نقش بنیادین بیضایی

محمدرضا مرعشی‌پور
مترجم ادبیات معاصر عرب و پژوهشگر ادبیات کهن فارسی

روانشاد بهرام بیضایی استاد همه ما بود. ایشان پژوهش‌های بسیار مفصلی در حوزه تئاتر و هنر نمایشی دارند. در حقیقت می‌توان گفت، تئاتر علمی در ایران را بهرام بیضایی پایه‌گذاری کرد. البته عزیزان دیگری هم در زمینه تئاتر کار کرده و این هنر را پیش برده‌اند، اما بیضایی همان کاری را در تئاتر به تفصیل انجام داد که صادق هدایت در مورد ادبیات داستانی کرد، ادبیات مدرن غرب را به ایران آورد و با ادبیات ایرانی در هم آمیخت.
تا جایی که می‌دانم و در ذهن دارم بهرام بیضایی بیش از ۳۰ نمایشنامه دارد که برخی از آنها اجرا شده و برخی دیگر هم به اجرا در نیامده است. یک کار مفصل ایشان، پژوهش روی تئاتر بوده است، به غیر از کارهایی که کارگردانی‌ کرد. تئاترهایی که ایشان روی آنها کار کرده فقط متعلق به ایران نبوده و درباره‌ تئاتر چین و ژاپن نیز پژوهش‌هایی انجام داده است. کارهای او می‌تواند برای دانشجویان این رشته کتاب درسی باشد.
بخش دیگری از کارهای بیضایی، پژوهش در ادبیات کهن ایران بود. ایشان روی کتاب «هزار و یک شب» یک پژوهش بسیار مفصل و خوبی انجام داده است. این پژوهش به صورت کتابی با عنوان «ریشه‌یابی درخت کهن» به چاپ رسید. چاپ بعدی همین پژوهش به نام «هزار افسان کجاست؟» درآمد. در این پژوهش بیضایی بر آن است که بگوید ریشه هزار و یک شب ایرانی بوده و مربوط به دوره ساسانی است. البته آمیختگی هزار و یک شب را با سانسکریت رد نمی‌کند اما با وجود این، تکیه اصلی‌اش این است که هزار و یک شب قطعاً ریشه‌ای ایرانی دارد. در این پژوهش مفصل، او ریشه‌ شخصیت‌های هزار و یک شب یعنی شهرزاد، دنیازاد و شهریار را به ادبیات دوره ساسانی و اساطیر آن دوره نسبت می‌دهد. من تعجب می‌کنم چرا تحقیق بهرام بیضایی «هزار افسان کجاست؟» که در ادامه‌ کتاب «ریشه‌یابی درخت کهن» بود، فقط یک چاپ داشت، در صورتی‌که پژوهش بسیار مفصل و مهمی است.
ایشان دو نمایشنامه برپایه هزار و یک شب نوشته‌اند؛ «هشتمین سفر سندباد» و «شب هزار و یکم». در این دو نمایشنامه بیضایی تلاش می‌کند پژوهش روی هزار و یک شب و ریشه‌یابی آن را وسیع‌تر کند.
درباره پژوهش‌ها و نگاه اسطوره‌ای بهرام بیضایی می‌توان گفت او «مهر» یا «بهرام» که ایزد باروری است و نمادی از روشنی و دادگری تلقی می‌شود را با ادبیات مذهبی در اسلام مقایسه می‌کند. این نمادها و قهرمان‌ها را با ادبیات مذهبی ایران در تناظر می‌داند و معتقد است لقب امام حسین(ع) یعنی «شاه شهیدان» نیز با آن دوره نسبت دارد. یزید و ابن زیاد و... را نمادهای خشکسالی می‌داند که ریشه آنها باز هم در اساطیر نهفته است. او در پژوهش‌هایش درباره لقب شیر خدای حضرت علی(ع) را بررسی می‌کند و می‌گوید این لقب در ادبیات ساسانی بوده و اکنون با تغییراتی وارد ادبیات مذهبی ما شده است.
بیضایی نثر بسیار پخته‌ای دارد و مضمون و تکنیک‌هایی که در نمایشنامه‌ها و کتاب‌های خود به کار برده‌، مدرن است. بنابراین بیضایی هنرمندی چندوجهی ست. ایشان عمری را کار کرد و امیدوار هستم سرمشقی برای دیگر هنرمندان باشد.

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و نهصد و بیست و سه
 - شماره هشت هزار و نهصد و بیست و سه - ۰۸ دی ۱۴۰۴