روزنامه نگاری و چرخش فرهنگی

رضا صائمی
دبیرگروه فرهنگ

روزنامه نگاری به مثابه یک حرفه و هویت رسانه‌ای همواره با سیاست گره خورده است، چنانکه در افکار عمومی، روزنامه نگار را اغلب به عنوان یک کنشگر سیاسی می‌شناسند و روزنامه نگاری را در ذیل مشاغل یا فعل سیاسی تعریف می‌کنند. این در حالی است که روزنامه نگاری بیش از آنکه در نسبت با سیاست تعریف شود، در قلمرو فرهنگ قرار می‌گیرد و اساساً امر فرهنگی است. این به معنای انکار یا بی‌اهمیتی سویه‌های سیاسی روزنامه نگاری نیست که این رکن چهارم دموکراسی همواره بر عملکرد قدرت، نظارت داشته و با پرسش‌گری از اصحاب قدرت، به نقد و تحلیل و روایت‌گری سیاسی دست می‌زند اما همین نقد هم دربستر کنش فرهنگی صورت بندی می‌شود. به این معنا روزنامه نگار فعال سیاسی به معنای متعارفش نیست که در زمین قدرت بازی کند، بلکه کنشگری است که ابزار کارش قلم وکاغذ و نوشتن و اندیشیدن است و همه اینها مصادیق کنش فرهنگی است. در واقع در درون این کنشگری فرهنگی است که روزنامه نگار به روایت سیاست و مناسبات آن می‌پردازد. دکتر عارف در دیدار از روزنامه ایران به مناسبت سی سالگی اش، بر همین نکته تأکید کرد و با ابراز تأسف از اینکه در دوره‌هایی به اولویت نگاه فرهنگی بی‌اعتنا بوده‌ایم، یکی از رسالت‌های رسانه را نشر اقدامات فرهنگی در جامعه دانست. به گفته عارف: «رسانه‌ها باید مستقل باشند، امروز جامعه ما با چالش‌های فرهنگی و اجتماعی جدی روبه‌روست، بنابراین باید نگاه سیاسی را کنار گذاشت و با نگاه فرهنگی با آنها مواجه شد.»  آنچه در سخن دکتر عارف برجسته و تأکید شده نه حذف و انکار یا بی‌ارزشی امر سیاسی در روزنامه نگاری که نگاه فرهنگی به مقوله روزنامه نگاری است. در این نگاه، صرف صورت رویدادها و سطوح ظاهری آنها لحاظ نمی‌شود بلکه عمق میدان بیشتری در تحلیل و تفسیر وقایع و رویدادها در نظر گرفته شده که به شکل ریشه‌ای‌تری به فهم و بازنمایی پدیده‌ها دست می‌زند.
واقعیت این است که در جامعه امروزمسائل فرهنگی همچنان در کانون مناقشات زیست ایرانی قرار دارد و بسیاری از بحران‌ها و بالطبع گشایش‌ها در بستر فرهنگ و تجربه‌های فرهنگی شکل می‌گیرد. امروزه هم در محافل آکادمیک و هم نهادهای دیپلماتیک، هرشکلی از نظریه پردازی یا سیاست‌گذاری به یک پیوست فرهنگی گره خورده و با فهم و تحلیل فرهنگی صورت بندی می‌شود. امروزه حتی نهاد دولت و دولت‌مداران که بالاترین وجاهت و موقعیت سیاسی را دارند از اهمیت فرهنگ و نگرش فرهنگی حرف می‌زنند. نمونه بارزش مسعود پزشکیان که در مناظره‌های انتخاباتی خود گفته بود: «تلاش خواهم کرد دولت من دولت فرهنگی باشد، نه اینکه فرهنگ را دولتی کنیم؛ تلاش خواهم کرد امنیت فرهنگی را برای اهالی فرهنگ تضمین و از مداخله نهادهای غیرمسئول جلوگیری شود. تلاش حداکثری برای بازسازی اعتماد و امید در اهالی فرهنگ خواهم کرد.» وقتی صحبت‌های رئیس‌جمهوری را با سخنان معاون اول او در کنار هم قرار می‌دهیم حاصلش یک چیز است. روایت دو سیاستمدار از ضرورت و منزلت فرهنگ. بدیهی است روزنامه نگاری یکی از آن ساحت‌ها و البته مشاغلی است که بیشترین نسبت را با امر فرهنگی و کنش فرهنگی دارد. از این حیث نه فقط خبرنگاران و روزنامه نگاران حوزه فرهنگ که همه روزنامه نگاران در حوزه‌های مختلف به مثابه کنشگران فرهنگی شناخته می‌شوند که باید از منظر فرهنگ به تحلیل و تفسیر و اطلاع‌رسانی و هر آنچه که رسالت روزنامه نگاری است بپردازند. روزنامه نگاری ذیل پارادایم فرهنگ یعنی فهم پذیر کردن هر رویدادی در جامعه در نسبت با تحلیل فرهنگی. امروز دیگر سخن از اقتصاد به تنهایی نیست بلکه اقتصاد فرهنگ گفتمان غالب است. امروز سخن از سیاست فرهنگی است نه سیاست به مثابه امری صرفاً دیپلماتیک. حتی امروز در روابط بین‌الملل اهمیت دیپلماسی فرهنگی بیش از دیپلماسی عمومی شده است. همچنان که در عرصه سیاست داخلی هم سخن از ضرورت حکمرانی فرهنگ در فرهنگ حکمرانی است. بر این اساس روزنامه نگاری در جهان و جامعه امروز در ذیل چرخش فرهنگی به مثابه گفتمان غالب رسانه‌ای چاره‌ای ندارد که فرهنگ را میانجی ارتباط با مخاطبان خود قرار دهد. به قول بهرام بیضایی جهان را چاره‌ای جز فرهنگ نیست.

 

صفحات
  • صفحه اول
  • سیاسی
  • دیپلماسی
  • جهان
  • اقتصادی
  • زیست بوم
  • گزارش
  • علم و فناوری
  • ایران زمین
  • ورزشی
  • حوادث
  • اجتماعی
  • فرهنگی
  • صفحه آخر
آرشیو تاریخی
<
۱۴۰۳ بهمن
>
ش
ی
د
س
چ
پ
ج
۲۹ ۳۰ ۱ ۲ ۳ ۴ ۵
۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ ۱۱ ۱۲
۱۳ ۱۴ ۱۵ ۱۶ ۱۷ ۱۸ ۱۹
۲۰ ۲۱ ۲۲ ۲۳ ۲۴ ۲۵ ۲۶
۲۷ ۲۸ ۲۹ ۳۰ ۱ ۲ ۳
۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰
شماره هشت هزار و ششصد و شصت و یک
 - شماره هشت هزار و ششصد و شصت و یک - ۰۴ بهمن ۱۴۰۳
۱۶