وابستگی مالی فدراسیون‌ها به دولت باید قطع شود

علی رغبتی
کارشناس مدیریت

فدراسیون‌های ورزشی ایران از ۱۷ سال پیش به عنوان نهادهای عمومی غیردولتی شناخته شده‌اند؛ نهادهایی که مشمول مقررات دولتی به حساب می‌آیند، بنابراین وقتی دولت کمک می‌کرد، می‌توانست حسابرسی کند، بدون آنکه اجازه دخالت داشته باشد. 
با این تحول، ورود مدیران واقعی به عرصه ورزش تا حدی محدود شد. حتی برخی از رؤسای فدراسیون‌ها افرادی کم تجربه بودند و در نتیجه وابستگی آنها به بودجه دولت بیشتر شد.
این در حالی است که سیاست‌های دولت به سمت کوچک‌سازی است، اما این وابستگی هنوز در فدراسیون‌ها حل نشده است. شاید بهتر بود دولت به جای اختصاص مستقیم بودجه به ورزش، با فدراسیون‌ها مذاکره می‌کرد و در ازای خرید خدمات، امکانات و اعتبار در اختیار آنها قرار می‌داد. البته حمایت دولت از فدراسیون‌های مدال‌آور با فدراسیون‌هایی که رویکرد توسعه‌ای دارند، باید متفاوت باشد؛ یعنی برای فدراسیون‌های مدال‌آور، شرط مدال گذاشته می‌شد و برای رشته‌های دیگر، شرط توسعه ورزش و فعالیت‌های حرفه‌ای در نظر گرفته می‌شد.
نمونه‌ای از این تعامل را می‌توان در ارتباط دولت انگلیس با اتحادیه فوتبال این کشور مشاهده کرد؛ اتحادیه‌ای که افتخار می‌کند به اقتصاد کشورش کمک می‌کند، با اینکه مستقل است، اما دولت نظارت‌های خود را دارد. 
حتی در مجامع انتخاباتی، نمایندگان دارایی و دادگستری به عنوان ناظر حضور دارند، بدون حق رأی و تنها برای کنترل اوضاع. این نوع ساختارها باعث می‌شوند کمک‌های دولت تأثیر زیادی روی عملکرد سازمان‌ها نداشته باشد.
در ایران، مشکل تعداد فدراسیون‌های ورزشی ناشی از وابستگی آنها به بودجه دولت است، در حالی که در جهان، فدراسیون‌های ورزشی وابستگی مستقیم به بودجه دولت ندارند. دولت تنها به آنها کمک می‌کند، اما نه به این شدت. حتی پس از المپیک ۲۰۱۲ لندن، بزرگ‌ترین ساختار ورزشی انگلیس، کمک مالی به فدراسیون‌ها را مشروط به تغییرات و بهبود عملکرد کرد. چنین ساختارهایی تضمین می‌کنند که کمک دولت تأثیر کنترل‌کننده‌ای بر سازمان نداشته باشد.
بهترین راهکار برای ورزش ایران، قطع وابستگی فدراسیون‌ها به بودجه دولت است؛ زیرا ورزش پس از استقلال، رشد و توسعه پیدا می‌کند. 
نباید فراموش کرد که یکی از مسیرهای درآمدزایی ورزش، توجه به درآمدهای خرد است که به‌تدریج تبدیل به منابع هنگفت می‌شوند، اما در ایران، فدراسیون‌ها تنها دنبال درآمدهای کلان هستند.
اصطلاح «فدراسیون» فرانسوی است و در آغاز کار در ایران به همین نام به عنوان بالاترین مرجع ورزش‌ها شناخته شد. در حالی که مردم در استان‌ها و شهرستان‌ها نام «هیأت» را بر تشکل‌های ورزشی گذاشتند. اما در کشورهای دیگر، اسامی تعیین‌کننده جایگاه نهادها نیستند، بلکه نفوذ در جامعه و مردم، جایگاه نهادها را مشخص می‌کند.
با اینکه فدراسیون در ایران بزرگ‌ترین ساختار ورزشی به شمار می‌رود، کمیته ملی المپیک، بزرگ‌ترین نهاد ورزش کشور است. همچنین نمی‌توان برای تعداد فدراسیون‌ها یا ساختار آنها در کشورهای مختلف سقف تعیین کرد؛ هرچه مردم از رشته‌ای استقبال کنند، تعداد و جایگاه آن تعیین می‌شود. 
برای مثال، هشت سال پیش، ایران ۵۰ فدراسیون فعال داشت، در حالی که سوئد ۱۰۸ نهاد ورزشی داشت. در برخی کشورها مانند کره جنوبی، تکواندو با دو رشته دیگر در یک فدراسیون واحد ادغام شده است.
اما در ایران، علاوه بر فدراسیون‌های متعارف، برخی فدراسیون‌ها مانند زورخانه‌ای و پهلوانی، روستایی و عشایری، آمادگی جسمانی، بر اساس نیازهای مردمی شکل گرفته‌اند. ورزش همگانی، برخلاف فدراسیون‌های جهانی سایر رشته‌ها، نهادی است که صرفاً بر ترویج ورزش در جامعه تمرکز دارد و ممکن است تنها چند عضو در هر کشور داشته باشد، بدون آنکه مسابقه‌ای برگزار کند.