هشدار توماس سوئل، استاد دانشگاه استنفورد به مدافعان روشنفکری

با طناب روشنفکران به چاه نروید

چگونه روشنفکران به تحریف واقعیت دست می‌زنند؟

امید ستایش

 

وقتی جلال‌ آل احمد مانیفست فکری خود را در «خدمت و خیانت روشنفکران» ارائه کرد؛ گمان نمی‌برد که نیم قرن بعد برخی متفکران غربی هم در نقد روشنفکری با او هم‌داستان شوند. جلال در کتابش که سال 1347 منتشر و در رژیم پهلوی توقیف شد از نقاط کور روشنفکری پرده برداشت و خیانت برخی روشنفکران غرب‌زده ایرانی را موضوع کتاب خود کرد. اما در روزگار ما، روشنفکران و فعالیت روشنفکری، زیر تیغ نقد بسیاری از تحلیلگران علوم‌اجتماعی قرار گرفته‌ است. یکی از منتقدان سرسخت روشنفکران، پروفسور توماس سوئل Thomas Sowell، استاد دانشگاه استنفورد و نظریه‌پرداز اجتماعی و اقتصادی است. او لیسانس خود را از دانشگاه هاروارد، فوق‌لیسانس‌اش را از دانشگاه کلمبیا و دکترای اقتصادش را از دانشگاه شیکاگو گرفته و برنده مدال ملی علوم‌انسانی هم بوده است.
زبان گزنده و روشی جذاب در نقد روشنفکران
توماس سوئل، زبانی گزنده‌ و روشی جذاب در نقد روشنفکران بکار می‌گیرد و معتقد است روشنفکران در عرصه فرهنگ و اندیشه و حتی سیاست توانسته‌اند با بسته‌های مردم‌پسندی که ارائه می‌کنند، نبض جامعه را به‌دست گیرند. از این رو، در دوره‌هایی، نفوذشان بر مردم و سیاستگذاران بسیار زیاد شد، چنان‌که عبارت «خطای روشنفکران» برای بسیاری از ما مفهومی پارادوکسیکال به نظر می‌رسد؛ چون روشنفکران توانسته‌اند تصویر مثبتی از خود در افکارعمومی بسازند به‌طوری که بسیاری از ما آنان را «بی‌خطا» پیش‌فرض گرفته‌ایم: «این خطاها در رسانه‌ها و در گفتار سیاستمداران آنقدر فراوانند که تصور نادرستی آنها برای بیشتر ما دور از ذهن است. این‌گونه خطاها لزوماً افکار ابلهانه‌ای نیستند بلکه برعکس آنچنان موجه می‌نمایند که ایضاح آنها مستلزم بررسی دقیق است و دقیقاً به‌دلیل چهره موجه این‌گونه خطاهاست که اینچنین فراوان و ماندگارند.»
روشنفکران، جهان را به مکان خطرناک‌تری بدل کرده‌اند!
سوئل با همین رویکرد، کتابی می‌نویسد به نام «روشنفکران و جامعه» Intellectuals and Society تا «آنجا که روشنفکران خطا می‌‌کنند» را برای مخاطبانش تبیین کند و با این هدف، چند پرسش را به تحقیق می‌گذارد؛ از جمله اینکه «روشنفکران وضع ما را بهتر می‌کنند یا بدتر؟» سوئل معتقد است کار روشنفکر خلق ایده است پس باید بررسی کنیم که آیا ایده‌هایی که آنان خلق کردند و به خورد ما دادند، وضع ما را بهبود بخشیده‌ است یا ما را به پرتگاه‌های فکری و راهبردی نزدیک کرده‌ است؟ جواب سوئل این است که بر اساس شواهد، آنان بارها ما را از چاله به چاه انداخته‌اند بنابراین خیلی سخت است که بتوانیم مدعی شویم روشنفکران جهان را به مکان بدتر و خطرناک‌تری بدل نکرده‌اند! دلیل این نتیجه‌گیری، خطاهایی است که روشنفکرها مرتکب می‌شوند و از دید او یکی از خطاهای عمیق آنان بی‌توجهی به واقعیت و چسبیدن به ایده‌های انتزاعی است و بدتر اینکه مردم را هم برای هرچه فاجعه‌بارتر شدن اشتباهات‌شان بسیج می‌کنند. او به صراحت می‌گوید: «دیدگاه‌ها و نظرات روشنفکران نه تنها واقع‌بینانه و با توجه به حقیقت نیست، بلکه اغلب سوگیرانه و با توجه به منافع و اعتقادات شخصی این افراد بیان می‌شود.»
روشنفکران؛ ناتوان در حل معادلات اقتصادی
کتاب «روشنفکران و جامعه» به تازگی به قلم شروین صولتی و شایان صولتی و به همت انتشارات گوتنبرگ به فارسی درآمده و به بازار نشر عرضه شده است. او در این اثر با نگاهی ریزبین به بررسی نظرات نخبگان جامعه و اثرات سوء آنان در جامعه می‌پردازد و از آنجایی که اقتصاد یکی از حوزه‌های تخصصی سوئل است، رابطه روشنفکران و علم اقتصاد را هم به بحث می‌گذارد و در یکی از فصول کتاب توضیح می‌دهد که بسیاری از نظرهایی که بخش عمده‌ای از روشنفکران در مورد اقتصاد و منطق حاکم بر آن دارند، تناسبی با حقیقت و علم ندارد به همین دلیل تحلیل‌هایشان صحیح و قابل‌اتکا نیست. سوئل در این کتاب سعی کرده مواضع روشنفکران در برابر اجتماع را با ارائه الگویی کلی از نحوه تفکر آنان به چالش بکشد.
خدمت و خیانت روشنفکران
برخی افراد خود ادعای روشنفکری ندارند اما بسیار تحت تأثیر اندیشه روشنفکران قرار می‌گیرند و سوئل سعی می‌کند به این دست از افراد هشداری جدی دهد که اثرپذیری بی‌چون و چرا از روشنفکران می‌تواند چه عواقبی برای جامعه داشته باشد. خود او می‌گوید اگرچه این کتاب درباره روشنفکری است اما برای روشنفکران نوشته نشده است. این کتاب را برای خوانندگانی نوشته که مایلند درباره شناخت «بخش متمایزی از جامعه» تحقیق کنند. او برای رسیدن به این هدف، کتاب خود را در ۸ بخش و ۲۲ فصل سامان داده تا بگوید لازمه طبیعی روشن‌اندیشی و روشنفکری «خدمت» است؛ اما خطای روشنفکران «خیانت» است.