از جشنواره تئاتر مناطق تا جشنواره فجر
فرهاد ارشاد
نمایشنامهنویس
جشنوارههای تئاتر منطقهای در دهههای ۷۰ و ۸۰ خیلی پربار بود و ما با خیلی از استادان و دوستان قدیمی امروزمان در همین جشنوارهها آشنا میشدیم. بهعنوان مثال همیشه کلی ذوق میکردم که نویسنده یک اثر نمایشی را از نزدیک میبینم، با او پای صحبت مینشینم و از تجربههایش استفاده میکنم. در واقع در این جشنوارهها بود که بین هنرمندان متاع فرهنگی رد و بدل میشد و این مسأله همیشه مسألهای ارزشمند بود که هنرمندان امروزی را رشد و پرورش داد و اگر این بستر و امکان را از هنرمندان دریغ کنیم یا آن را به حداقل برسانیم، آسیب بزرگی به فرهنگ و هنر کشور خودمان زدهایم. مثال واضحاش همین حذف 9 ساله جشنواره تئاتر مناطق بود و دورهای که مثلاً داوران به جای تماشا و ارزیابی حضوری آثار فیلم آنها را تماشا میکردند و این یعنی حذف تمام لذت تئاتر بر صحنه، چه برای هنرمند، چه برای داور و چه برای مخاطب. همانطور که مطرح شد، در شکلهای حضوری و معاشرتی و همنشینی است که هم افزایی فرهنگهای مختلف شکل میگیرد و هنرمندان از اقصی نقاط ایران با فرهنگ بومی دیگر مناطق، هنرشان و هنرمندانشان آشنا میشوند و تجربهای از دیگر تجربهها به زیست هنری خود اضافه میکنند و من هم بهعنوان یک هنرمند، همانطور که در ابتدای این نوشتار به آن اشاره شد طی۳۰ سالی که توفیق کار کردن در فضای تئاتر را داشتم بهترین دوستانم را از همین جشنوارههای تئاتر منطقهای پیدا کردم. البته این فقط یک وجه و روی سکه است و در روی دیگر وقتی قرار است جشنوارهای بزرگ و باشکوه برگزار شود، حال در سطح و گسترهای که قصد داریم، باید زیر ساختهای لازم را هم فراهم کنیم و امکانات سالنها را هم در نظر داشته باشیم. این بحث بسیار مهمی است که عدالت فرهنگی و هنری باید طوری اجرایی شود که همه هنرمندها در گوشه و کنار ایران، حتی در شهرها و استانهای کمبرخوردار بتوانند در سالن استاندارد تمرین کنند و بدرستی آماده اجرا در عرصههای حرفهایتر باشند؛ نه اینکه در سالنهای غیر استاندارد فرسوده شوند. نکته دیگر، بحث کیفیسازی آثار چه در متن و چه در اجراست. بهعنوان کسی که دستی بر قلم دارم باید بگویم متن مادر یک اثر نمایشی و کارگردان پدر اوست و اثر فرزند این دو. اثر خوب و با کیفیت در بستر تبادل اندیشهها متولد میشود و هماندیشی و استفاده از حضور استادان در چنین جشنوارههایی. استادان بزرگی در این زمینه داریم که بیدریغ حاضرند دانش خود را در اختیار هنرمندان قرار بدهند و این ظرفیت کمی نیست. بهعنوان مثال، من سال ۸۶ در ورکشاپ نمایشنامهنویسی که انجمن دفاع مقدس گذاشته بود در خدمت استاد علیرضا نادری بودم و آنجا تازه متوجه شدم نوشتن با تعریفی که تا آن روز در ذهن داشتم چقدر متفاوت است. هنرمند عاشق آموختن است و اگر ورکشاپهای آموزشی برگزار شود بسیار مؤثر خواهد بود و نسلی تازه و باسواد را به آینده و امروز تئاتر ایران معرفی خواهد کرد. فراموش نکنیم ما هم مانند تمام دنیا، دوسال سخت کرونایی را گذراندیم و بهدلیل شرایط موجود جامعه تئاتر آسیب دیده اما با این همه برگزاری چنین رویدادهای تئاتری و دور هم جمع کردن هنرمندان اقدامی بسیار مؤثر در راستای اعتلای هنر نمایش است.