امیرارسلان نامدار، افسانه مشهور دوره قاجاریه

افسانه‌‌ای که از آن افسانه‌‌ها ساختند

ریحانه میرحسینی
کارشناس ارشد ادبیات 

امیرارسلان نامدار یکی از مشهورترین و خوش اقبال‌ترین داستان‌‌های عامیانه زبان فارسی در عهد قاجار است که بسیار با استقبال روبه‌‌رو شده، از مرزها گذشت و حتی به زبان ژاپنی هم بازنویسی شد. این قصه را نقیب الممالک، قصه‌‌گوی ناصرالدین شاه برای او تعریف می‌‌کرد. وقتی که سلطان به بسترش می‌‌رفت تا بخوابد اول نوازنده‌‌ها برایش می‌‌نواختند وآنگاه نقیب‌الممالک داستان‌‌سرایی می‌‌کرد و فخرالدوله دختر پادشاه که خیلی به نوشتن علاقه داشت پشت در می‌‌نشست و آن را یادداشت کرده و برایش نقاشی می‌‌کشید. پس می‌‌توان گفت داستان امیرارسلان حاصل قوه تخیل نقیب الممالک و ذوق فخرالدوله است. امیرارسلان در آن زمان به قدری محبوبیت پیدا کرده و دهان به دهان چرخید که خرافات و افسانه‌‌هایی هم برایش ساختند. به این صورت که هرکس داستان را تا آخر بخواند دچار جنون شده و به درد هجران و دوری از معشوق گرفتار می‌‌شود، هر فردی در آن زمان از ترس اینکه مبادا این افسانه واقعی شود حتی اگر شده یک صفحه از آن را جا انداخته و نمی‌‌خواند تا از اتفاق جلوگیری کند. موضوع داستان عاشقانه‌‌ای بین امیرارسلان و فرخ‌‌لقا است که برای به دست آوردنش راهی سرزمین جادو شده و با اهریمن‌‌ها و جادوگرها مبارزه کرده و سرانجام پیروز می‌‌شود، همچنین او برای به دست آوردن تاج و تختی که متعلق به پدرش بود به روم لشکرکشی کرده و سلطنت را پس می‌‌گیرد. تلفیقی از اسطوره و تاریخ هم در داستان وجود دارد که به فتوحات امیرارسلان بن داوود سلجوقی و فرزندش ملک شاه و همین طور جنگ‌‌های صلیبی اشاره می‌‌کند. چاپ‌‌های مختلف و بسیاری از این کتاب در بازار موجود است تا اینکه دکتر محمدجعفر محجوب همت کرده و در دهه 40 شمسی به تصحیح این کتاب پرداخت وسپس آن را منتشر کرد که آخرین نمونه رمان به سبک سنتی فارسی است. بر اساس قصه این کتاب فیلمی هم در دهه 1330 ساخته شد که هم خیلی از آن استقبال شد و هم خیلی پر‌فروش بود و حدوداً یک سال در سینماها پخش می‌‌شد ولی مثل همیشه خواندن داستان از روی کتاب لذتبخش‌‌تر و با جزئیات کامل تری در دسترس است. پس پیشنهاد می‌‌شود ابتدا کتاب را بخوانید که هنوز بعد از گذشت چندین سال جذابیت خودش را از دست نداده است. ولی قبل از خواندن به این فکر کنید که آیا می‌‌خواهید داستان را کامل بخوانید یا افسانه‌‌ها را باور کرده و یک صفحه از آن را جا بیندازید!