جنوب را باید زندگی کرد!
ابراهیم حسن بیگی
دبیرسومین جشنواره ملی داستان کوتاه جنوب
جنوب را باید زندگی کرد!
جنوب ایران بیشک، یکی از زیست بومهای خاص و متفاوت با سایر اقلیمهای ایران است. اینکه میگویند جنوب را باید زندگی کرد در واقع باید زندگی را جنوبی کرد و جنوبی زیست و جنوبی گرمای وجود را به آب و آسمان و خورشید و خاک بخشید. جنوب را میتوان داستان کرد و داستان را جنوب. میتوان جنوب را زندگی کرد و نوشت. گاهی به کوتاهی داستانی کوتاه و گاهی به بلندی رمانی بلند مرتبه.
چه بزرگمردان و زنانی که جنوب را زندگی کردهاند و نوشتهاند. جنوب کلمه شده است و کلمه جنوب. میتوان در جنوب نزیست اما زیستنش را نوشت. میتوان مهربانی و سادگی مردمانش را با کلمه به تصویر کشید و نارنجی آفتاب عصرگاهیاش را در پهنه دریایش با ابر و مه و شرجی هوایش در هم آمیخت و طعم تند طعامش را مزه کرد و نوشت و از جنوب ادبیاتی ساخت داستانی و همه ظرافتها و زمختیهایش را به تصویر کشید.جشنواره ملی داستان کوتاه جنوب قصد دارد زیست بوم جنوب را با همه تاریخ و جغرافیا و زنان و مردان سخت کوشش میهمان داستان کوتاه کند. در این جشنواره قرار است نویسندهها جنوب را زندگی کنند و زندگی را جنوبی.
سالها بود که ادبیات داستانی ما مزه جنوب را نچشیده بود. پیش از آن جنوب سرآمد داستانها و رمانهای ایرانی بود. بزرگ نویسندگان ایرانی چون احمد محمود و غلامحسین ساعدی و منیرو روانیپور و... رمانهای خود را وامدار جنوب میدانستند و جنوب نیز اثر بخشی خود را در قلب مردم ایران، مدیون رمانها و داستانهای کوتاه و بلند این نویسندگان.
ما در سازمان منطقه آزاد کیش بر آن شدیم تا داستان سرافراز جنوب را از مغاک خاک بیرون افکنیم و غبار فراموشی را بزداییم و هم پرچم جنوب را در ادبیات داستانی به جنبش وا داریم. لازمه احیای ادبیات جنوب به همتی نیاز داشت که این مهم با همت سازمانی که کارش اقتصاد و تجارت و گردشگری بود نه احیای فرهنگ خاک آلوده جنوب، میسر شد و جشنواره ملی داستان کوتاه جنوب شکل گرفت و به سر منزل سوم خود رسید. و کتابهای «کلبه هور» و «مردان غروب» گنجینهای شد از آن دو دوره که دهها داستان برگزیده از خطه جنوب را در خود جای داده است و چه بسیار داستان نویسان جوان را نیز به ادامه نوشتن و پیمودن راه تشویق و ترغیب
کرده است.
سومین گام بر خاک تفتیده و زرخیز جنوب، یعنی سومین شروع خوب. یعنی سومین نشت نفت از جنس فرهنگ و ادبیات. ما این بار جنوب را میهمان نویسندگان نمیکنیم بلکه نویسندگان را به جنوبی میبریم که از خرمنگاه هایش بگذرند و از آبهای نیلگون خلیج فارسش ماهی بگیرند. ما میخواهیم به نویسندگان ماهیگیری در جنوب را یاد بدهیم.