دلایل جذابیت قاچاق سوخت
رضا وثوقی
روزنامهنگار
قاچاق سوخت در ایران نه پدیدهای جدید است و نه اتفاقی غیرمنتظره. ارتباطی هم به سیاست خارجی و روابط بینالمللی ندارد، تمامش در آشپزخانه سیاستگذاری اقتصادی انرژی تولید شده است. چهارچوب اقتصاد و بازار فرآوردههای نفتی ایران اگر در سوئیس و نروژ یا در ماداگاسکار و بولیوی هم رخ دهد، به همین نتیجه منجر میشود. با یادآوری این نکته بدیهی ممکن است بلافاصله ذهن شما به سمت سیاستهای قیمتی یعنی افزایش سالانه نرخ بنزین هدایت شود اما منظور از «چهارچوب بیمار اقتصاد و بازار سوخت» صرفاً مسأله قیمت نیست.
بخش قابل توجهی از جذابیت قاچاق بنزین از ایران ناشی از افول قدرت پول ملی ایران در برابر ارزهای بینالمللی و منطقهای است. جالب است بدانیم در یک دوره کوتاه و گذرا در اوایل دهه ۹۰ شمسی که همزمان با کاهش قیمت جهانی نفت، نرخ فرآوردههای نفتی نیز کاهش یافته بود، نرخ هر لیتر بنزین در داخل ایران با نرخ همان فرآورده در بازار عرضه جنوب خلیج فارس یا پاکستان تقریباً برابری میکرد. بر این اساس در دوره یادشده نه تنها بنزین و گازوئیل از ایران به خارج قاچاق نمیشد بلکه در یکی از موارد نادر اقتصاد ملی ایران برخی افراد در سواحل جنوبی بنزین را به صورت قاچاقی و در حجمهای کوچک وارد کرده و در جادهها به ماشینهای عبوری میفروختند. این دوران هم چندان طولانی نشد و با افول ریال در برابر سایر ارزها و عدم همسانی نرخ بنزین، جذابیت قاچاق به روزهای طلایی خود رسید. بنده دراین یادداشت کوتاه قصد بازخوانی دلایل وعوامل کاهش ارزش پول ملی در برابر سایر ارزها را ندارم و این نوشته صرفاً تذکری بود برای عدم فراموشی این واقعیت که چهارچوب اقتصاد بازار سوخت در ایران دچار یک ضعف بنیادین است. اگر دولت به هر دلیلی قصد تثبیت دورهای نرخ بنزین و گازوئیل(حتی برای یک سال یا شش ماه) را دارد، پس ناچار است با تبعات جذابیت قاچاق آن کنار بیاید. اما اگر قصد تغییر دارد باید بداند که رشد ارزش پول ملی و قدرتمند شدن ریال نه تنها میتواند به قاچاق پایان دهد بلکه مسیر آن را معکوس میکند! این نزدیکترین راه خاتمه قاچاق میلیونها لیتر بنزین در روز است اما قدرتمند شدن ریال خود مثنوی است هزارمن! تا آن روز در زایشگاه اقتصاد بیمار انرژی در ایران، مولودی جز قاچاق زاده نمیشود.