گفتوگوی «ایران» با دو نفر از طراحان آخرین استیضاحی که وزیر اقتصاد را از کابینه خارج کرد
اشتباه کردیم
مهراوه خوارزمی
روزنامهنگار
استیضاح وزیر امور اقتصادی و دارایی یکشنبه هفته آینده در حالی در دستور کار قرار میگیرد که یک پرسش جدی پیش روی مردم و نمایندگان قرار دارد. پرسش این است: استیضاح عبدالناصر همتی چه تأثیری بر وضعیت اقتصاد کشور خواهد گذاشت و با فرض رأی موافق مجلس به استیضاح، آیا بازارها بهتر خواهند شد؟
شاید پاسخ به این سؤالات به سطحی از آیندهپژوهی نیاز دارد، اما با رجوع به وضعیت مشابه در گذشته یافتن این پاسخ چندان سخت نیست. زیرا در گذشته هم بودند نمایندگانی که در وضعیتی مشابه امروز، راهحل اقتصاد را استیضاح وزیر وقت اقتصاد میدانستند. اما آن نمایندگان که در گذشته طراح استیضاح وزیر اقتصاد وقت هم بودند، امروز با دراختیار داشتن نتایج عینی آن تجربه، در صف مخالفان استیضاح ایستادهاند. زیرا آن تجربه به این نمایندگان نشان داده است که استیضاح نتوانسته و حالا هم نمیتواند راهکار عملی پاسخ به مسائل و حل مشکلات باشد.
مؤلفههای مشابه دو استیضاح
چهارم شهریور 1397 جلسه بررسی طرح استیضاح وزیر اقتصاد دولت دوازدهم در مجلس برگزار شد. استیضاحی که از بسیاری وجوه به طرحی که این روزها علیه همتی کلید زده شده، شباهت دارد.
استیضاح مسعود کرباسیان در حالی اتفاق افتاد که یک سال از حضورش در وزارت اقتصاد نگذشته بود. استیضاح او 28 مرداد 1397 با 33 امضا اعلام وصول شد. از اتفاق، آن زمان هم حسینعلی حاجی دلیگانی در زمره بانیان اصلی استیضاح بود. اسامی معدودی از نمایندگان همسو با دولت وقت هم در میان استیضاح کنندگان دیده میشد. در نهایت کرباسیان با 137 رأی موافق به طرح استیضاح از مجموع 260 رأی مأخوذه از وزارت اقتصاد رفت. البته از شواهد اینطور برمیآید که احتمال وقوع چنین نتیجهای درباره همتی دور از انتظار است.
با این حال آنچه مقایسه مقدمه و نتیجه آن استیضاح را با طرح فعلی نمایندگان منتقد همتی معنادار ساخته؛ اذعان به این واقعیت است که استیضاح سال 1397 هم در نتیجه تحمیلات اقتصادی شکل گرفت که بیش از نظریات و تصمیمات وزیر وقت بر تحولات بازار تأثیر گذاشته بودند.
زمزمه استیضاح وزیر اقتصاد دولت دوم روحانی 2 ماه پس از آن آغاز شد که اجرای تصمیم ترامپ برای خروج آمریکا از برجام اقتصاد ایران را با بار روانی بازگشت به دوران پیش از توافق مواجه کرده بود. اثرات عینی این وضعیت در روند افزایشی نرخ ارز و پیرو آن افزایش قیمت کالاها هویدا شد. این وضعیت در ترکیب با مسائل انباشتی اقتصاد از گذشته، مانند کاسهای بود که بر سر وزیر اقتصاد وقت شکست.
حالا همان مؤلفهها به نوعی دیگر در استیضاح همتی در حال تکرار هستند. از وزارت همتی فقط 5 ماه گذشته است. در 5 ماه اخیر اقتصاد ایران زیر بار تبعات فشارهایی قرار دارد که از سال 97 شدت گرفتند. به این فشارها، باید یک سال بحران منطقهای و با بازگشت ترامپ به کاخ سفید را هم اضافه کرد. همه اینها سبب شد تا بازارهای ایران تحت هجمه روانی قرار بگیرند که رسانههای خارجی نیز سعی در بسامد دادن به آن دارند.
تنها تفاوتی که شاید بتوان میان وضعیت کرباسیان با همتی قائل شد، این است که آن زمان کرباسیان وزیری بود که دستکم یک سال پشت میز مسئولیت نشسته بود، با اینکه هنوز بانک مرکزی نیز به طور قانونی و رسمی اختیاردار مدیریت بازار ارز نبود و وزارت اقتصاد اختیار بیشتری برای مدیریت بازار داشت. اما همتی از این بخت برخوردار نیست.
ثبات مواضع یک مخالف
آنچه قیاس دو استیضاح، یکی در شهریور 97 در دولت روحانی و دیگری اسفند 1403 در دولت پزشکیان را جالب میسازد، ثبات دیدگاه یک چهره سیاسی در قبال هر دو رویداد است. مسعود پزشکیان که حالا در مقام رئیس جمهوری معتقد است وزیر اقتصاد نسبت به بسیاری از مشکلات فعال مایشاء نیست و استیضاح او مشکل کشور را حل نمیکند؛ همان کسی است که در جریان استیضاح کرباسیان به عنوان یکی از دو نماینده مخالف پشت تریبون رفت. پزشکیان گفت که تغییر وزیر اقتصاد راهحل مشکل کشور نیست و در دفاع از وزیر سخن گفت.
در واقعیت هم این پیشبینی نماینده مخالف استیضاح، یعنی مسعود پزشکیان بود که درست از آب درآمد. وزارت امور اقتصادی و دارایی پس از کرباسیان و در شرایط خطیر اقتصادی ایران به مدت دو ماه بدون وزیر ماند. بعداً نمایندگان سکانداری وزارت را با رأی قابل توجه 200 نماینده موافق به فرهاد دژپسند سپردند. اما وضعیت اقتصاد، نوسانات بازار ارز و تورم به اینکه چه کسی پشت میز وزارت اقتصاد نشسته است، توجهی نشان ندادند. کرباسیان مهرماه 1399 در این باره نوشت: «دو سال از جلسه استیضاحام در مجلس میگذرد. متأسفم که طی این مدت اتفاقات ناگواری برای اقتصاد ایران رخ داد و مردم تحت فشار معیشتی کمسابقهای قرار گرفتهاند. از آن جلسه و حواشی متعددش ناگفتههای بسیاری باقی مانده است.» حالا سؤال این است؛ آیا باید راهی را رفت که ما را به مقصد نمیرساند؟ یا اینکه نمایندگان مجلس از حق قانونی خود به گونهای استفاده میکنند که نفع ملت هم تأمین شود.
یادداشت1
با تغییر وزیر اقتصاد، وضع بهتر نمیشود
هدایتالله خادمی
موافق استیضاح کرباسیان
مجلس دهم که آقایان کرباسیان یا ربیعی را استیضاح کرد با مجلس فعلی متفاوت بود. نمایندگان هم از دو طیف اصولگرا و اصلاحطلب بودند. در همان مجلسی که اصلاحطلب و طرفدار آقای روحانی بودند، کرباسیان استیضاح شد. ضمن اینکه در مجلس دهم موضوعات سیاسی نبود، بلکه عملکرد و اقدامات افراد بود.
در استیضاح این دو وزیر وقت، هم اصولگرایان و هم اصلاحطلبان به این نتیجه رسیده بودند که به دلیل عملکرد ضعیف استیضاح انجام شود. یعنی برای منافع مردم اتحادی ایجاد شده بود. مضاف بر اینکه نمایندگان صبر کردند تا نتیجه عملکرد وزرا را ببینند. یعنی این نبود که نمایندگان بخواهند ظرف چند ماه وزیر را استیضاح کنند. صبر کردند تا نتیجه عملکردشان را ببینند و منافع ملی را فدا نکردند. اما در استیضاح آقای همتی، در مجلس فعلی بر اساس موضوعات فنی و کارشناسی عمل نمیشود و بحثی که مطرح است، بیشتر دعواهای سیاسی است. به باور من تصمیم به استیضاح واقعاً بر اساس موضوعات اقتصادی نبوده است.
ضمن اینکه همه میدانیم وضع اقتصادی خوب نیست، اما آیا این وضع با تغییر وزیر اقتصاد تغییر پیدا میکند؟ معلوم است که پاسخ خیر است. زیرا همچنان موضوعات کلانتری هستند که باید حل شوند.
در این میان از تیم اقتصادی دولت انتظار میرفت از شعار فاصله گرفته و برای مردم تبیین کنند که وضعیت اقتصادی کشور به دلیل تحریمها واقعاً در شرایط مطلوبی نیست. اما تیم اقتصادی دولت به دلیل ملاحظات سیاسی و ملی که دارد، شرایط فعلی اقتصاد را تبیین و تشریح نکرده است. شاید اگر این تبیین و تشریح برای مردم صورت میگرفت، این فرآیند منجر به استیضاح نمیشد. مضاف بر اینکه دولتها باید وزرای خود را پاسخگو کنند تا کار به جایی نرسد که مجلس بخواهد دست به استیضاح بزند.
یادداشت2
استیضاح کرباسیان بیتأثیر بود
جلیل رحیمی جهان آبادی
موافق استیضاح کرباسیان
از روزی که آقای همتی به عنوان وزیر اقتصاد شروع به کار کرد، تصمیماتی اتخاذ کرد که کاملاً کارشناسی بوده و جای بحثی باقی نمیگذارد. در حوزه ارز و دریافت ارزهای دولتی که رانت گستردهای را ایجاد کرده یا درباره انتصابات بخشهای مختلف، تصمیماتی گرفت که کاملاً کارشناسی شده بود. اما اینکه چرا حاصل چنین تصمیماتی به صورت مؤثر بر ارز، معیشت و قیمتها تأثیر نداشت، به سایر عوامل اثرگذار در اقتصاد باز میگردد. اقتصاد ایران اقتصادی سیاسی است. زمانی که آمریکا از همه توان خود برای محدودکردن تجارت خارجی ایران استفاده میکند، این امر به اضافه فضای نامساعد مذاکره، در بخشهای اقتصادی ما نمود و بروز مییابد.
بر این اساس معتقدم استیضاح آقای همتی در چنین شرایطی هیچ دردی دوا نمیکند و تغییر وزیری که عملکردش به نسبت قابل قبول است، اثرگذار نیست. در این میان، باید مجلس و دولت بنشینند و ضعفهای اساسی اقتصاد را بررسی کنند، بخشی را که در اختیار دولت و مجلس است و میتوانند در داخل امور را ساماندهی کنند، حل کنند. شرایط استیضاح همتی با کرباسیان وزیر دولت دوم حسن روحانی در سال 97 بیشباهت نیست. در آن زمان دلایلی که برای استیضاح وزیر وقت عنوان میکردیم عمدتاً درباره گمرکات بود و مسائلی که در اقتصاد کشور بود، ناشی از عملکرد او میدانستیم. اما حذف کرباسیان با آن استیضاح بیفایده بود و جابهجایی او با دژپسند بیتأثیر بود. آنچنان که در همان زمان هم تغییر اساسی در اقتصاد کشور ایجاد نکرد. این تجربه نشان میدهد که تغییر افراد با فاصله کمی از آغاز به کار دولت که امکان وقوع معجزه در آن نمیرود، دردی را دوا نمیکند.