زینب(س) استمرار بخش نهضت عاشورا

اسماعیل علوی
دبیر گروه پایداری

نیمه رجب -امروز- به قولی روزوفات حضرت زینب(س) یک سال و هفت ماه بعد از واقعه عاشوراست. در ارتباط با رحلت حضرت زینب(س) نقل قول‌های دیگری نیز وجود دارد، اما این قول مشهورتر است. تاریخ در ارتباط با علت وفات حضرت زینب(س) سکوت کرده، ولی وفات زود هنگام آن حضرت در56 یا 57 سالگی نمی‌تواند متأثر از آلام و مصیبت‌های عاشورا ویک اربعین سفر اسارت نباشد. چرا که حضرت زینب(س) به نقل از سیره‌نگاران زنی قوی بنیه و پرطاقت بوده است. همچنین گزارش تاریخ پیرامون شهری که آن حضرت در آن وفات یافته و دفن گردیده نیز با ابهاماتی همراه بوده و به دور از صراحت است، تا آنجا که کار به حدس و گمان کشیده می‌شود. پیرامون این موضوع، یک قول این است که آن حضرت هنگام وفات در مدینه می‌زیسته، همانجا رحلت کرده و در بقیع یا جای دیگری در شهر مدینه دفن شده است. یک نقل دیگر مؤید آن است که حضرتش در شام بوده، در آنجا پس از ابتلا به یک بیماری وفات یافته و همان جا به خاک سپرده شده است. قول سومی نیز حاکی از آن است که در مهاجرت به مصر در شهر قاهره فوت و در زاویه این شهر مدفون شده است.
یکی از اصلی‌ترین دلایل چنین ابهاماتی که بر وقایع تاریخی پیرامون شخصیت‌هایی همانند حضرت زینب(س) سایه انداخته، دشمنی با اهل بیت رسول خدا(ص) و کم‌اثر کردن آثار وجودی آنان است. جالب است بدانید بیشتر حکومت‌های مسلط برجهان اسلام مخالف انتشار کتاب‌هایی بودند که درارتباط با اهل بیت رسول خدا(ص) به رشته تحریر درمی‌آمدند.
قول نخست که قائل به سکونت حضرت زینب(س) در مدینه و دفن در این شهر پس از وفات است از سوی «سید محسن امین» عالم بزرگ شیعی مورد حمایت قرار داشته و وی این احتمال را با تفصیل در کتاب خود «اعیان الشیعه» مطرح و دلایل آن را برمی‌شمرد. منطق این گروه برای مدعای خود، این است که در کتب تاریخی ورود حضرت زینب(س) بعد از واقعه عاشورا به مدینه آمده ولی برای خروج آن حضرت از مدینه هیچ نقل تاریخی در دست نیست! بنابراین آن حضرت هنگام رحلت در مدینه حضور داشته و در همین شهر – احتمالاً قبرستان بقیع- دفن شده است. بر این فرض ایرادات بسیاری وارد است از جمله اینکه حضرت زینب(س) درمیان مردم مدینه شخصیت شناخته شده‌ای بود و بسیاری از مردم مدینه حضرتش را شناخته و برایش مقام و منزلتی قائل بودند، چطور ممکن است شخصیتی چنین فوت شود و جمعی ولو اندک برای تشییع جنازه و دفن او حاضر نشوند و بالطبع از محل دفن وی باخبر نباشند و سخنی در ارتباط با محل دفن ایشان به زبان نیاورند!
درباره اثبات ثقه و صحت دو احتمال دیگر نیز هر یک از مدعیان ادله بسیاری اقامه کرده‌اند، که نسبت به دلایل آنان نیز ابهامات و سؤالاتی جدی وجود دارد که جای طرح آنها در این مختصر نیست. اجمالاً اینکه «ابن اثیر» در «الکامل» و «ابن بطوطه» در سفرنامه خود خبر از دفن یکی از دختران علی(ع) و فاطمه(س) به نام ام‌کلثوم زینب صغری در یک فرسخی دمشق - شام - داده و وی را همان حضرت زینب(س) دانسته‌اند. حال آنکه در هیچ یک از منابع اسلامی کنیه و لقبی با عنوان ام‌کلثوم برای حضرت زینب(س) ذکر نشده است. ضمن اینکه روی سنگ قبری که در حفاری‌های 50 سال پیش حرم به دست آمد، عبارت «این قبر زینب صغری است که کنیه‌اش ام‌کلثوم بود....» حک شده است. درصورتی که احدی از مورخان نگفته‌اند که کنیه حضرتش ام‌کلثوم بوده است. در کتابی که با عنوان «اخبار الزینبیات» در قرون اخیر و به‌طور اتفاقی در حلب مورد شناسایی قرار گرفت و بعدها با پی بردن به اینکه در سال 483 از روی کتابی با همین عنوان استنساخ شده و احتمالاً تاریخ تألیف کتاب اصلی قرن دوم هجری است، به نقل از سلسله روات خود آورده است که: حضرت زینب(س) در بازگشت از سفر اسارت با توصیف وقایع عاشورا مردم مدینه و بنی‌هاشم را علیه دستگاه ظلم یزید تحریک و آنان را به گرفتن انتقام خون امام حسین(ع) و سایر شهیدان کربلا تشویق می‌نمود. این بود که عمربن سعد در نامه‌ای وضعیت را به یزید گزارش کرد. یزید نیز دستور به دور کردن حضرت زینب از مدینه داد. این بود که حضرت زینب(س) از مدینه اخراج و برای ورود به مصر و شام مخیر شد. تاریخ در این باره صراحت ندارد. ولی هم در شام و هم در مصر بنا‌های باشکوهی با عنوان محل دفن حضرت زینب وجود داشته و مورد احترام و تکریم مسلمانان است.

 

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و یکصد و بیست و دو
 - شماره هشت هزار و یکصد و بیست و دو - ۱۷ بهمن ۱۴۰۱