صفحات
شماره هشت هزار و صد و سی و یک - ۳۰ بهمن ۱۴۰۱
روزنامه ایران - شماره هشت هزار و صد و سی و یک - ۳۰ بهمن ۱۴۰۱ - صفحه ۲۴

جستاری درباره کتاب ساواک نوشته مظفر شاهدی

آزاده جهان‌احمدی
منتقد ادبی


زمستان 1401 متأثر از پاییز پر از بلوا و حادثه‌اش بوده است. البته برای آنهایی که اهل و مأنوس با تاریخ‌اند اتفاق خیلی خاصی رخ نداده. در مطالعه تاریخ است که می‌بینید همین ایران خودمان و جامعه ایرانی چقدر بالا و پایین تجربه کرده است. همین چند روز پیش در لس‌آنجلس گروهی از مخالفین جمهوری اسلامی تجمع کرده بودند که در بین آنها پردیس ثابتی دختر پرویز ثابتی و پدر و مادرش هم حضور داشتند. پردیس در صفحه خودش یک عکس سلفی خانوادگی منتشر کرد. عکسی که سروصدای زیادی هم به پا کرد. انگار پرویز ثابتی را از دل تاریخ بیرون بکشی و یادت بیفتد که در اداره تحت ریاستش چه جنایاتی رقم خورده است.
یکی از بدنام‌ترین و منفورترین نهادهای حکومت پهلوی ساواک است. سازمان اطلاعات و امنیت کشور که از بدو تأسیس‌اش در سال 1335 تا وقوع انقلاب اسلامی نبض امنیت داخلی و خارجی حکومت سلطنتی را در دست داشت. ساواک بنا بر آنچه از اسناد محرمانه و غیر آن باقیمانده و بر اساس شهادت زندانیان رژیم سابق، برای حفظ و بقای سلطنت محمدرضاشاه از هیچ شکنجه و جنایتی دریغ نداشت.
کتاب ساواک نوشته مظفر شاهدی حاصل تلاش چهار ساله نویسنده برای تدوین این اثر است. شاهدی آنچنان که خود گفته در این کتاب تلاش کرده تا با روایت فعالیت‌های ساواک آن هم بر اساس اسناد موجود در همان دوره به گوشه‌هایی از زوایای در سایه مانده از بعد امنیتی نظام سلطنتی اشاره کند. در این کتاب بخش مهمی از تحولات ایران در بیست و پنج ساله اخیر سلطنت پهلوی با نگرشی آسیب‌شناسانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. این اثر حاصل تلاش نویسنده در بررسی دقیق و گسترده اسناد و مدارک، شواهد، کتاب‌ها و سایر منابع مطالعاتی و تحقیقاتی است. برای نگارش و تدوین این کتاب، هزاران برگ از اسناد محرمانه و طبقه‌بندی شده مضبوط در بایگانی‌‌های ساواک مطالعه و بررسی شده و صدها برگ سند منتشره دیگر مورد استفاده قرار گرفته است. نگارنده نهایت سعی خود را به کار بسته تا منابع و اسناد قابل دسترس، مطالعه شده و صحیح‌ترین متن در تدوین و تنظیم اثر به کار رود.
ثابتی به کرات خودش را از رفتارهای وحشیانه ساواک در بازجویی‌ها و تخلیه‌های اطلاعاتی مبرا دانسته و طی یک اظهارنظر بسیار مضحک گفته که من با شکنجه مخالف بودم و اصلاً این عمل غیرقانونی بود. اما یک چیزهایی هم می‌شنیدم.
با این اظهارنظر بود که موجی از افشاگری‌ها توسط شکنجه‌شدگان ساواک شروع شد. مثلاً ناصر کاخساز عضو گروه کوچک مارکسیستی فلسطین که برای مبارزه با رژیم پهلوی تشکیل شده بود در واکنش به مزخرفات و دروغ‌های ثابتی در مقاله‌ای با عنوان آیا نابجاست که بگویم در پایگاه اطلاع‌رسانی ایران امروز نوشت: «پرویز ثابتی زیر هاله محافظی از ارزش‌های وارونه، که ما به‌وجود آوردیم، رودرروی جسم و جان آسیب‌دیده ما ایستاد تا واقعیت‌های مجعول ما را به ما بقبولاند و یک بار دیگر نیز نفی‌مان کند…»
از این‌رو است که مطالعه و یا حتی تورق این کتاب به نیت دیدن و خواندن اسناد لازم می‌نماید.

 

جستجو
آرشیو تاریخی