اوج یا افول آرنوفسکی با «نهنگ»
حمید ناصری
منتقد
اگر از عشاق سینمای «دارن آرنوفسکی» باشید و فیلمهایش را از «پی» تا «مادر» دنبال کرده باشید حتماً سراغ جدیدترین اثر سینماییاش یعنی «نهنگ» هم رفتهاید و مسخ شدهاید در جهان روانکاوانه سینمای آقای آرنوفسکی. «نهنگ» داستان مرد میانسال ۲۷۲ کیلویی به نام چارلی است که پس از جدایی از همسرش سعی میکند با دختر ۱۷ سالهاش ارتباط برقرار کند و میخواهد رابطه خوبی با دختر بدزبانی داشته باشد که به خاطر تلخیهای زندگی حال و روز خوشی ندارد و پدرش هر طور شده میخواهد به او کمک کند. اگر از من بپرسید قطعاً به شما خواهم گفت که گریم سنگین و بازی درجه یک برندن فریزر (که اصولاً در فیلمهای اکشن و... نقشآفرینی کرده) اگر چه قابل تحسین و تأمل بسیار است اما تا حدودی هم تقلیلدهنده فیلمی است که میخواهد کمی متفاوتتر از آرنوفسکیهای پیش از این، مخاطب را با وجه عاطفی قصهای پدر و فرزندی مواجه کند و در این بین آنچه کمتر به چشم میآید آن قصههای عجیبی است که آرنوفسکی در فیلمهای گذشتهاش تعریف کرده است. فیلم با وجود امتیازها و نقدهای مثبتی که از طرف منتقدان صاحبنام دریافت کرد اما مخالفانی هم داشت که نمیشود نادیدهشان گرفت. از مثبتها میشود به سایت راتن تومیتوز اشاره کرد که حدود 70درصد رأی مثبت در سبد این فیلم ریخت و در پایان نظرسنجیاش هم به این نکته اشاره کرد که «نهنگ که به خوبی توسط برندن فریزر رهبری میشود، ترانهای از همدلی میخواند که اکثر بینندگان را غمگین میکند.» این فیلم در متاکریتیک، که از میانگین وزنی استفاده میکند، بر اساس نظر ۵۵ منتقد امتیاز ۶۰ از ۱۰۰ را کسب کرده که نشانگر «نقدهای مختلط یا متوسط» است. در سویی دیگر فیلم از طرف برخی منتقدان به دلیل بهتصویرکشیدن یک شخصیت اصلی چاق که مدام شرمنده است مورد انتقاد قرار گرفته است. مثلاً «مجله تایم» در گزارشی به این موضوع اشاره میکند و مینویسد: «برخی از منتقدان فیلم معتقدند این فیلم بهطور مداوم افراد چاق را در رنج، در حالت افسردگی و در حال پرخوری نمایش میدهد» ایجی دیکسون منتقد سرشناس هم در پادکستی به این موضوع اشاره میکند که فیلم به دلیل استفاده از آرایش مصنوعی به جای انتخاب یک بازیگر چاق، با اتهاماتی مبنی بر «انگزدن و تمسخر افراد چاق» مورد انتقاد قرار گرفته است و ژاکلین دیاز از بخش فرهنگ انپیآر گزارش داده که مخالفان این فیلم، آن را «ذاتاً غیرانسانی» میخوانند.
در نهایت شاید منصفانهترین نقدی را که میشود به فیلم تازه آرنوفسکی داشت از زبان و قلم استفانی زاکارک میتوان شنید و خواند که مینویسد: «گاهی اوقات یک بازیگر میتواند به کم کردن ضعفها و کاستیهای یک کارگردان کمک کند و این کاری است که فریزر در نهنگ انجام میدهد.» در حالی که نهنگ هرگز کسلکننده نیست، صحنهپردازی بیش از حد تئاتری آن برخی از عناصر فیلمنامه را به یک ملودرام پرحرارت تبدیل میکند که همیشه نتیجه نمیدهد. با این حال نهنگ فیلمی حائز اهمیت است، اگر کسی بتواند با درد چارلی همراه شود پشیمانی، احساس گناه و اندوه او را لمس میکند. اگرچه فیلم اغلب خوانشهایی سطحی از مذهب و روابط پدر و دختر ارائه میدهد، اما تنها بخاطر اجرای فریزر ارزش تماشا کردن دارد.