کتاب،اینترنت و توهم دانایی

سعید اسلام‌زاده
روزنامه‌نگار و منتقد هنری

آیا کتاب بر اثر پیدایش و گسترش بیش از پیش اینترنت و شبکه‌های مجازی و اجتماعی از میان خواهد رفت؟ آیا مردم جهان به جای خواندن کتاب، همان چند جمله کوتاه در شبکه‌های اجتماعی را می‌خوانند؟
پرسش‌هایی از این دست، در دو دهه اخیر، ذهن بسیاری از کتابخوان‌ها، نویسندگان، جامعه‌شناسان و فرهنگ‌مداران را درگیر خود کرده است. در بادی امر، به نظر می‌رسد که اینترنت و شبکه‌های اجتماعی، سایت‌ها و پلتفرم‌ها، نسخه هر چه رسانه و ابزار سنتی است، خواهد پیچید. اما وقتی که به دقت ماجرا را واکاوی می‌کنیم به پیچیدگی‌های بیشتری در این زمینه می‌رسیم و می‌بینیم که رابطه و نسبت اینترنت با امر فرهنگ، موضوعی درهم‌تنیده با مسائل کلان فرهنگ، خرده‌فرهنگ‌ها، سیاست‌های دولت‌ها در منطقه و بین‌الملل و مناسبات اقتصادی در خریدوفروش‌ها و رفتارهای سایبری است. در یک دهه گذشته برخی از روزنامه‌ها به‌طورکامل از نسخه کاغذی به نسخه دیجیتال نقل‌مکان کردند و معتقدند که ابزار دنیای جدید، همین ابزارهای دیجیتال مثل گوشی‌های هوشمند، تبلت، لپ‌تاپ و کتابخوان‌های دیجیتالی (بوک‌ریدر) و... است. از دو دهه گذشته هم غول‌های کامپیوتری، نسخه‌های نرم‌افزاری متعددی را به بازار روانه کردند که قابلیت ارائه کتاب را در شکل دیجیتال داشت. ظهور ابرمتن‌ها (هایپر تکست) در دنیای اینترنت، راهی برای رهایی از محدودیت‌های دیجیتال در چاپ و انتشار کتاب بود. ناشران و تولیدکنندگان کتاب که متعصبانه از نسخه‌های کاغذی خود در دنیای فیزیکی محافظت می‌کنند، چاره‌ای جز انعطاف در برابر بازار پرسود دنیای دیجیتال نداشتند. آنها هم با بهره‌گیری از فناوری‌های ابرمتن، بخشی از مخاطبان دنیای جدید را با خود همراه کردند. اما مشتریان کتاب گویا هنوز از دنیای دایناسورها می‌آیند و دوست دارند که روی کاناپه منزلشان با فنجانی چای کتابی خوش‌دست با چاپی تروتمیز را به دست بگیرند و حروف را دنبال کنند و زیر نور چراغ مطالعه، غرق در دنیای کتاب شوند. این جدال هنوز هم ادامه دارد. در دنیا نمایشگاه‌های بزرگ کتاب برگزار می‌شود و ناشران بزرگ هم کتاب‌هایی را که با هزار وسواس و تشویش منتشر کرده‌اند، به نمایش می‌گذارند و حق نشر آن را به دیگر ناشران می‌فروشند. هنوز هم برای چاپ اول رمان نویسنده محبوبشان، هستند کسانی که صف بکشند و افتخار کنند که از جمله اولین کسانی‌اند که رمان جدیدی را خریده‌اند.
اینترنت در نسبت با کتاب، هم مهربان است و هم ناجوانمرد. اینترنت میلیون‌ها صفحه اطلاعات در زمینه‌های مختلف دارد که در ظاهر شگفت‌انگیز است اما در عمل، به کار کسی نمی‌آید؛ چرا که کلمات موجود در اینترنت اطلاعاتی هستند که هنوز به دانش بدل نشده‌اند. در قبال کتابخوانی، ظهور شبکه‌های مجازی و اجتماعی، هم حسن داشته و هم قبح؛ حسن آنجایی بوده که نویسندگان، ناشران و بلاگرهای کتاب در زمانی اندک، توانسته‌اند تعداد زیادی از مردم را با کتاب خود آشنا کنند. اما در سوی دیگر ماجرا، بیماری مهلکی را در دنیا دامن زده است؛ بیماری اپیدمیک «توهم دانایی» و «شبه دانش». مردم امروز اطلاعات زیادی را از اینترنت کسب می‌کنند که از کتاب‌های مختلف نقل شده است. خواندن چند مورد از اینها در طول روز، برای بسیاری از خوانندگان و پیگیران فضای مجازی توهمی ایجاد کرده که درباره همه این موضوعات می‌دانند. مشکل اینجاست که این رویه به رسانه‌های جدی هم کشیده شده و آنها هم مخاطب را آسان‌گیر و سهل‌پسند بار می‌آورند و مخاطبی که چنین پرورش یافته، دیگر سخت می‌تواند کتاب در دست بگیرد تا ساعت‌ها با آن کلنجار برود. از این‌رو شبکه‌های مجازی، مخاطب قدیم کتابخوان را تنبل کرده‌اند. از این آسیب بزرگ و از این مبتلایان به توهم دانایی، چیزی جز مشتی دنبال‌کننده باقی نمی‌ماند. آنها دیگر مخاطب به معنی آیودینس نیستند، آنها فقط فالوورند. همین. باید دوباره به فکر پروراندن مخاطب باشیم.

 

صفحات
  • صفحه اول
  • سیاسی
  • دیپلماسی
  • جهان
  • اقتصادی
  • زیست بوم
  • گزارش
  • علم و فناوری
  • ایران زمین
  • ورزشی
  • حوادث
  • اجتماعی
  • فرهنگی
  • صفحه آخر
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و هفتصد و سی و هشت
 - شماره هشت هزار و هفتصد و سی و هشت - ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴