اینترنت، امنیت ملی و مردم
الهام عابدینی
پژوهشگر روابط بینالملل
موضوع پایاننامهام درباره «اقدامات بریتانیا در حوزه جامعه اطلاعاتی» بود که بر همین اساس اسناد سازمان ملل، اتحادیه اروپا و همچنین نشست سران جامعه اطلاعاتی موسوم به WSIS را درباره تعیین تکلیف چگونگی اداره اینترنت، ترسیم نقش فناوریهای ارتباطی و اطلاعرسان در توسعه، حقوق بشر آنلاین و سایر موضوعات مرتبط مطالعه کردم. به یاد دارم که سال 1394 دکتر یونس شکرخواه، استاد ارتباطات دانشگاه تهران که اتفاقاً سالهای طولانی به عنوان نماینده ایران در نشستهای جامعه اطلاعاتی شرکت میکرد، در سخنرانیای گفت با توجه به گستردگی استفاده از اینترنت و ایجاد قواعد جدید در این حوزه به نظر میرسد حتی ممکن است «پهنای باند» شاخص حقوق بشر شود.
از آن زمان این جمله در ذهن من نقش بسته است و فکر میکنم امروز چقدر اینترنت نقش حیاتی و بزرگی در زندگی ما ایفا میکند.
چند روز قبل هم رهبر معظم انقلاب در دیدار اخیر خود با جمعی از زنان نیز برای چندمین بار به اهمیت این فضا در جهاد تبیین اشاره کردند: «امروز ارتباطات فضای مجازی خیلی آسان است؛ شماها میتوانید ارتباطات فضای مجازی را بگیرید و زمینهسازی کنید برای اینکه توجه کنند و این مفاهیم را در قالب گزارههای کوتاه و گویا تنظیم کنید و بفرستید برای فهم افکار عمومی این هشتگسازیها و مانند اینها که هست.»
برابر سند اجلاس جهانی سران درباره جامعه اطلاعاتی در سال 2005، 11 خط عمل تصویب شده است که به چند مورد از آن کوتاه اشاره میکنم: دسترسی به اطلاعات و داده، امنیت در کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات، دسترسی همگانی به این فناوریها، دولت الکترونیک و تجارت الکترونیک از جمله این موارد است. یعنی شاید در ظاهر امر برای عموم شهروندان اینترنت به استفاده از شبکههای اجتماعی، پیام رسانها، وب سایتها و حداکثر استفاده از بانکداری الکترونیکی باشد اما در واقعیت موضوع بسیار فراتر از آن است و میتوان گفت تمامی ابعاد زندگی به اینترنت گره خورده است.
چند روز قبل وزارت خزانهداری امریکا که اصولاً ما آن را با تحریم علیه ایران میشناسیم، با صدور بیانیهای از معافیتهای اینترنتی برای کاربران ایرانی خبر داد. با این مجوزهای تازه، دسترسی کاربران و شرکتهای ایرانی به شبکههای اجتماعی، ابزارهای ارتباطی، نرمافزارهای تماس ویدئویی، خدمات ابری، نقشههای آنلاین، بازیهای کامپیوتر و همچنین ارائه خدمات شرکتهای بزرگ و تأثیرگذاری مانند گوگل، متا و اپل به ایرانیان قانونی خواهد بود. اما نکته مهم در صدور این معافیت آن هم از سوی کشوری که ایران را هدف شدیدترین تحریمها قرار داده و حتی صادرات دارو را به کشورمان مختل کرده، این بخش از بیانیه است که میگوید این اقدام را برای حمایت از آزادی بیان کاربران ایرانی و دسترسی آنان به گردش آزاد اطلاعات انجام میدهد. یعنی همزمان که تام کاتن، سناتور امریکایی پیرامون تحریمهای اقتصادی علیه ایران میگوید آنقدر لایههای تحریم اجتماعی باید هوشمند طراحی شود که ایران از درون دچار هرج و مرج فروپاشی شود یا ریچارد نفیو، نویسنده «هنر تحریمها» میگوید تحریمها چگونه باید اقتصاد و پس از آن نظام اجتماعی ایران را نابود کند، شما میبینید همان کشور معافیتهای تحریمی برای اینترنت اعمال میکند.
اینکه این معافیتها تا چه حد مؤثر و واقعی است، متخصصان امر میتوانند نظر کارشناسی دهند اما آنچه واضح است استفاده ابزاری غرب از اهمیت «اینترنت» برای بازنمایی چهرهای از خود است که با واقعیت همخوانی ندارد. کشورهایی که از هر ابزاری برای فشار بر مردم ایران استفاده میکنند، حالا میخواهد چهرهاش را روتوش کند.
براساس آنچه در سند جمهوری اسلامی ایران در فضای مجازی آمده است، اهداف کلان کشورمان در این حوزه شامل ترویج گفتمان انقلاب اسلامی و گسترش عمق راهبردی، ارتقای هوشمندی در نظامهای ملی، دستیابی به جایگاه برتر در زنجیره ارزش خدمات و محتوا در منطقه و اشتغالزایی است. این هدفگذاری نشان میدهد دستکم در سطح سیاستگذاری، مقامات متوجه اهمیت اینترنت و کاربردهای آن هستند اما در عمل با مشکلاتی مواجه هستیم. حدود سه ماه است که اینترنت در ایران با اختلال یا کندی بیش از حد مواجه است که سبب بروز مشکلات زیادی برای کاربران و فروشندگان اینترنتی در شبکههای اجتماعی و در سطح کلانتر برای شرکتهای خدماترسان شده است. چنین شرایطی البته برای مدت محدود و کوتاه جهت حفظ امنیت ملی، اقدام بیسابقهای در سطح دنیا نیست اما با در نظر گرفتن هزینهها و فایدهها و مطالب گفته شده باید دید چنین اقداماتی در میان مدت و طولانی مدت چه پیامدهایی خواهد داشت. آیا با این نوع از خودتحریمی که خود ما در فضای مجازی ایجاد کردهایم، چنین اهدافی محقق خواهد شد؟