در هپروت نباشیم

حسام آبنوس
روزنامه‌نگار

 

«شنیده‌ایم ناشر ژاپنی شما یک سایت درست کرده تا در فهم معنای رمان‌تان به خوانندگان کمک کند.
ـ در این سایت ظرف سه ماه هشت هزار پرسش از خوانندگان به دستم رسید و شخصاً به بیش از هزار و دویست‌تای آنها پاسخ دادم که واقعاً برایم لذت‌بخش بود...»
آنچه در ابتدا نقل شد بخشی از گفت‌وگوی هاروکی موراکامی نویسنده ژاپنی درباره یکی از آثارش است. موضوعی که در همان ابتدا که خواندم توجهم را جلب نکرد ولی وقتی اندکی گذشت و اصطلاحاً در درونم ته‌نشین شد به عمق آن پی بردم. پاسخ آقای نویسنده، بی‌درنگ من را یاد خاطرات متفاوتی از مواجهه نویسندگان وطنی با منتقد و مخاطب انداخت که چگونه از بالا به پایین با آنها برخورد می‌شود به شکلی که انگار مخاطب وظیفه‌اش را در قبال نویسنده انجام داده و هرگونه پرسش و پاسخ و نقدی محکوم است در حالی که می‌بینیم در تراز جهانی چنین رویکردی نه‌تنها وجود ندارد بلکه خلاف آن در جریان است. تا جایی که ناشر برای یک اثر از نویسنده‌ای، درگاه اینترنتی درست می‌کند تا مخاطبان در آن پرسش‌هایشان را با نویسنده و ناشر در میان بگذارند تا به «فهم رمان» کمک شود. باید گفت رمان و هر گونه ادبی دیگری اگر قرار نباشد به فهمیدن دامن بزند و مایه بالا رفتن فهم نشود، از اساس فعالیتی بی‌فایده است. این فهم هم فعالیتی یک‌طرفه نیست. موراکامی در ادامه همین گفت‌وگو تأکید می‌کند که این پرسش‌ها موجب بازخوانی اثرش شده و آن را کلید فهم رمان می‌داند. او در کمال تواضع توضیح می‌دهد که با اینکه حین نوشتن تا پیش از انتشار، اثرش را چندبار خوانده بوده ولی این پرسش‌ها موجب شده که مجدد سراغ اثرش برود و با آن مواجه شود.
همانطور که می‌بینیم رابطه نویسنده با مخاطبان اثرش یک رابطه دوسویه است و نویسنده نمی‌تواند نگاهی از بالا به پایین به مخاطبش داشته باشد. اتفاقی که با وجود پیشینه صدساله رمان در کشورمان هنوز در فرهنگ ما جا نیفتاده و بارها دیده شده که برخی نویسندگان بابت نقد شدن اثرشان دست به حرکاتی می‌زنند که با هیچ منطقی همخوانی ندارد و در مواردی خودشان وارد میدان نمی‌شوند و کسانی که باید هوادار نامیدشان وارد صحنه می‌شوند تا حساب منتقد را برسند.
حرفه‌ای بودن و اهمیت حرفه‌ای رفتار کردن در سخن یک چیز است و در عمل چیز دیگر. اگر خود را ملزم به حرفه‌ای بودن می‌کنیم و حتی خود را در دسته حرفه‌ای قرار می‌دهیم، باید اقتضائات آن را نیز نه به صورت نمایشی، بلکه به صورت اصولی به جا بیاوریم. هرچند شاید در ابتدا سخت باشد ولی در ادامه شاهد اتفاقات مثبتی خواهیم بود، از جمله اینکه مخاطب با نویسنده احساس بیگانگی نمی‌کند و او را جدا از خود و در دنیای هپروتی‌اش تصور نمی‌کند که در برج عاجی نشسته و برای دنیا نسخه می‌پیچد.

 

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و صد و سی و نه
 - شماره هشت هزار و صد و سی و نه - ۰۹ اسفند ۱۴۰۱