کتاب‌داشتن به مثابه ‌یک پز فرهنگی

علیرضا جلالوندیان
پژوهشگر

 کتاب‌ها به اتاقی که در آن قرار دارند هویتی مخصوص می‌بخشند که گاهی اوقات می‌تواند هویتِ مالک‌شان را برباید؛ قرابتی آشنا برای شخصیت‌های سبک‌مغزی که دوست دارند پس‌زمینه پرتره‌شان ردیفی کتاب باشد تا با این کار جلال و شوکتی فاضل‌نمایانه پیدا کنند. منتقدان و پژوهشگران حوزه کتاب، خوانندگان متظاهری را که برای کسب اعتبار به چنین دیوارهایی دست می‌اندازند، مسخره می‌کنند و معتقدند آدم باید شمار اندکی کتاب داشته باشد، نه آنکه چون افراد عشق‌ شهرت، قفسه‌های بی‌پایان کتاب داشته باشد تا دیوار اتاق ناهارخوری‌شان را تزئین کند. این دیگر یک پز و ادای نامطلوب فرهنگی است یا بهتر است بگوییم مصداق بارز کتاب‌داشتن به مثابه ‌یک پز فرهنگی. در عوض، فضایی که ما برای نگه‌داشتن کتاب‌هایمان اختصاص می‌دهیم رابطه ما را با آنان دستخوش تغییر می‌کند. محل مطالعه بر شیوه کتابخوانی ما تأثیر دارد؛ چه این اتاق دایره‌ای باشد، چه مستطیل، چه سقفش کوتاه باشد و چه طاق بلندی داشته باشد. حال و هوای روحی ما هنگام کتاب خواندن، فضایی خیالی که هنگام گم شدن در صفحات کتاب برای خود می‌سازیم، نشانگر فضای فیزیکی کتابخانه ماست؛ خواه فاصله میانِ ردیف‌های کتاب باشد، خواه تعداد کم یا زیاد کتاب‌ها. رایحه اتاق و درجات متفاوت نور و سایه نیز در این امر تأثیر بسزایی دارد. میشل مِلو، رئیسِ کتابخانه مرکزی پومپیدو در پاریس دراین‌باره می‌گوید: «هر کتابداری تا حدی مثل یک معمار است. او مجموعه خود را چون دسته‌ای می‌بیند که خواننده باید راه خود را در آن بیابد و از این  طریق به کشف نفس برسد.»
کتابخانه‌ای که در بادی امر ایده ساختش روی کاغذ آورده می‌شود و هنوز خواننده و کتابی پای بدان نگذاشته و عاری از قفسه‌ها و دیواره‌هاست، چیزی نیست جز قابی برای سبکی معین از خواندن، تقلیل جهانی بی‌شکل به بیان حداقلی‌اش: شکل نابِ هندسی. فضاهای چهارگوش نشان از موشکافی و محصور بودن دارند؛ فضاهای مدور نشان از تداوم دارند؛ دیگر شکل‌ها نیز هر یک ویژگی‌های مخصوص به خود را دارند. مثلاً کتابخانه مرجعِ تورنتو مجموعه‌ای است از طبقات لایه‌لایه. کتابخانه باکینگهام (جایی که جورج سوم کتاب‌هایش را در آن نگاه می‌داشت) به شکل هشت‌ضلعی بود. نخستین کتابخانه آمبروزینا در میلان، در سه خانه تعمیر شده قرار داشت که بیشتر به آغل شباهت داشت و به شکل مربع‌مستطیلی دراز و باریک بود. نورمن فوستر کتابخانه دانشگاهِ فرای را در برلین طوری طراحی کرد تا شبیه استخوان جمجمه باشد و اکنون به آن لقب مغز را داده‌اند. کتابخانه بیلبیوتک فرانسه در پاریس به شکل یک میز برعکس ساخته شده است. کتابخانه مرکزی کاتالونیا در بارسلونِ اسپانیا به شکل استوانه‌ای است که از طول به دونیم شده باشد. کتابخانه ووالفبوتل در آلمان که هرمان کورب آن را طراحی کرده بود به شکل یک تخم‌مرغ بود و کتابخانه دانشگاه فرایبورگ هم که در سال 1902 ساخته شد به شکل یک مثلث طراحی شده بود. نخستین نقشه‌ای که از یک کتابخانه در قرون وسطی در دست بوده به شکل مربع است. تاریخ طراحی آن به حدود سال 820 بازمی‌گردد و دو طبقه دارد و در صومعه‌ای در سوئیس کشیده شده است. این خود نشان از این دارد که برای سال‌های متمادی مربع شکلی ایده‌آل برای ساخت کتابخانه‌ها و مکانی برای حفاظت از کتب و همفکری و بحث راجع به آنها بود.

 

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و صد و پنجاه
 - شماره هشت هزار و صد و پنجاه - ۲۴ اسفند ۱۴۰۱