در حافظه موقت ذخیره شد...
رهایی از کابوس 15 ساله مرگ به حرمت ماه رمضان
با تکمیل تحقیقات و بازسازی صحنه جنایت، پرونده به دادگاه کیفری استان تهران ارجاع شد و باتوجه به درخواست اولیای دم برای قصاص، قضات اشد مجازات برای او را صادر کردند. با تأیید حکم در دیوانعالی کشور، پرونده برای اجرا روی میز قاضی امین کرمانینژاد، دادیار شعبه چهارم دادسرای جنایی پایتخت قرار گرفت.
با اینکه محکوم این پرونده در چند قدمی چوبه دار بود اما چندین جلسه صلح و سازش از سوی دادیار شعبه چهارم دادسرای جنایی صورت گرفت. در نهایت زمانی که اولیای دم متوجه شدند که محکوم در زندان متنبه شده و کارهای خداپسندانه زیادی انجام میدهد به حرمت ماه مبارک رمضان و به شرط پرداخت دیه از قصاص گذشت کردند.
حالا پسر جوان حرفهای ناگفته زیادی از این 15 سال کابوس هولناک دارد.«15 سال، یک عمر است حالا اگر پشت میلههای زندان در انتظار مرگ باشی که 150 سال میگذرد. هر بار اسم یک زندانی را برای اجرای حکم قصاص صدا میزنند 10 سال از عمر بقیه کم میشود چون تصور میکند باید وسایلش را جمع کند و برای طناب دار خودش را آماده کند.»
اختلافت با مقتول چه بود؟
خیلی بچه بودم که مجبور شدم به خاطر مشکلات خانوادگی تن به کار بدهم. روز حادثه بر سر مسائل کاری با کارفرمایم درگیر شدم و ناخواسته در یک لحظه عصبانیت دو زندگی را تباه کردم. کاش من هم مرده بودم، در این سالها حسرت زیادی کشیدم افسوس میخورم وقتی مادرم داشت از دنیا میرفت بالای سر او نبودم و این موضوع هم خیلی برایم دردناک بود. از وقتی افتادم زندان، خانوادهام مرا طرد کردند و من حتی این امید را هم نداشتم که کسی به ملاقاتم بیاید.
در زندان چطور وقتت را میگذراندی؟
زمانی که دستگیر شدم بیسواد بودم، اما حالا نه تنها خواندن و نوشتن یاد گرفتهام، بلکه چیزی نمانده که دیپلمم را بگیرم. سه جزء قرآن حفظ کردهام. سعی کردم در تمام این روزها برای کسانی که اسمشان در لیست قصاص است تلاش کنم و رضایت اولیای دم را بگیرم. یک وقتهایی هم تلاشم به نتیجه میرسید و اولیای دم میبخشیدند. برای شادی روح مقتول هم نمازهای قضایش را میخواندم و روزههایی که ممکن بود نگرفته باشد را میگرفتم. دلم میخواهد بعد از آزادی سر خاک علی انصاریان فوتبالیست هم بروم چون خیلی دوستش داشتم. نذر کردم کار خیر انجام دهم تا بار گناهانم سبک شود من با این امیدها زندگی را میگذراندم.
پول دیه را داری؟
نه ولی مطمئنم خدایی که بعد از 15 سال از مرگ نجاتم داد قطعاً در این راه هم کمکم میکند. امیدوارم خیرین به کمکم بیایند و این مبلغ فراهم شود تا من بتوانم رنگ آزادی را بعد از سالها سختی ببینم.