به بهانه حضور جواد عزتی در فیلم «کت چرمی»
مستعد باانگیزه
مازیار معاونی
در تابستان ۸۵ که جوانی گمنام در آیتمهای نمایشی برنامه تابستانی شبکه تهران آن زمان نقشهایی تیپ گونه را بازی میکرد باورش سخت بود که کمتر از پانزده سال بعد او را در جایگاه یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران تصور کنیم.جواد عزتی چهل و یک ساله که در دانشگاه پربازده سوره تحصیلات هنری خود را به اتمام رسانده از اوایل دهه هشتاد و در حالی که بیشتر از بیست و یک سال نداشت موفق شد در مجموعه «قصههای شبانه» ساخته سعید آقاخانی نقش کوچکی را برعهده بگیرد. همین موفقیت کوچک برای او کافی بود تا در حالی که از تئاتر و صحنه بهعنوان آموزگار همیشگی یک بازیگر غافل نبود بتدریج جای پای خود در دیگر سریالهای تلویزیونی بازنماید. سریالهایی همچون «من یک مستأجرم» ساخته پریسا بخت آور و «کمربندها را ببندیم» به کارگردانی مهدی مظلومی گامهای بعدی بازیگری بودند که از همان نقشآفرینیهای کوتاهش هم جای خود را در دل مخاطبین تلویزیون بازمیکرد.
اما تا رسیدن این بازیگر خلاق به نقش اول یک سریال تلویزیونی هنوز چند سالی باید سپری میشد؛ چند سالی که با ادامه نقشآفرینیهای او در صحنه تئاتر و بازی در سریالهای کمیکی نظیر «دست بالای دست»، «سه دونگ سه دونگ»، «مرد هزار چهره» و البته مهمتر از اینها اولین مجموعه پرطرفدار شبکه نمایش خانگی یعنی «قهوه تلخ» سپری شد تا بهار سال ۹۳ فرا برسد و برزو ارجمند برای سپردن نقش اول مجموعه موفق «دردسرهای عظیم» به او قانع شود. نقش لطیف همکار که همچون یک سکوی پرش بلند جایگاه عزتی در عرصه بازیگری را چندین پله ارتقا داد.عزتی در این سریال هر شبی که شهریور ماه سال ۱۳۹۳ روی آنتن رفت همان پرسونای آشنای خود در بازیگری یعنی یک مرد جوان محجوب، خجالتی و در عین حال عجول و دستپاچه را به بهترین شکل ممکن در قالب شخصیت دوست داشتنی لطیف خلق کرد تا کارنامه بازیگریاش به دو دوران قبل و بعد از دردسرهای عظیم تقسیم شود.
ماه رمضان سال بعد که فصل دوم «دردسرهای عظیم» پخش شد دیگر جواد عزتی در قامت یک بازیگر نقش اول تثبیت شده بود و از آن پس پیشنهادهای بهتر سینمایی هم برای او از راه رسیدند.بازی در یکی از نقشهای اصلی فیلم دیدنی«ماجرای نیمروز» ساخته محمدحسین مهدویان یکی از همین پیشنهادهای خوب و متفاوت بود که هم شمایل سینمایی عزتی را با نقش آفرینی در آثاری فراتر از امثال «فرشتهها با هم میآیند» و «کلاشنیکف» تقویت میکرد و هم به این بازیگر بااستعداد فرصت بازی در نقشهای جدی و غیر کمیک میداد.
نیمه دوم دهه نود برای جواد عزتی به شکلی ایده آل سپری شد. با کمدیهای دیده شدهای مثل «هزارپا» و «آینه بغل» و آثار ارزشمند در دیگر ژانرهای نمایشی از قسمت دوم تریلر سیاسی «ماجرای نیمروز» گرفته تا دنیای فانتزی فیلم «جهان با من برقص» ساخته سروش صحت، فیلم عاشقانه/ روانشناسانه نیکی کریمی یعنی «آتابای»، تریلرهای اجتماعی هومن سیدی و محمد کارت یعنی «مغزهای کوچک زنگ زده» و «شنای پروانه»، درام اجتماعی «خورشید» مجید مجیدی و...که عزتی در تمام آنها عالی و تأثیرگذار بود.عزتی قرن جدید را با سریال «زخم کاری» و فیلم «مرد بازنده» هر دو به کارگردانی محمد حسین مهدویان آغاز کرده است. بازی او در «زخم کاری» در نقش مالک مالکی بازخوردهای مثبتی گرفت و بیتردید عزتی یکی از پایههای مهم موفقیت این سریال دیدنی بود.
عزتی در فیلم «مرد بازنده» هم باوجود اختلاف سنی با نقش افسر اداره آگاهی موفق و باورپذیر بود هرچند که تفسیرهایی مبنی بر شباهت «مرد بازنده» و «زخم کاری» تا حدودی هم فیلم و هم بازی عزتی را تحتالشعاع قرار داد. تا این بازیگر مستعد باانگیزه بیشتر خود را برای ایفای نقشهای متفاوت دیگر در آثاری که از راه خواهند رسید آماده کند.