«ایران» از هشتمین جشنواره بینالمللی صنایع دستی گزارش میدهد
مرزها را باز کنید
زهرا کشوری
دبیر گروه زیستبوم
«محمدجواد ظریف» معاون راهبردی رئیسجمهوری و سیدضیاء هاشمی، معاون فرهنگی معاون اول رئیسجمهوری هشتمین جشنواره بینالمللی صنایع دستی(سرو سیمین) را در موزه هنرهای زیبای کاخ سعدآباد افتتاح کردند. مخاطب هنرمندان اما ظریف بود. آنها البته دوست داشتند که ظریف، هنر دستشان را که هوش از سر هر بینندهای میپراند، ببیند اما شنیدن حرفشان واجبتر بود. حتی مریم جلالی معاون صنایع دستی کشور هم همین انتظار را داشت. ظریف حرفهای او و سایر هنرمندان را که شنید از سیدضیاء هاشمی خواست تا جلسهای با همه دستگاههای مرتبط مثل وزارت امورخارجه، وزارت صمت، امور اقتصادی و دارایی و... با حضور جلالی و تاجران بگذارد تا گره کور صادرات صنایع دستی باز شود چون جلالی میگوید: تولیدات صنایع دستی پشت مرزها مانده است.
آفریدن از هیچ
معاون صنایع دستی، معرفی آثار را از کپوی دزفول شروع کرد. هنرمندان دزفولی، کپو را از برگ درخت خرما میسازند. آنقدر زیباست که باعث شده تا شهر دزفول شهر جهانی کپو باشد. جلالی به ظریف میگوید: خیلی از تولیدات صنایع دستی از هیچ آفریده میشوند. منظور جلالی از «هیچ» آن است که ایجاد شغل در صنایع دستی نیازی به اعتبار بالایی ندارد. دولت فقط باید راه را باز کند. هنرمند خودش مسیر را بلد است.
جلالی توجه معاون راهبردی رئیسجمهوری را به سرامیک زرفام جلب میکند و میگوید: سرامیک زرفام چندین قرن در مساجد ماندگاری دارد و هر وقت نور به آن میخورد طلایی میشود.
بعد چند اثر زیبا را که روی پارچه زرباف کاشان قرار داشتند، نشان میدهد و میگوید: آثار آنقدر زیاد بودند که مجبور شدیم تعداد زیادی از آثار را روی زرباف کاشان بگذاریم. جلالی میگوید که زربافی در ایران تکنولوژیی فوقالعاده دارد تا ظریف هم بگوید که از کارخانه زربافی دیدار داشته است.
جلالی داستان زربافی را تا آنجا ادامه میدهد که میگوید شرکت ژاکارد، دستگاه پارچه بافی را از روی دستگاه زربافی گرفته است. بعد هم توجه همه را به یکی از آیینهکاریها جلب میکند تا ظریف بگوید همه آثار (در جشنواره) هنر ماست اما نماینده هنرمندان استان اراک یادآوری میکند که این آیینهکاری زیبا متعلق به اراک است.
جلالی دست میگذارد روی گره چینی و میگوید که جای گره چینی در معماری امروز ما خالی است. معماریای که هم میتواند بهشدت عایق حرارت باشد و هم عایق صدا.
چند هنرمند که از آفریقا آمدهاند، برنامه معرفی آثار توسط معاون صنایع دستی را به هم میزنند تا او نتواند آن حرف اصلی را بزند. آنها میخواهند در کنار ظریف عکس یادگاری بگیرند. جلالی از روزی که به معاونت صنایع دستی آمده، روی چند کلید واژه تأکید دارد که قرار است زنجیره ارزش صنایع دستی را بیافریند. در دولت گذشته نتوانست آن زنجیره را ببافد. حالا امید به این جشنواره بسته و آنچه ظریف و هاشمی از حرفهای او به دولت میبرند و اجرایی میکنند.
جلالی وسط عکاسی میگوید: ما اگر بتوانیم موانع گمرکی و صادراتی را برداریم...
جمعیت اجازه نمیدهد حرفش را بزند.
تولید بدون هزینه
جلالی برای آنکه بتواند توجه وزیر سابق خارجه را جلب کند روی ایجاد اشتغال بدون هزینه در صنایع دستی برمی گردد. اثری از پشم شتر را نشانه میرود و میگوید: این پشم شتر از روستای «بحیری» بوشهر میآید. بحیری روستای ملی عبابافی است. بعد هم انگشت اشاره به سمت منبتی زیبا از آباده میبرد. آباده هم شهر ملی و جهانی منبت است. او میگوید: این پارچه را بوشهریها از پشم شتری که میریزد و ارزشی ندارد تولید میکنند ولی وقتی به یک عبای زیبا تبدیل میشود، کشورهای حاشیه خلیج فارس از این کالا بهشدت استقبال میکنند.
یکی از حرفهای مهم خود را هم همین جا میزند؛ جلالی میگوید: «به شرکتهای پشتیبانی که بتوانند بازار ایجاد کنند احتیاج داریم. او آن تقسیمبندی را که در تمام سه سال گذشته روی آن تأکید کرده است یادآور میشود و میگوید: ما هنرمند داریم، صنعتگر داریم و بازرگان داریم. این سه وجه را باید کامل کنیم. هنرمند خلق اثر میکند. صنعتگر تولید محصول میکند و بازرگان فروش کالا میکند. ما این اعوجاج را باید درست کنیم.
بحث را میبرد به برنامه هفتم و میگوید: ما خودمان را مکلف کردهایم به اینکه زیستبوم صنایع دستی(هنر- صنعت و تجارت) را کامل کنیم ولی هنوز هیچ ردیف بودجهای برای صنایع دستی وجود ندارد.
ضیاء هاشمی از او میپرسد که آیا ظرفیت و امکان ایجاد این زیستبوم را دارید؟ جلالی ابتدا ظرفیت بالای تولید صنایع دستی را یادآور میشود که بخشی از بینظیرترین آثار تولید شده آن در کاخ سعدآباد به نمایش گذاشته شده است.
جلالی میگوید: ما یک بدنه نحیف از هنرمندان داریم که فردی کار میکنند. تشکل نیستند. علمی کار نمیکنند.
ضیاء هاشمی میپرسد: شما در حوزه هنرمند قوی هستید. در دو حوزه دیگر چگونه هستید؟
جلالی میگوید: «داریم در حوزه صنعتگری، زیست بوم آن را کامل میکنیم.» او نقبی هم به دستور محمدرضا عارف، معاون اول رئیسجمهوری میزند که خواسته است تا از صنایع دستی بهعنوان هدایای دیپلماتیک استفاده کنند اما باز هم حرفهای او کامل نمیشود.
ابلاغیه معاون اول رئیسجمهوری
معاون صنایع دستی توجه را به یکی از زیباترین و کاربردیترین آثار جشنواره جلب میکند؛ جعبه جواهر که به گفته او طراحیاش رمزگونه است و اگر بسته شود کسی نمیداند که از کدام طرف باید آن را باز کند.
بعد هم میگوید: آقای عارف ابلاغ کردند که هدایای همه دستگاهها باید صنایع دستی باشد. دستور عارف در دولتهای گذشته هم صادر شده بود اما جلالی یک موضوع را یادآور میشود و میگوید: وقتی میگویند هدایا، صنایع دستی باشد، همه میروند از فروشگاههای خیابان ویلا خرید میکنند. الان همه خانهها پر از گلدان فیروزه کوب و بشقاب میناست در صورتی که ایران دریایی از صنایع دستی دارد. او حواسها را به سمت لباسهای زیبای سوزندوزی شده میبرد و از معاصرسازی صنایع دستی میگوید: هنرمندان ما حرفهای زیادی در حوزه مد، فشن، خانه و آشپزخانه دارند.
به گفته جلالی صنایع دستی شیشهای ایران در دنیا مشتری خودش را دارد. او روی عربستان تأکید میکند و میگوید: بویژه از زمانی که روابط ما با عربستان خوب شده است شیشه ما را خوب میخرند. به گفته او عربستانیها به شیشه ایران و تراش روی شیشه ایرانی خیلی علاقه دارند.
قیمت میتواند کاهش یابد؟
ضیا هاشمی از او میپرسد: «برای کاهش قیمت و افزایش فروش چه فکری کردهاید؟»
جلالی با توجه به گرانی مواد اولیه و شرایط اقتصادی روز میگوید: قیمتها خیلی بالاست. برای کاهش قیمتها باید به سمت تولید انبوه صنایع دستی برویم. تولید انبوه یعنی ما هنرمندانمان را حمایت کنیم، صنعتگرانمان را توانمند کنیم و بازرگانانمان را تشویق کنیم ولی قوانین ما به شکلی است که همه حمایت میخواهند. یعنی حتی بازرگان هم حمایت میخواهد. او تأکید میکند: بازرگانی که حمایت بخواهد میشود رانت. این مسائل باید تفکیک شود.
او توجه ظریف و هاشمی را به پیراهن رشتیدوزی که کار دست هنرمندان رشت است، لباس زیبای سنگسری سمنان و سوزن دوزی بلوچ جلب میکند و میگوید: این دستبافتهها لباس زیبای سنتی ایران را معرفی میکنند.
جلالی جمعیت را به سمت شاخهای افتاده یک شکار میبرد که روی آن نقوش بسیار زیبایی حک شده است. او به همه اطمینان میدهد که این شاخ به صورت طبیعی از روی سر حیوان افتاده و شکاری در کار نیست. با وجود این ضیاء هاشمی اعتقاد دارد تبلیغ چنین آثاری بهرغم زیبایی بینظیر میتواند باعث تشویق شکار شود.
مریم جلالی دوباره بحث ایجاد زنجیره ارزش بین هنرمند، صنعتگر و بازرگان را پیش میکشد و می گوید: « باید این اعوجاج مفهومی را ایجاد کنیم.» هاشمی به مریم جلالی میگوید« این رسالت شماست». جلالی هم میگوید: «به شرطی که پشتیبانی اعتباری بشود.»
معاصر سازی صنایع دستی
جلالی می گوید منظورش از «معاصر سازی آثار» کاربردی کردن صنایع دستی است. بعد هم یکی از آثار زیبای سوزن دوزی فاطمه ریگی هنرمندی از سیستان و بلوچستان را نشان می دهد و می گوید: «خانم ریگی یکی از برجسته ترین هنرمندان ماست.»
ظریف میگوید:« این آثار برای هدیه دادن به دیپلماتها مناسب است.» او به اثر خانم ریگی اشاره میکند و میگوید«زمانی که در وزارت امور خارجه بودیم این آثار را از خانم ریگی میخریدیم و هدیه می دادیم. میدانید که ایشان خواهر یکی از شهدای کنسولگری ما در مزارشریف افغانستان است.» منظور ظریف شهید ناصر ریگی است که به همراه هفت دیپلمات دیگر و یک خبرنگار به دست طالبان به شهادت رسید.
کشورهای حاشیه خلیج فارس
جلالی انگشت می گذارد روی یکی از آثار خوس دوزی شده و می گوید:« خوس دوزی( رودوزی) هنر جنوب کشور ماست که برای کشورهای حاشیه خلیج فارس به شدت مطلوبیت دارد.»
او به ظریف می گوید: «آقای دکتر این حرف خیلی تند و تلخی است، ولی ناترازی دلار به ضرر هر کسی که باشد به نفع صنایع دستی است فقط کافی است مرزها را باز کنند و اجازه بدهند. ما تراکم تولید داریم. محصول روی دست تولیدکنندگان مانده است.»
چه کسی باید مرزها را باز کند؟
ضیا هاشمی می پرسد:« چه کسی باید مرزها را باز کند؟» جلالی میگوید:«وزارت امور اقتصادی و دارایی، وزارت صمت، وزارت امورخارجه. 23 سامانه وجود دارد که باید تجمیع شوند.»
جواد ظریف هم از ضیا هاشمی میخواهد تا تمام دستگاههای درگیر را در جلسه جمع کند و از جلالی میخواهد تمام ذی نفعان در این ماجرا را به جلسه بیاورد. جلالی بالاخره آن حرفی را که میخواهد می زند و قول برگزاری جلسه را می گیرد. حالا باید دید این بار گره صادرات صنایع دستی که در همین کشورهای حوزه خلیج فارس مشتریهای دست به نقدی دارد باز میشود یا خیر؟