صفحات
شماره هشت هزار و صد و چهل و شش - ۲۰ اسفند ۱۴۰۱
روزنامه ایران - شماره هشت هزار و صد و چهل و شش - ۲۰ اسفند ۱۴۰۱ - صفحه ۱

پیکر مسعود دیانی، روزنامه نگار، شاعر و دین پژوه در آغوش خاک آرام گرفت

وداع با یک انقلابی صریح و زلال

سیدعبدالله انوار، تهران‌پژوه و ادیب در سن 98 سالگی درگذشت وداع با جان تهران

عبدالله انوار را می‌توان به گواه آثار متعددی که در عرصه‌های مختلف برای ما به یادگار گذاشته و به شهادت سال‌ها تلاش مداوم و خدمات ارزنده‌اش به فرهنگ این سرزمین، از نسل بزرگانی دانست که زندگی حرفه‌ای‌شان همچون حکما چند وجهی بوده است

گروه فرهنگی/ سیدعبدالله انوار، نسخه‌شناس، مصحح، مورخ، ادیب و منطق‌دان کشورمان، پنجشنبه‌ای که گذشت پس از تحمل یک دوره طولانی ابتلا به بیماری در سن 98 سالگی با زندگی وداع گفت؛ مردی که برای سال‌ها روزانه سی کیلومتر، خیابان به خیابان و محله به محله پایتخت را پای پیاده پیمود و فیش‌برداری کرد تا با تحقیقات میدانی‌اش تهران قدیم را از گزند فراموشی نجات دهد.
 
 عالمی با زندگی حرفه‌ای چند وجهی
زنده‌یاد عبدالله انوار را می‌توان به گواه آثار متعددی که در عرصه‌های مختلف برای ما به یادگار گذاشته و به شهادت سال‌ها تلاش مداوم و خدمات ارزنده‌اش به فرهنگ این سرزمین، از نسل بزرگانی دانست که زندگی حرفه‌ای‌شان همچون حکما چند وجهی بوده است. مواردی که در سطر نخست درباره فعالیت‌های وی آمده تنها بخشی از کارنامه کاری‌اش را شامل می‌شود چراکه او در زمینه‌های ترجمه، فرهنگ نویسی و فهرست نویسی هم صاحبنام‌ بود و افزون‌ بر اینها از زنده‌یاد انوار به عنوان ریاضیدان، موسیقیدان، فلسفه‌پژوه، حقوقدان و متخصص متون کهن هم یاد می‌شود.
استاد انوار را جان تهران هم می‌خواندند چراکه از سال 1327 دست به کار پژوهش درباره محله‌ها، خیابان‌ها و بناهای این بخش از سرزمین‌مان شد و موفق به ثبت اطلاعات و تألیف آثاری شد که عنوان تهران‌شناسی را هم برای وی به ارمغان آوردند. از اشاره مختصری به فعالیت‌های سید عبدالله انوار که بگذریم، او متولد تهران بود، ‌زاده سال 1303 در خانواده‌ای مذهبی و البته سیاسی. سید یعقوب انوار شیرازی، پدرش از علما و مجتهدان و فعالان مشروطه خواه و نماینده مجلس بود که در حوزه علمیه نیز تدریس می‌کرد.او خیلی زودتر از موعد قدم به دانشگاه گذاشت، همزمان با کلاس ششم دبیرستان، تحصیل در رشته حقوق را در دانشگاه تهران آغاز کرد. چندی بعد به اجبار و برای تحصیل در رشته ریاضی پدر رهسپار دانشسرای عالی شد. او در کنار آموزش دانشگاهی، سراغ فراگیری دروس حوزوی هم رفت. زنده‌یاد انوار سال 1324 به استخدام بانک ملی درآمد، 2 سال بعد پس از شرکت در کنکور هنرسرای عالی که یک دانشکده مهندسی بود، به‌عنوان مدرس رشته متمم جبر و آنالیز و هندسه ترسیمی مشغول به کار شد و از کار حسابداری بانک ملی استعفا داد. بعد از دو سال خدمت در این دانشکده، مشمول خدمت نظام وظیفه شد و پس از پایان دوران خدمت نظام، حدود پنج سال در وزارت فرهنگ و برای تدریس زبان انگلیسی در مدارس مدرس و ابوریحان بیرونی مشغول به‌ کار شد.
این متخصص علوم کهن بیش از ۲۰ سال هم ریاست بخش نسخ خطی کتابخانه ملی ایران را برعهده داشت و در طول دوران کاری خود حدود ۱۰ جلد فهرست نسخه‌های خطی به فارسی و عربی را تدوین کرد. وی یکی از حروف (مجلدات) لغت‌نامه دهخدا را نیز تدوین کرد و مسلط به زبان‌های عربی، انگلیسی و فرانسه بود.
 
 نگاهی به برخی واکنش‌ها برای درگذشت استاد انوار
به پاس سال‌ها خدمات وی در عرصه‌های مختلف علم و فرهنگ یکی از خیابان‌های فرعی بلوار میردامادِ تهران به نامِ انوار نامیده شده است. زنده‌یاد عبدالله انوار پس از یک دوره درمانی برای ابتلا به بیماری نارسایی کلیه در هجدهم اسفند ماه جاری در سن 98 سالگی و در منزل شخصی خود با زندگی بدرود گفت.
درگذشت این چهره فرهنگی با واکنش‌های مختلفی همراه شده، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در همین رابطه پیامی منتشر کرده که در بخشی از آن آمده: «استاد انوار به‌عنوان یکی از مواریث فرهنگی این سرزمین، ضمن احاطه بر دانش قدیم، در علوم نوین نیز چیره دست و صاحب مهارتی زبانزد بود. در جامعیت ایشان در دانش‌های مختلف همین بس که ایشان از منطق، فلسفه، موسیقی و ریاضیات تا تاریخ، نجوم ونسخه‌شناسی تسلط و تبحر داشتند. کوشش‌ها وفعالیت‌های خالصانه این استاد در حوزه‌های تهران‌شناسی و تاریخ‌نگاری معاصر، نیز از دیگر خدمات ارزنده علمی و فرهنگی وی به شمار می‌رود.»علیرضا مختارپور - رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی، علی رمضانی - مدیرعامل خانه کتاب و ادبیات ایران و محمود شالویی- رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی از جمله متولیان فرهنگی کشورمان هستند که درگذشت زنده‌یاد عبدالله انوار را با انتشار پیام‌هایی تسلیت گفته‌اند.

 

 

زندگی مرحوم دیانی حکمت جاری بود و مؤخره زندگی او به اندازه مقدمه و متن زندگی او درس آموز بود، در این یک سال اخیر او درس‌هایی از خود باقی گذاشت

 گروه فرهنگی / سیل خانمان‌سوز سرطان اوایل امسال بود که مسعود دیانی را گرفتار خودش کرد. بی‌مقدمه آمد وجا خوش کرد و یک‌سال نشده به خاتمه رسید. به همین راحتی که می‌خوانید اما قطعاً سختی‌ها وابتلائات زیادی برای مسعود دیانی داشت. روزنامه نگار و شاعر و مجری و دین پژوه که این چند سال اخیر با دو برنامه شب روایت و سوره شناخته می‌شد. برنامه‌هایی که در نوع خود پیشرو و خط‌شکن بودند و توانستند مخاطب جدیدی برای صداوسیما بیاورند. سوره در سال‌های اخیر با طرح موضوعات دینی توانست نمونه‌ای جدید از مباحث تاریخی و دینی، بدون برانگیختن حساسیت‌های قومی و مذهبی در قاب تلویزیون ایجاد کند و این نشان دهنده تیم فکری باهوش در این برنامه بود. مسعوددیانی در این فضا این برنامه را اجرا می‌کرد و بعد از بیماری نیز با هیبت جدید و اثرات ناشی از شیمی درمانی باز هم در قاب سوره ظاهراً شد و علی‌رغم سختی زیاد این برنامه را به سرانجام رساند.

مسعود دیانی در سال‌های اخیر به شب روایت و سوره شناخته می‌شد اما او کارهای دیگری هم کرده بود. سال‌ها قبل مجله ادبی الفیا را منتشر کرده بود و در چند سال اخیر هم سردبیری فرهنگ‌نامه شهدای مدافع حرم را سردبیری می‌کرد؛ کاری بزرگ و سترگ در حوزه شهدای مدافع حرم که تا زمان انتشار همه اطلاعات لازم برای دانستن درباره این شهدا را در خود جای داده است؛ اثری که دیانی به رونمایی اش‌نرسید. این فرهنگنامه 8جلدی در حالی به سرانجام رسید که تا پیش از آن هیچ مرجع قابل اتکایی درباره این شهدا وجود نداشت و فقط اطلاعات پراکنده در فضای مجازی موجود بود. این کار با سردبیری مسعود دیانی در نهایت منتشر شده است تا شهدای مدافع حرم در روز جزا دستگیر عوامل و دست‌اندرکارانش باشند. مسعود دیانی بعد از مشخص شدن بیماری‌اش در یادداشت‌های روزانه از احوالاتش می‌نوشت که به گواه خوانندگانش تکان دهنده بود. او طوری روایت می‌کرد که گویی با مرگ در حال زندگی است و آن را از خود می‌داند.مسعود دیانی سرانجام بامداد 18 اسفند بعد از ماه‌ها رنج بیماری دعوت حق را لبیک گفت و به دیار باقی شتافت. مراسم تشییع وی روز پنجشنبه از مقابل مسجد بلال سازمان صداوسیما با حضور جمع کثیری از فعالان فرهنگی برگزار و روز جمعه در باغ رضوان اصفهان به خاک سپرده شد.

نظر اهالی فرهنگ درباره مسعود دیانی
سعید جلیلی عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام:
عمر انسان کم یا زیاد هر لحظه‌اش، سرمایه است که اگر در مسیر صحیح نباشد، خسران است، در شرایطی این خسران شامل انسان نمی‌شود که این سرمایه بزرگ با ایمان و عمل صالح، تواصی به حق و صبر باشد. برادر عزیزمان آقا مسعود در این عمر چهل ساله‌ای که داشت، به گواهی همه دوستان سعی کرد از این سرمایه بزرگ بهره ببرد، یک سال اخیر این حیات پربرکت شاهدی بود که ایشان در همه لحظات سعی می‌کرد عمر و زمانش را به بهترین شکل سپری کند و با دست پر به درگاه الهی بازگردد، در آموزه‌های دینی و ادبیات نیز آمده است که «عشق محمد بس است و آل محمد» سعی کنید در این مسیر و صراط مستقیم حرکت کنید. ان شاءالله زنده‌یاد دیانی در جوار اهل بیت(ع) بخصوص سیدالشهدا محشور شود.

محمدمهدی اسماعیلی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی:
درگذشت مسعود دیانی عزیز را به اصحاب هنر و اندیشه و خانواده محترم ایشان که در این مدت رنج فراوانی متحمل شدند تسلیت عرض می‌کنم. خواندن یادداشت‌های او حقیقتاً درس آموز بود. امیدوار بودم سوره شب‌های ماه رمضان با اجرای او را ببینم اما دست تقدیر او را از ما جدا کرد .ان شاالله میهمان سفره معصومین علیهم‌السلام هستند.
 
وحید جلیلی قائم مقام صداوسیما:
 ۲۰ سال پیش، نخستین بار در مجله «سوره» توفیق پیدا کردم که این برادر عزیز و خاص را ملاقات کنم. در این ۲۰ سال، در مسیر حق پافشاری کرد، خودش بود، اهل ادا و اطوار نبود، صریح و زلال،  دوست‌داشتنی و دلنشین و راحت بود. زنده‌یاد دیانی که در ایام اخیر هم با این ماجرا (سرطان) دست و پنجه نرم می‌کرد باز جلوه‌های دیگر از خلوص خاص او بر ما آشکار شد. در این چند روز گذشته که او را ملاقات کردم، با دردی که کشیده بود، حالش خوب بود، دل کنده بود و با خدای خودش صادق بوده و ان شاءالله مزد صداقتش را در رضوان‌الله بگیرد.آنچه از زنده یاد دیانی ماند، الگویی از کار صادقانه برای مکتب اهل بیت(ع) بود. ما جز خیر از او ندیدیم و ندانستیم، این برادر عزیز امروز میهمان خوان خداوند است، از خدا می‌خواهیم او را در رحمت خاص خود بپذیرد، او را که عاشق شهدا، سیدالشهدا و آرمان و معرفت شهدا بود، با آنان محشور کند و ما را در این مسیر ثابت قدم بدارد. زنده‌یاد دیانی عاقبت بخیر از این دنیا رفت، خدا را شکر که یکی دیگر از سربازان انقلاب اسلامی در حالی خدا را ملاقات کرد که بر عهد و میثاق خودش با او بود، خدایا! در این زمانه فتنه‌خیز ما را از مسیر اهل بیت(ع) و انقلاب اسلامی نلغزان، همان طور که مسعود را تا آخرین لحظه عمرش پاکیزه و خالص پذیرفتی.
 
سیدعباس صالحی مدیر مسئول روزنامه اطلاعات:
زندگی مرحوم دیانی حکمت جاری بود و مؤخره زندگی او به اندازه مقدمه و متن زندگی او درس آموز بود، در این یک سال اخیر او درس‌هایی از خود باقی گذاشت که می‌تواند منشأ بسیاری از سخنان و نکته‌ها باشد، در همین یک سال اخیر، ‌مراودات و تماس‌هایی داشتیم و اصرار داشت برای برنامه‌ای مرا ببیند و مشورت کند.شرایط جسمی زنده‌یاد دیانی شرایط سختی بود و روایتی که او از این یک سال اخیر می‌کرد، یک روایت خاصی از مرگ آگاهی است، مرگ یک پدیده پیچیده و عمیق است، اگر یک انسان بتواند صادقانه، صریح و عمیق این مواجهه را بیان کند، کار راحتی نیست. زنده‌یاد دیانی برنامه‌ای را برای ماه رمضان در صدا و سیما داشت و موضوع آن را توحید انتخاب کرده بود، در یک مواجهه این چنینی با پدیده سخت، تلخ و پردرد اما آنجا که یک مسئولیتی بر دوش او سپرده شده است، آنقدر جدی و سنگین بود که از چند ماه قبل خود را برای چنین برنامه‌ای آماده می‌کرد، خیلی از ما انسان‌ها حتی در شرایط سلامت و عافیت دقیقه نودی و شاید بعد از دقیقه نود هستیم اما زنده یاد دیانی از چند ماه قبل دغدغه این برنامه را داشت، او درس‌های زیادی در این یک سال اخیر به تک تک ما داد به همین دلیل می‌گویم که مؤخره زندگی او کم عمق‌تر از متن زندگی او نبود. این یک سال پر از حکمت بود.
 
علیرضا مختارپور رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی:
 مرحوم دیانی، مؤدب نبود. خود ادب بود. برخی با اخلاق هستند، برخی خود اخلاق هستند و زنده یاد دیانی خود اخلاق بود. وی خودآگاه و دل آگاه و خداآگاه بود و اگر نوشته‌های دوران بیماری او را مرور کنید، نمونه‌ای از معرفت یک متدین انقلابی در مقوله مرگ‌آگاهی را به خوبی می‌بینید. زمانی که خبر درگذشت مرحوم دیانی را شنیدم به یاد غزلی از مولانا افتادم که آن را از زبان همسر و فرزندان او می‌خوانم: «عجب آن دلبر زیبا کجا شد، عجب آن سرو خوش بالا کجا شد/میان ما چو شمعی نور می‌داد، کجا شد ای عجب بی‌ما کجا شد/ دلم چون برگ می‌لرزد همه روز، که دلبر نیم شب تنها کجا شد.....»
 
مرتضی روحانی فعال فرهنگی:
خدا آنقدر مسعود دیانی را دوست داشت که او را قبل رفتن آگاه کرد و فرصت داد تا کارهایش را راست و ریس کند؛ ولی مرگ برای اکثر ما مصداق «ناگهان بانگی برآمد خواجه رفت»است؛ پس بهتر است طریقت محمدی(ص) را در پیش بگیریم که فرمودند: «موتوا قبل أن تموتوا».
 
سهیل اسعد فعال فرهنگی در حوزه بین‌الملل:
فرق او با بسیاری از ما، مرگ‌آگاهی‌اش بود. او یک سال، هر روز مرگ را پشت پنجره اتاق‌اش دیده بود. پنجره را باز کرده و به مرگ بفرما زده و مرگ آمده بود، نزدیک و نزدیک‌تر، سپس دور شده بود و این کار را هزار بار انجام داد و هر بار این مسعود دیانی بود که زندگی را بهتر شناخت و مرگ را.

جستجو
آرشیو تاریخی