علمدار فرهنگ و هویت ملی
نفیسه سادات موسوی
پژوهشگر کودک ونوجوان
هویت ملی و آنچه را از آن به وطندوستی تعبیر میشود نمیتوان به سالهای آخر نوجوانی موکول کرد؛ مثل الفبا و زبان، هویت را نیز باید از نخستین سالهای زندگی کودک به او آموخت و توجه او را به نمادهای هویتی جلب کرد. چه اینکه آنچه از خردسالی در ذهن و اندیشه کودک جای بگیرد، در بزرگسالی به آسانی با هر هجمهای رنگ نخواهد باخت.
سهم آموزش و پرورش در این فرهنگسازی، باید پررنگ باشد. اما واقعیت از وضع مطلوب فاصله زیادی دارد. هنوز هم چند تصویر کم کیفیت از امام در صفحه نخست کتابهای درسی، بزرگترین کنش آموزش و پرورش برای تداعی مفهوم وطن و استقلال و احتمالاً انقلاب است. تصاویری که در ورقنزدنیترین صفحه کتاب جاخوش کردهاند و در برنامه تدریس آموزگاران محلی از اعراب ندارند. گویا از سر رفع تکلیف، با وجود تغییرات متعدد کتابهای درسی، به این بخش دست نزدهاند.
از این گذشته، آنچه بر سر زنگ پرورشی و فعالیتهایی نظیر سرود و روزنامه دیواری آمده هم، از کسی پنهان نیست و زنگهای درسی جایگزین، هر چند مهم و لازم، اما جای خالی آن فعالیتهای نگرشساز در حوزه هویت را برای دانشآموزان پر نمیکند. دهه فجر و نوروز و یلدا بهعنوان سه نقطه عطف مهم در بازخوانی هویت و فرهنگ ملی هم چندسالی میشود رنگ و بوی قبل را ندارد. سروته گرامیداشتشان در مدرسه با خرید خوراکی و انداختن عکس یادگاری هم میآید؛ البته که آش بیتوجهی به ظرفیتهای تقویمی فرهنگی شورتر از این حرفهاست اما مرور همینها برای نمونه، کافی است.
خانوادهها نیز بهعنوان یکی از ارکان مهم و موظف در انتقال و تبیین درست هویت و فرهنگ ملی چند سالی میشود به سمت مصرفگرایی کوچیدهاند و آنقدر که برای دیزاین خانه و لباس و خوراکی هزینه میکنند، برای معرفی آن به فرزندانشان برنامهای ندارند. از طرف دیگر سختیها و مشکلات معیشتی و سیاسی آنچنان سایه بر بام خانه خانوادههای ایرانی انداخته که وطن را برای فرزندانشان به دور از سیاستزدگی نمیتوانند شرح دهند و در بهترین حالت سعی میکنند در برابر ذهن پرسشگر کودک خود به جوابهای دیکتاتورمآبانه اکتفا کنند که: ایران را دوست داریم چون ایرانی هستیم!
در این بلبشوی فرار از مسئولیت و رقابتی که برای ناکارآمدتر بودن بین آموزش و پرورش و خانوادهها در جریان است، شبکه کودک به شکلی نرم، آهسته و پیوسته به تنهایی پرچم هویتسازی را بلند کرده و خوراک مناسبی برای نسلی که پای آن بزرگ میشوند فراهم کرده است. خوراکی که همواره در حال رشد و به روز شدن است و در بستهبندیهای جذاب و با رعایت تمام اصول مخاطبشناسی به کودکان عرضه میشود. سرودهایی که یکی دو سالی میشود با نماهنگهای خوش آبورنگ و تمرکز بر کلیدواژهها و مفاهیم «ملت»، «تولید ملی»، «وحدت»، «ایران» و امثال اینها از این شبکه پخش میشود، با همراهی موسیقیهای جذاب برای کودکان و رعایت تناسب کافی با گروه سنی هدف خود، مدتهاست وردزبان بچههای ایران است و رفته رفته به قوت و دقت و جذابیت آنها هم افزوده میشود.
من، بهعنوان یک مادر و پژوهشگر حوزه کودک، به احترام جهانبینی مدیران شبکه کودک ایستاده دست میزنم.