آبلوموف، رمانی جاندار درباره یک آدم لاجان!
تنبل همیشه خوابه، حتی دم عید...
ریحانه میرحسینی
کارشناس ارشد ادبیات
کتاب آبلوموف اثری روسی از ایوان گنچاروف که توسط انتشارات فرهنگ معاصر منتشر شده و سروش حبیبی مترجم بسیار حاذق آن را به نثری روان ترجمه کرده است. یکی از معروف ترین رمان هایی است که در روسیه و سراسر جهان بسیار مورد توجه قرار گرفته و از آن استقبال شده است. نویسنده این داستان درباره طرح اولیه آن می گوید که در سال 1848 به ذهنش رسید و ابتدا به صورت یادداشت های مختصر روی هر کاغذی که به دستش می رسید می نوشت و طرح کلی صحنه ها و شرح وقایع را قلم می زد و به مرور داستانی که در ذهنش نقش بسته بود روی کاغذ آمد. این کتاب درباره مردی به نام آبلوموف است. او یک نجیب زاده از طبقه اشراف است ولی زندگی، ثروت و تحصیلات با اشراف روسی آن زمان بسیار متفاوت است و می توان گفت که نماینده طبقه متوسط زمان خودش است که زندگی اش با خصوصیات عجیب و حیرت انگیز گره خورده. آبلوموف علاوه بر اینکه داستانی قوی دارد و شما را درگیر خودش می کند، یک رمان درخشان درادبیات روانشناختی نیز به حساب می آید به طوری که پس از انتشار آن یک مفهومی جدید به فرهنگ ادب جهانی به نام آبلوموفیسم افزوده شد. این اصطلاح دقیقاً خود خود شخصیت آبلوموف است، یعنی فردی که مبتلا به بی دردی درمان ناپذیر با بی ارادگی و ضعف اراده است. او حتی نمی تواند تصمیمات مهم زندگی خود را بگیرد و بی تفاوتی بر او سایه افکنده است. شخصیت آبلوموف برای شما تازگی دارد. با خواندن این رمان ممکن است ابتدا از دست کارهای او که درواقع هیچ کاری نمی کند و ازانجام هر فعالیتی خودداری میکند و تمام کارهایش را به تعویق می اندازد عصبی شوید ولی به مرور داستان برای شما با دانستن احوالات او بسیار جالب و خواندنی می شود. اگر شماهم از طرفداران ادبیات روسی هستید این کتاب به شما پیشنهاد می شود. کتابی که داستایوفسکی درباره آن می گوید زاده ذهنی سرشار است وتولستوی آن را شاهکار بزرگ ادبی می نامد.