند که اگر قرار باشد فردی را سر کار بیاورند که آن اصول شناختهشده را لغو کند و به فاکتورهای دیگری در امر سیاستگذاری خود روی بیاورد، چه اطمینانی به ثمر دادن آن است و آیا بهتر نیست که مثلاً در ترکیه به همان اردوغان متوسل شد که اگر حتی اتهام دیکتاتور بودن به وی را بچسبانند، لااقل کارآزموده است و میداند که چه میکند.
« آینده»؛ نمایی از «گذشته»
در زمانی که سیاستمداران ضد پوپولیسم علیه اردوغان جبههای واحد میگیرند، برخلاف آنچه تصور میشود، کارشان برای کنار زدن او سختتر میشود، زیرا آنقدر در نکوهش حاکم وقت زیادهروی و از اعلام جزئیات دقیق برنامههای خود برای زدودن عیبهای او و پرداختن به مشخصههایی بهتر دور میمانند که شنوندگان اظهارات آنها خسته میشوند و به ماهیت وجودی سیاسیون بیش از پیش شک میکنند. مردم در زمان انتخابات در هر کشوری بیش از هر چیزی طالب شفافیت در امور و مشخص بودن همه حرفها و آرمانهای بیان شده هستند و اگر در این زمینه قانع نشوند، دست از نامزدهای کمتر شناخته شده برمیدارند و به کسانی روی میآورند که حتی اگر دیکتاتوری پیشه کرده باشند و لطمات آنها بیشتر از سودهایشان باشد، لااقل قابل لمساند و مردم میدانند که با آنها چه آیندهای خواهند داشت زیرا «گذشته» را با آنها سپری کردهاند.
مبادا زلزله سیاسی هم بیاید!
همه آنچه گفتهایم برای اردوغان هم صدق میکند و مادامی که رقبای او منجمله شش حزبی که وصفشان رفت، برنامههای دقیق و واقعی و قابل اجرایی را رو نکنند، مردم ترکیه باز به اردوغان روی خواهند آورد. واقعیت امر این است که مصایب عظیم و مرگ و میرهای گسترده برخاسته از زلزله هولناک اخیر ترکیه مردم این کشور را چنان رنجور ساخته که حتی اگر مواردی که شرح دادیم در کار نبود، مردم ترکیه شاید به این نتیجه رسیده باشند که با انتخاب یک رئیس جمهوری ناشناخته آوار ناشی از یک انتخاب احتمالاً اشتباه را هم بر سر خود خراب نکنند و یک زلزله ثانوی و البته سیاسی را برای خود رقم نزنند.
منبع: Project Syndicate