بازیگردانی «آکتور» در شبکه نمایش خانگی
محمدحسن موحدی
کارشناس فرهنگی
یکی از تئوریهای اصلی در نقد فیلمها «نظریه مؤلف» است. اینکه ببینیم فضای ذهنی مؤلف برای ساخت اثر چگونه بوده است و احتمالاً این نظریه از باورها، ارزشها و سبک زندگی مؤلف برمیخیزد. هر چند که در مقابل این نظریه، با نظریه مرگ مؤلف نیز روبهرو هستیم که در آن اثر بدون نگاه به پیشینه مؤلف و سوای هرگونه تألیفی از بعد فرمی و محتوایی بررسی میشود.
شاید برای سریال آکتور نقدهای زیادی نوشته شده باشد، اما نگارنده قصد دارد که این سریال را با نگاه نظریه مؤلف مورد تحلیل قرار دهد. نیما جاویدی که حالا با ساخت آکتور پا به فضای سریالسازی گذاشته است، تا پیش از این با ساخت فیلمهای موفق «ملبورن» و «سرخپوست» توانسته است در سینما خودی نشان دهد. علاوه بر این در حوزه فیلمنامهنویسی فیلم «خورشید» توانسته در کنار «مجید مجیدی» قرار گیرد و فقر را به گونهای افتخارآمیز به نمایش بگذارد. از اینرو میتوان گفت کارگردان سریال «آکتور» اجتماعیساز است و در این حوزه بسیار موفق عمل کرده است. چه آنکه جاویدی در کنار فروش گیشه خوب، میتواند نظر منتقدان و داوران جشنوارهها را هم به خود جلب کند.
سبک فیلمنامهنویسی جاویدی سرشار از خردهپیرنگهاست. او خردهپیرنگها را کنار هم گذاشته و آنها را به داستان اصلی متصل میکند؛ کاری که در «آکتور» هم انجام داده است. «آکتور» با غافلگیری شدید که جاویدی در آن استاد است، شروع میشود. چیزی که مخاطب را در تعلیق سختی فرومیبرد. جاویدی در این اثر سوژه بازیگری در سینما را خوب بازیگردانی میکند. کارگردان انگار میخواهد حقایق ناگفتهای از پشت پرده سینما را روی پرده بیندازد و او حالا توانسته با نمایش اثر خود، انتقاداتی را که به فضای فرهنگی و سینمای کشور دارد، به بیانی تصویری بکشد.
بسیاری از افراد علاقهای ندارند از همکاران خود یا کار خود انتقاد نمایند چون ممکن است توسط همکاران، مدیران یا هر کس دیگری که در زمینه اشتغال آنها فعالیت دارد، طرد شوند. از اینرو جاویدی شجاعت عجیبی از خود به نمایش گذاشته است. بعلاوه کارگردان به نوعی از خود و صنف خود هم انتقاد میکند که بازیگران توانمندی را بهدلیل عدم آشنایی کنار گذاشتهاند. چیزی که در دیالوگ یکی از بازیگران فیلم قرار دارد.
در کنار این انتقاد، جاویدی نقدهای دیگری را به فضای اجتماعی و فرهنگی کشور مطرح میکند. موضوعاتی همچون تبعیضهای اجتماعی، اعتیاد، ارتباط با جنس مخالف، سوءاستفاده از زنان و.... اما نقطه منفی مطرح شدن این همه سوژه در سریال «آکتور» همین است که نمیتوان به جزئیات این خردهپیرنگها پرداخت و سوژهها ابتر میمانند. البته شاید قرار است در قسمتهای بعدی این داستانها هم عمیقتر و با جزئیات بیشتر در کنار هم قرار بگیرند.
با این همه که پرداخت به سوژهها و جزئیات خوب نیست، ریتم تا حدودی کند آکتور در برخی سکانسها عذابدهنده است و در برخی جاها ریتم به کلی میافتد. اما جاویدی توانسته با یک اثر خودانتقادی، مخاطب خود را به همراهی بکشاند.