پدری رسانهای شده؛ گشایشی در باب پدرانگی
بررسی تصویر پدری در شبکههای اجتماعی
شیما فرزادمنش
دانشجوی دکترای جامعهشناسی
دانشگاه علامه طباطبایی
رسانهای شدن زندگی روزمره، پای بسیاری از امور و پدیدهها را به فضای مجازی باز کرده است. حضور مردان در فضای مجازی در ابتدا حول همان پدیدههایی شکل گرفت که در فضای واقعی وجود داشت؛ تولید محتوا در باب شغل، درآمد، سیاست، اقتصاد و البته طنز. مدتها طول کشید تا مردان هم از فضای مجازی برای صحبت در باب حوزه خصوصی و احوال شخصی استفاده کنند و با استفاده از ظرفیتهای عرصهای که مرز میان خصوصی و عمومی را مخدوش کرده بود، به بازنمایی وجوهی از هویت خویش بپردازند که تا پیش از آن پنهان مانده بود. لذا پیشتر در میان مردانِ بلاگر بهندرت مردی که خرده سلبریتی حوزه سبک زندگی باشد پیدا میشد اما اکنون مدتهاست شاهد حضور مردانی در فضای مجازی هستیم که بخشی از تولید محتوایشان به هویت پدریشان اختصاص پیدا کرده و با استقبال بسیاری هم روبهرو میشوند.
پدری و پدرانگی مفهومی سهل و ممتنع است؛ همان قدر که نزدیک و ملموس و آشنا به نظر میآید، مهجور و غریب است. پدری همواره در سایه مادری و دوگانه مادر/پدر مورد مطالعه قرار میگیرد. در گفتمان سنتی به طور معمول پدری و نقشهای خانوادگی میدانِ اصلی برای مردان محسوب نمیشود و مردان لزومی نمیبینند که هویتشان را با پدری و همسری برساخته کنند. میدانِ مردان کار است و شغل و معاش و این دقیقاً نتیجهای است که میتوان با گشتی در زیستجهانهای مردان به آن رسید؛ در صحبتهایشان، در دورهمیهای دوستانه و خانوادگی، در فضای واقعی و همچنین فضای مجازی. بالعکس زنان در این گفتمان نهتنها در فراغت و زمانهای تفریح بلکه حتی در محیطهای کاری با دغدغههای مادری و همسری شناخته شده و در هر وضعیتی خانه و خانواده میدانِ اصلی زندگیشان محسوب میشود.
اما فضای مجازی مجالی به پدران بخشیده که پدرانگی را از امری نامرئی به پدیدهای رؤیتپذیر بدل کرده و با استفاده از تصویر و نوشتار، دلمشغولیها، ترسها، علایق، آرزوها و عاشقانههای خود با فرزندانشان را با مخاطبان به اشتراک بگذارند. بررسی پستهایی که به مفهوم پدرانگی در این فضا پرداختهاند نشان میدهد که عمده مضامین بازنمایی شده توسط مردان متمرکز بر اموری همچون وقتگذرانی و بازی با کودکان در خانه، همراهی با کودکان و نوجوانان برای گردش و تفریح در خارج از خانه، تصویر لحظاتی عاطفی در کنار فرزندان همراه با ابراز احساسات نوشتاری، نوشتن از آرزوها برای آینده فرزندان و تأکید بر مسئولیتهای مادی و عاطفی پدری است. در واقع اگرچه رسانهای شدن پدری، دارای وجوه نمادین و بازنمایی شدهای است که قطعاً تا واقعیت فاصله بسیاری دارد اما نمیتوان منکر ایجاد تحولهایی در نهاد خانواده شد؛ تغییراتی مبارک که بویژه در میان طبقه متوسط شهری، «پدری» را برای مردان تبدیل به نقشی ملموستر و لذتبخشتر کرده و دایره مسئولیتهای پدرانه را از امور مادی و اقتصادی به روابط عاطفیشان با فرزندان گسترش داده است. پیامدهای چنین تغییری قطعاً پرورش نسلی خواهد بود که به واسطه روابط عمیق عاطفی با پدر خویش، زندگی شخصی، اجتماعی و مشترک بهتری را در بزرگسالی برخواهند ساخت.