تجربه یک همکاری هنری با خالق «وقتی همه خوابیم»
بیضایی موسیقی را خوب میشناخت
محمد رضا درویشی
آهنگساز و پژوهشگر پیشکسوت موسیقی
بهرام بیضایی هنرمندی تکرارنشدنی بود. این بزرگمرد هنرایران درطول نزدیک به 60 سال فعالیت درعرصه هنر، در سه حوزه مهم حضوربسیار تأثیرگذاری داشت. اول تئاتر و دیگر سینما و درآخر نمایشنامهها و فیلمنامههای ایشان که از متون ادبی بسیار کهن و مهم محسوب میشوند.
درواقع باید گفت بهرام بیضایی علاوه بر اشراف و شناخت کامل درحوزه کارگردانی و فیلم و تئاتر، در ارتباط با موضوع خالص ادبیات یکی ازمهمترین ستونهای بزرگ زبان فارسی و ادبیات معاصر
ایران بود. درسالهای پیش ازانقلاب زمانی که نمایشنامه «آرش» (که براساسِ داستانِ آرشِ کمانگیراست) را منتشرکرد، درچاپ اول و صفحه اول آن نوشته بود، این نمایش به علت ناتوانی بازیگران به زبان فارسی اجرا نشد. بازیگرها به بیضایی اعتراض کردند وایشان به آنها گفت شما که درخوانش این نمایشنامه مشکل دارید چگونه میخواهید این متن را روی صحنه اجرا کنید؟ درواقع محترمانه به بازیگران گفت شما در ادبیات فارسی بیسواد هستید.
بهرام بیضایی محصول یک دوره تاریخی، یک تربیت خاص و یک شرایط اجتماعی ویژه بود.پدر ایشان مرحوم ذکایی از ادبای بزرگ کاشان و تهران بود و بعد از فوتشان کتابخانه بسیار بزرگشان به دفتر بهرام بیضایی انتقال پیدا کرد.
درباره آثارسینمایی بهرام بیضایی هم باید بگویم، فیلمهای ایشان حتی از قبل از انقلاب ساختار شکن بود. مانند «غریبه و مه» و چندین فیلم دیگر و بایستی گفت او یکی از پایهگذاران سینمای موج نو ایران بود و البته یکی از اعضای بنیانگذار کانون نویسندگان ایران. کانونی که تقریباً وجود خارجی ندارد و جای تأسف است که بگویم جامعه سینمایی و هنر ایران درمدت زمان خیلی کوتاه دو تن ازکارگردانان مهم کشورمان، ناصر تقوایی و بهرام بیضایی را ازدست داد. براستی درگذشت بهرام بیضایی یک ضایعه بزرگ برای فرهنگ ایران زمین است به این دلیل که این کارگردان بزرگ غیرقابل تکرار بود.
ناگفته نماند بهرام بیضایی با حوزه موسیقی هم بیگانه نبود و شناخت بسیارخوبی داشت. من برای ایشان سه موسیقی تئاتر ساختم به نامهای «شب هزارو یکم»، «افرا» و...
همچنین موسیقی فیلم «وقتی همه خوابیم» و فیلم کوتاه دیگری به نام «قالی سخنگو». دراین فیلم فقط تنها تصویراست و موسیقی و هیچ صدایی انسانی دراین فیلم وجود ندارد. همیشه قبل از ساختن موسیقی برای ایشان، در جلسات متعدد مینشستیم و صحبت میکردیم که چه نوع موسیقی و ساختار و صدا و چه سازهایی برای این موسیقی مد نظرشان است و من با توجه به سلیقهشان موسیقی میساختم.جالب است بدانید آرشیو بسیار بزرگی از موسیقی کلاسیک برروی صفحههای 33 دور در منزلشان داشتند.
درپایان باید بگویم در حال حاضر از نسل نوگراهای سینمای ایران تنها مسعود کیمیایی در قید حیات هستند و بعد از ایشان سینمای ایران کار سختی خواهد داشت. به این دلیل که در این شرایط اجتماعی امکان جایگزینی برای این بزرگان سینمای ایران وجود دارند.

