ولیعهد قاجار چگونه دو قرن پیش زمینه ساز ثبت آثار تاریخی در یونسکو شد؟

فرمان عباس میرزا برای مرمت کلیساهای ارامنه

زهرا کشوری
دبیر گروه زیست‌بوم

زمین سوخته
عباس میرزا را شاهزاده اصلاح‌گر، خوشنام و ترقی خواه قاجاری می‌دانند اما کمتر کسی از او به عنوان «مرمت‌گر آثار تاریخی» یاد می‌کند. نه اینکه ولیعهد قاجاری با دست خودش، «ماله» برداشته باشد و مصالح روی مصالح گذاشته باشد و کلیساهای ارامنه، قلعه‌ها و آثار باقیمانده از صفویه را مرمت کرده باشد، نه! ماجرا طور دیگری بود. آن روزها که او حاکم آذربایجان شده بود، به گفته امینیان، از جلفای قدیم، پس از جنگ‌های بسیار، زمینی سوخته باقی مانده بود. جغرافیای آن روزهای جلفا از پل شکسته «ضیاءالملک» شروع می‌شد و به کلیسای ثبت جهانی شده چوپان می‌رسید. پل ضیاءالملک، صفوی است و ارس را از این سو یعنی ایران به آن سو که روستای «گلستان» است وصل می‌کرد، همان روستایی که عهدنامه گلستان در آن بسته شد. آن روزها بیم آن می‌رفت که ارامنه با روس‌ها علیه ایران همداستان شوند. امینیان می‌گوید: «در زمان عباس میرزا و به دستور او آمدند و تک بناهای ارامنه را تعمیر و مرمت کردند. او مهم‌ترین آثار تعمیر شده توسط ولیعهد قاجاری را کلیسای سنت استپانوس و کلیسای قره کلیسا معرفی می‌کند.»
 
قلعه کلیسا
کلیساها آنقدر تخریب شده بودند که امینیان از تعمیرات «عباس میرزا» برای سرپا کردن بخش بسیار زیادی از کلیساها یاد می‌کند. حاکم آذربایجان، دستور بازسازی و تعمیر کلیساها را می‌دهد اما نقشه تعمیرات را خودش طراحی می‌کند. امینیان می‌گوید: «عباس میرزا با هوش بود. برای آنکه توجه همه را به چرایی هوش و زکاوت شاهزاده قاجاری جلب کند، با اشاره معماری کلیسا، می‌پرسد مگر کلیسای سنت استپانوس کمتر از یک قلعه نظامی است؟ » سنت استپانوس در میان کوهی میان منطقه مرزی ایران و جمهوری آذربایجان است. ساختن قلعه‌ها و کلیساها در میان کوه‌ها و دژها همواره یکی از راه‌های دفاعی از ساکنان و پیروان این بناها بوده اما جانمایی کلیسا هیچ ربطی به عباس میرزا نداشت. امینیان چیز دیگری می‌گوید: «عباس میرزا کلیسای سنت استپانوس را به شکل قلعه بازسازی کرد. ولیعهد کلیساها را به گونه‌ای مرمت کرد که هر وقت لازم باشد بتواند در جنگ‌ها هم از آنها استفاده کند.»

قره کلیسا
علم مرمت امروز، آنچه را «عباس میرزا» آن روز در جلفا و در چالدران کرد  «مرمت» نمی‌داند و به آن «بازسازی» می‌گوید. هرچند آنچه عباس میرزا در چالدران رقم زد از بازسازی هم فراتر رفت. او بخش بزرگ‌تری را با سنگ‌های سفید به قره کلیسا اضافه کرد. بخشی که کتیبه هم دارد. قره کلیسا یعنی «کلیسای سیاه». این نام را از سنگ‌های سیاهی که کلیسا را با آن می‌سازند می‌گیرد. الحاقات سفید رنگ عباس میرزا هم نامش را عوض نمی‌کند و اما زیبایی‌اش را دو چندان می‌کند. امینیان قره کلیسا را دومین کلیسای مهم دنیا برای ارامنه می‌داند که هرسال جمعی از آنها را از سراسر دنیا به «چالدران» می‌کشاند. اگر بخواهیم بگوییم قره کلیسا کجای ایران است باید بگوییم روی گوش راست این گربه که ایران ماست.
امینیان می‌گوید: «به نظر من «عباس میرزا» با توجه کردن به فرهنگ و مذهب ارامنه، کمربند حفاظتی، امنیتی و فرهنگی را ایجاد کرد که بسیار قدرتمندتر از ساختار نظامی است.» او اعتقاد دارد کاری که «عباس میرزا» برای ایجاد خط حفاظتی در مرز شمالی کشور کرد بسیار بزرگ‌تر از کارهایی است که امروز در منطقه آزاد انجام می‌گیرد. به گفته این کارشناس، آنچه در منطقه آزاد ارس انجام می‌گیرد، پا جای پای عباس‌میرزا گذاشتن است. این کارشناس برای آنکه وضعیت جلفا در زمان عباس میرزا را شرح بدهد نقبی به سال 1384 و 1385 می‌زند که با همکاران برای تهیه پرونده ثبت جهانی کلیساها به منطقه رفته بودند. آن روزها هنوز پای منطقه آزاد به منطقه نرسیده بود. منطقه امنیتی بود. کسی اجازه نداشت به آن نزدیک شود.  او می‌گوید: «چون زندگی در آنجا رواج نداشت. منطقه امنیتی بود اما منطقه آزاد که آمد زندگی آن به جریان افتاد. وقتی منطقه آزاد از آن منطقه امنیتی یک منطقه فرهنگی ساخت که حالا گردشگران می‌توانند بروند تا پل جلفا برای ادای احترام به سه سرباز که جلوی قشون روسیه ایستادند و جان دادند.» امینیان و همکاران هم یک نمایشگاه عکس در مرز برگزار کردند. خودش می‌گوید رفت ترکیه و نقشه‌های ترکیه را که وسعت ایران آن روزهای عباس میرزا را به تصویر کشیده بود در همین مرز به نمایش گذاشت تا آنها گستره ایران بزرگ فرهنگی را انکار نکنند و حرفشان خریدار نداشته باشد. خریداری که هزینه بی‌اطلاعی از واقعیت‌های تاریخ این مرز پر از حادثه است.

 مجموعه کردشت
مجموعه کردشت را در مرز ایران – ارمنستان مهم‌ترین پایگاه نظامی عباس میرزا می‌دانند. مجموعه‌ای که از صفوی‌ها به جا مانده بود. عباس میرزا، هم آن را مرمت می‌کند هم بخش‌های مهمی را به آن اضافه می‌کند تا آنطور که امینیان می‌گوید اگر لازم بود شاه ایران هم بیاید و دو ماه در آن اقامت کند و آب از آب تکان نخورد. این نکته را از آن جهت یادآوری می‌کند که واگذاری بهره‌برداری از مجموعه بناهای کردشت به رغم تلاش «صندوق توسعه صنایع دستی، فرش دستباف و احیا و بهره‌برداری از اماکن تاریخی و فرهنگی» هنوز به سرانجام نرسیده است. سرمایه‌گذاری که به آن کاربری اقامتی و پذیرایی بدهد و در مرز ایران و ارمنستان بتواند از گردشگران حرفه‌ای، پژوهشگران و تاریخ نویسان پذیرایی کند.
البته «علی‌اصغر رمضانی‌نژاد»، معاون اقتصادی و سرمایه‌گذاری صندوق توسعه و احیای بناهای تاریخی به «ایران» می‌گوید: «مشکل مالی برای واگذاری مجموعه کردشت وجود ندارد.» او از مسائل موجود بر سر واگذاری بهره‌برداری از مجموعه کردشت به برخی ملاحظات و موانع یاد می‌کند و می‌گوید: «در صدد رفع آنها هستیم. می‌توانم بگویم 99 درصد این مسائل مرتفع شده است، کار بازاریابی و بازار‌سازی آن هم همینطور. ان‌شاءالله بعد از عید، بهره‌برداری از آن را به مزایده خواهیم گذاشت.» خلاصه که مجموعه کردشت جان می‌دهد برای اقامت توسط کسانی که می‌خواهند در تاریخ ایران پژوهش کنند؛ بویژه اگر بدانند عباس میرزا در همین نقطه برای ایران چه کرد. این سوای دیدن بناهای زیبایست که عباس میرزا به مجموعه دیدنی صفوی اضافه کرد.