نیاز ورزش به رژیم لاغری

سینا حسینی/ موضوع کاهش تعداد فدراسیون‌های ورزشی را می‌توان یک ضرورت حیاتی برای ورزش ایران دانست. افزایش عجیب و قابل تأمل تعداد فدراسیون‌های ورزشی در سال‌های اخیر، پیامدهای اقتصادی گسترده‌ای برای جامعه ورزش به دنبال داشته است؛ چرا که وابستگی شدید این فدراسیون‌ها به منابع دولتی سبب شده بخش قابل توجهی از بودجه عمومی اختصاص‌یافته به دستگاه ورزش، توسط آنها مصرف شود، بدون آن‌ که دستاورد مشخص و مؤثری برای ورزش ایران به همراه داشته باشد.
کارشناسان و صاحب‌نظران حوزه ورزش در مقاطع مختلف و به بهانه‌های گوناگون، بارها بر ضرورت کاهش تعداد فدراسیون‌های ورزشی تأکید کرده‌اند و معتقدند در صورت ادغام برخی فدراسیون‌ها، نه‌تنها هیچ لطمه و آسیبی متوجه ورزش ایران نخواهد شد، بلکه در حوزه مدیریت هزینه‌ها نیز صرفه‌جویی قابل توجهی رخ خواهد داد. با این حال، هر بار که این موضوع به‌عنوان یک مطالبه جدی مطرح شده، مدیران فدراسیون‌های ورزشی با مقاومت در برابر آن، ادعا کرده‌اند که چنین اقدامی پیامدهای حقوقی برای ورزش ایران به همراه خواهد داشت؛ در حالی که تجربه و بررسی‌های کارشناسی نشان می‌دهد در صورت اجرای این طرح، نه‌تنها هیچ مشکل حقوقی خاصی ایجاد نمی‌شد، بلکه بودجه موجود به شکلی هدفمندتر و عادلانه‌تر میان بخش‌های مختلف ورزش کشور توزیع می‌شود.
با نگاهی واقع‌بینانه به وضعیت فدراسیون‌های ورزشی، می‌توان به این حقیقت تلخ اشاره کرد که برخی از فدراسیون‌هایی که امروز در ساختار ورزش ایران فعالیت می‌کنند، همانند گذشته می‌توانند در قالب یک انجمن یا تشکل ورزشی به فعالیت خود ادامه دهند. اما متأسفانه این فدراسیون‌ها بدون انجام مطالعات کارشناسی و صرفاً به واسطه لابی با مسئولان تصمیم‌ساز وقت در ورزش کشور، از سطح انجمن به فدراسیون ارتقا یافته‌اند؛ تغییری که منجر به ایجاد ساختارهای عریض و طویل اداری در بدنه ورزش شده و این مجموعه‌ها را به مصرف‌کنندگان بخش قابل توجهی از بودجه جاری ورزش، در راستای جاه‌طلبی‌های مدیریتی خود تبدیل کرده است.
ورزش ایران در شرایطی فعالیت می‌کند که امروز شاهد وجود 53 فدراسیون ورزشی است؛ در حالی که در عمل، دست‌کم نیمی از این فدراسیون‌ها قابلیت ادغام با یکدیگر را دارند یا برخی از آنها به‌راحتی می‌توانند به انجمن‌های ورزشی تغییر ماهیت دهند. با این وجود، به دلایل نامشخص، چنین اقدامی تاکنون صورت نگرفته است. بر اساس یافته‌های پژوهش‌های دانشگاهی و فرآیندهای تحقیقاتی، تعدد فدراسیون‌ها موجب پراکندگی بودجه، نیروی انسانی و امکانات می‌شود. در شرایطی که منابع مالی ورزش کشور محدود است، وجود فدراسیون‌های کم‌فعال یا دارای مأموریت‌های موازی، به اتلاف منابع منجر می‌شود. ادغام فدراسیون‌های همپوشان یا کم‌اثر می‌تواند تمرکز بودجه را بر رشته‌های اولویت‌دار افزایش داده و زمینه توسعه زیرساخت‌ها و حمایت مؤثرتر از ورزشکاران نخبه را فراهم کند.
در شرایط کنونی هر فدراسیون ورزشی نیازمند ساختار اداری مستقل، هیأت‌رئیسه، دبیرخانه و تشکیلات سازمانی جداگانه است که این مسأله باعث شده بخش قابل ملاحظه‌ای از بودجه وزارت ورزش و جوانان صرف پرداخت دستمزد کارکنان فدراسیون‌های ورزشی شود؛ مسأله‌ای که هیچ تأثیری در افزایش موفقیت‌های ورزش ندارد. از طرفی افزایش بی‌رویه این ساختارها، فرآیند نظارت و ارزیابی عملکرد را دشوار می‌کند و در بسیاری از موارد باعث بوروکراسی پیچیده و ناکارآمد می‌شود. 
نکته مهم دیگر اینکه در برخی موارد، مأموریت‌ها و فعالیت‌های فدراسیون‌های ورزشی با یکدیگر همپوشانی دارد؛ بویژه در رشته‌های نوظهور یا زیرشاخه‌های مشابه. این موازی‌کاری نه‌تنها موجب سردرگمی ورزشکاران، مربیان و فعالان این حوزه می‌شود، بلکه رقابت‌های غیرضروری و اختلافات مدیریتی را نیز تشدید می‌کند. بنابراین ادغام منطقی و کارشناسی‌شده فدراسیون‌ها می‌تواند انسجام، هماهنگی و یکپارچگی بیشتری در مدیریت ورزش کشور ایجاد کند.
نگاه واقع‌بینانه نشان می‌دهد افزایش تعداد فدراسیون‌های ورزشی لزوماً به توسعه ورزش منجر نمی‌شود. آنچه اهمیت اساسی دارد، کیفیت برنامه‌ریزی، استعدادیابی، آموزش مربیان و حضور موفق در میادین بین‌المللی است. 
با کاهش فدراسیون‌های کم‌اثر و تقویت فدراسیون‌های فعال و کارآمد، می‌توان سطح فنی و جایگاه ورزش ایران را در عرصه‌های مختلف ارتقا داد.
با توجه به محدودیت‌های موجود در منابع دولتی و شرایط خاص بودجه ورزش در سال ۱۴۰۵، به نظر می‌رسد وزارت ورزش و جوانان می‌تواند برای اداره کارآمدتر ورزش کشور، به سمت کوچک‌سازی بدنه ورزش ایران در حوزه فدراسیون‌های ورزشی حرکت کند؛ اقدامی که در صورت اجرای صحیح، می‌تواند بخش قابل توجهی از مشکلات و چالش‌های موجود در این حوزه را کاهش داده و زمینه‌ساز مدیریت بهینه‌تر منابع و توسعه پایدار ورزش ایران شود. 

سجادی وزیر پیشین ورزش: همفکری با اساتید اقتصاد و استفاده از راهکارهای علمی می‌تواند استقلال ورزش از بودجه دولت را ممکن سازد

مهری رنجبر/  سید حمید سجادی، وزیر پیشین ورزش، معتقد است که ورزش می‌تواند به راحتی از بودجه دولت مستقل شود، به شرط آنکه شورایی با حضور اساتید اقتصاد در حوزه ورزش شکل بگیرد. به گفته او، نوع نگاه مدیر به ورزش است که می‌تواند این خودکفایی را رقم بزند.برای بررسی وابستگی فدراسیون‌ها به منابع دولتی   و ضرورت بازنگری در  کاهش تعداد فدراسیون های ورزشی با سید حمید سجادی گفت و گو کردیم که در ادامه متن کامل این مصاحبه را می خوانید:

‌‌چرا ما باید در ایران ۵۳ فدراسیون ورزشی داشته باشیم؟
در ایران رایج شده که فدراسیون‌ها، انجمن‌ها و کمیته‌ها را صرفاً هزینه‌زا می‌دانند. در حالی که این نهادها ذاتاً هزینه‌زا نیستند، بلکه مدیریت آنها است که هزینه‌زا می‌شود. نوع نگاه مدیر به ورزش است که رشته‌ای را درآمدزا و خودکفا می‌کند.
‌‌چرا در فدراسیون‌ها کمیته‌های بازرگانی و اقتصادی در حد حرف باقی مانده‌اند؟
شاخه اقتصاد در ورزش ایران مغفول مانده است. هرچند وقتی علی کفاشیان رئیس فدراسیون دوومیدانی بود، برای فعالیت‌های بازرگانی و درآمدزایی در آن فدراسیون، راکت‌های بدمینتون یا بذر چمن وارد می‌کرد، بسیاری او را نقد می‌کردند، اما او معتقد بود که ورزش نیازمند درآمدزایی است و اساسنامه فدراسیون‌ها نیز این اجازه را داده است. با گذشت زمان، درآمدزایی در ورزش جدی گرفته نشد. حتی رئیس فدراسیون شنا قبل از محسن رضوانی برای درآمدزایی، دوره‌های مربیگری برگزار کرد؛ به جایی رسید که تعداد مربیان شنا با تعداد شناگران برابر شد، قیمت دوره‌ها و بلیت استخرها افزایش یافت.
‌‌آیا اقتصاد ورزش فقط پیدا کردن اسپانسر است؟
اسپانسر بخشی از اقتصاد ورزش است، اما همفکری با اساتید اقتصاد و استفاده از راهکارهای علمی می‌تواند استقلال ورزش از بودجه دولت را ممکن کند. راه‌اندازی «بانک ورزش» یکی از پیشنهادهای شورای اقتصاد بود که می‌توانست طی 4–3 سال، ورزش را مستقل کند؛ سیستمی که در آن تمام پول ورزش در یک سامانه گردش داشته باشد، مشابه کاری که اکنون بلو‌بانک انجام می‌دهد. اپلیکیشن بانک ورزش آماده شده بود و قرار بود در اسفند رونمایی شود، اما به دلیل مسائل شخصی، پیگیری آن متوقف شد.
طرح بیمه ورزشی ورزشکاران سازمان‌یافته نیز در دستور کار بود؛ ورزشکاران با پرداخت سالانه ۶۰ هزار تومان می‌توانستند دو بیمه داشته باشند: بیمه پزشکی-ورزشی و بیمه عمر، به طوری که پس از 8–7 سال از حقوق مادام‌العمر برخوردار شوند. نکته مهم این بود که ورزشکاران با رتبه قهرمانی کشور، مدال‌های آسیایی، جهانی و المپیک ضریب دریافت می‌کردند و حقوق بالاتری می‌گرفتند. حتی رشته‌هایی مانند بدمینتون، شنا و ژیمناستیک نیز شامل این طرح می‌شدند. با این حال، برخی موانع اجازه نداد این طرح به اجرا برسد و به ورزش جفا شد. طرح کمپ ورزش با تغییراتی در مجموعه انقلاب نیز می‌توانست به درآمدزایی ورزش کمک کند، مشابه کمپ اسپایر قطر.
‌‌فدراسیون‌ها هزینه‌زا هستند یا انجمن‌ها و کمیته‌ها؟
وزارت ورزش مستقیماً از فدراسیون‌ها حمایت مالی می‌کند، اما منابع مالی انجمن‌ها و کمیته‌ها به فدراسیون‌ها داده می‌شود. کیفیت و کمیت بودجه انجمن‌ها به رئیس فدراسیون بستگی دارد و نظارت مستقیمی از سوی وزارت ورزش وجود ندارد. از سوی دیگر، اگر انجمن یا کمیته‌ای درآمدزایی داشته باشد، آن درآمد به خزانه فدراسیون می‌رود و فدراسیون درصدی از آن را دریافت می‌کند، در حالی که درآمد اصلی متعلق به انجمن یا کمیته بوده است.
انجمن‌ها نمی‌توانند به‌طور مستقیم مکاتبات داخلی یا بین‌المللی داشته باشند و محدودیت دارند. از نظر حقوقی نیز، فدراسیون‌ها اساسنامه دارند، رئیس آنها با انتخابات انتخاب می‌شود و مجمع سالیانه برای ارائه گزارش مالی و عملکرد دارند، اما انجمن‌ها چنین جایگاهی ندارند و با یک حکم رئیس فدراسیون جا‌به‌جا می‌شوند. در واقع، انجمن‌ها و کمیته‌ها فاقد جایگاه حقوقی مستقل هستند.