مسجد سلیمان، میراثدار صنعت نفت ایران و خاورمیانه
هوشنگ فرجی
روزنامهنگار خوزستانی
پنجم خردادماه ۱۴۰۴، یکصدوهفدهمین سالروز فوران نفت از چاه شماره یک مسجد سلیمان و آغاز عصر نفت در خاورمیانه است و مسجد سلیمان، امروز و پس از یک قرن، میراثدار صنعت نفت ایران و خاورمیانه است.
پنجم خرداد سال ۱۲۸۷خورشیدی، هنگامی که آخرین ضربههای مته حفاری، سنگ مخزن نفت را در عمق ۳۶۰ متری سوراخ و نفت فوران کرد، مسجد سلیمان، ایران و خاورمیانه نفتی شدند و در تمامی این یکصدوهفده سال، همچنان نفتی ماندهاند. مسجد سلیمان، امروز و پس از یکصدوهفده سال همچنان از نفت و گاز برخوردار است و علاوه بر مخازن در حال تولید و بهرهبرداری فعلی، مخازن دستنخورده با انبوهی نفت و گاز درجا دارد که هنوز به بهرهبرداری نرسیدهاند. اگر مسجد سلیمان را ایران کوچک بدانیم، برای این ماکت کوچک از یک سرزمین بزرگ نیز نسخههای متعدد محلی پیچیده شده است؛ تلاش برای توسعه اقتصادی بدون نفت مسجد سلیمان! یا نسخه جابهجایی شهر، بدون توجه به اینکه یک شهر ریشه در تاریخ دارد و نمیتوان آن را یکشبه جاکن نمود!
برخی از این نسخههای نافرجام، مکرر بیان میشود که باز هم نشان میدهد در نبود یک نگاه مبتنی بر توسعه پایدار، همچنان دوگانه طلا یا بلا و نعمت یا نقمت، بین مردم شریف خوزستان و مسجد سلیمان ساری و جاری است.
مسجد سلیمان میراثدار صنعت نفت در ایران و خاورمیانه است و تجربیات این یکصدوهفده سال نشان داده آنچه برای مسجد سلیمان و ایران مهمتر از منابع نفت و گازش است، داشتن تفکر درست و همهجانبهنگر مبتنی بر توسعه پایدار و ترویج رفاه است، خصوصاً اینکه آن دسته از کشورهای نفتخیز که دستور کار خود را مبتنی بر توسعه پایدار و آیندهنگرانه ترسیم و تعریف کردهاند، نشان دادهاند که میتوان نفت و گاز داشت و هم زمان رفاه هم داشت.
امروزِ مسجد سلیمان عزیز ما، فردای ایران عزیزتر از جانمان است و اگر نگاهمان به طلا و نعمتی را که در اختیار داریم مبتنی بر توسعه پایدار، رفاهآفرینی و حفاظت از محیطزیست قرار ندهیم، فرجام نافرجام مسجد سلیمان برای ایران عزیز نیز متصور است.
من، بچه مسجد سلیمان و دانشآموز مکتب تاریخم. اگر این پرسش برای شما ایجاد شده که این یادداشت تاریخی است یا خیر، باید عرایضم را با این جمله ختم کنم که؛ دانستن تاریخ و «گذشته» اگر با رویکرد «درک حال» و مهمتر از آن «ساختن آینده» نباشد، مرثیه و سوگواری دستهجمعی بر یک تخریب تدریجی است. سالها پیش کارشناسان نفتی و سازمان محیطزیست با اعلام ۶ منطقه پرجمعیت از مسجد سلیمان به عنوان مناطق آلوده به نفت و گاز، مسئولان وزارت نفت را بر آن داشت تا تصمیم به جابهجایی مناطق نفتون، دره خرسان، چاه نفتی، سی برنچ، پشت برج و نمره ۸ نمایند، متعاقب این دستور، با تزریق و تخصیص یک بودجه میلیاردی، بخشهای ناامنی که انواع بیماریهای پوستی و تنفسی را برای سکنه داشت خریداری و سپس بودجهای جداگانه به حساب شهرداری مسجد سلیمان واریز و طی قراردادی شهرداری موظف شد بلافاصله مناطق خریداری شده را پس از تخریب، نخالهبرداری و سپس با کاشت درختان، سایه و فضایی زیبا به وجود بیاورد، اما متأسفانه با گذشت بیش از ۱۱ سال از این قرارداد، نه تنها این مناطق نخالهبرداری و تبدیل به فضای سبز نشده بلکه محلی خطرناک برای لانهگذاری انواع حیوانات وحشی و تجمیع سگهای ولگرد و انواع مار و عقرب شده است، اما با این حال خود شرکت نفت مسجد سلیمان وارد عمل شده و هرازگاهی با وسایل نقلیه خود اقدام به انتقال نخالهها به خارج از شهر میکند تا بیش از این چهره آن زشت و کریه نشود.