صفحات
شماره هشت هزار و صد و سی و چهار - ۰۳ اسفند ۱۴۰۱
روزنامه ایران - شماره هشت هزار و صد و سی و چهار - ۰۳ اسفند ۱۴۰۱ - صفحه ۲۴

مصایب «هنر دقت» یا همان «مستند‌سازی»

فریبا ریحانی
روزنامه‌نگار


 بی‌شک یکی از ابزارهای مهم آموزش همگانی و فرهنگ‌سازی در راستای ایجاد بستری مناسب در هر حوزه‌ای رسانه است. در دهه‌های اخیر که با رشد رسانه‌ها به شکل‌های گوناگون روبه‌رو بوده‌ایم، بارها در جوامع مختلف میزان تأثیرگذاری رسانه‌های تصویری خصوصاً تلویزیون مورد بررسی قرار گرفته است. با یک نگاه کلی به رسانه‌های کشورهای پیشرفته متوجه اهمیت برنامه‌های مستند و مستندسازی می‌شویم. زمان طلایی یا به قول معروف همان گلدن تایم رسانه‌های معتبر به برنامه‌های مستند اختصاص داده شده است. به سبب بودجه‌هایی که برای این بخش از کار فرهنگی در نظر گرفته‌اند که برای یک مستندساز ایرانی بسان یک رؤیاست، به‌راحتی می‌توانند مخاطب جذب کنند. این همان نقطه آغاز ارتباط با جامعه است. در درست‌ترین زمان تقاضا، عرضه فرهنگی صورت می‌گیرد. مثال معروفی در این حوزه وجود دارد که زمانی یکی از کشورهای غربی برای تغییر فرهنگ ترافیکی خود، با ساخت و پخش مستند‌هایی من باب اهمیت و آموزش این تغییر، بعد از مدت کوتاهی به نتیجه دلخواه خود رسید و با کمترین مقاومت از سوی شهروندان مواجه شد.
مستند‌سازی در ایران با وجود پتانسیل‌های بالایی که دارد چندان مورد توجه قرار نمی‌گیرد. مستندساز با شناخت دقیق مردم و با ورود به مسائل آنها و روایت آن می‌تواند برای مخاطب ایجاد تفکر کرده و راه‌حل ارائه دهد. در بیشتر مواقع بودجه‌ای که به یک مستند تعلق می‌گیرد حتی کفاف هزینه ساخت آن را نمی‌دهد. در بسیاری از موارد مستندساز برای اتمام کار، خود هزینه آن را متقبل می‌شود. این مسأله مهم‌ترین بخش ساخت یک مستند که همان تحقیق و پژوهش است را چنان تحت تأثیر قرار می‌دهد که باعث صرف نظر مستندساز از آن می‌شود. تحقیق و پژوهشی که شاید تا یک سال زمان ببرد و در بودجه اصلاً به آن توجه نمی‌شود، سازنده را مجبور به حذف این بخش اساسی می‌کند. با این حال در سال، مستند‌های زیادی تولید می‌شود. جشنواره سینما حقیقت به‌عنوان یک جشنواره تخصصی در این حوزه آن را به ارزیابی و قضاوت می‌گذارد. جشنواره فجر و دیگر جشنواره‌ها نیز بخشی با عنوان مستند دارند اما اهمیتی که به سینمای داستانی داده می‌شود سینمای مستند را به حاشیه می‌راند. تا قبل از سال 98 در جشنواره حقیقت فیلم‌ها به‌صورت رایگان اکران می‌شد و از طرف مخاطب محدود و خاص خود مورد استقبال قرار می‌گرفت. پس از آن بلیت فروشی جشنواره و سال‌های کرونا همان مقدار توجه را به این بخش از هنر بسیار کم‌رنگ کرد. با شروع فعالیت شبکه مستند در سال 88 امید آن می‌رفت که با تخصیص بودجه و پخش مستمر فیلم‌های مستند، این بخش مهم و اثرگذار راهی خانه مردم شده و راه بر مستندساز هموار ‌شود.
در واقع ترکیب بودجه، تفکر و مدیای ملی رایگان در مبحث فیلم مستند می‌تواند به شکل یک معجزه برای آموزش و ایجاد تفکر در مخاطب عمل کند. فیلم‌هایی که هم مستند‌ساز بتواند از آرمان‌هایش سخن بگوید و هم مسائل اجتماعی و فرهنگی را بیان کند. این اتفاق آن طور که باید و شاید رخ نداد. نه تنها بودجه‌ای که باید اختصاص داده نشد، آن مقدار هم که در نظر گرفته می‌شود همچنان کفاف به انتها رساندن یک فیلم را نمی‌دهد. از طرفی دیگر تضاد بین اولویت‌های موضوعی سازمان و نیاز و اتفاقات روز مردم، در ارتباط با مخاطب خلل ایجاد می‌کند.

 

جستجو
آرشیو تاریخی