یادداشت اول
توجه ویژه آیتالله جوادی آملی به هاشمی رفسنجانی
حجتالاسلام والمسلمین مرتضی جوادی آملی
رئیس بنیاد بینالمللی اسراء
همانطور که در سخنان آیتالله جوادی آملی آمده است، مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی در عرصه سیاست، مجاهدت و مقاومت بینظیر بود. آن هنگام که بسیاری در فضای معمول زندگی خود سیر میکردند و توجهی به مسائل جامعه و کشور نداشتند، او بیشتر زمانها را در زندانها گذراند و از این بابت کمترین گلایه و شکایتی نداشت. گلایه نداشت، زیرا مبارزه و مقاومت را وظیفه خود میدانست. اتفاقاً شیرینترین نوع مبارزه، مبارزه آیتالله هاشمی رفسنجانی بود. او با نظامی مبارزه میکرد که به باور او فاسد بود، مضافاً اینکه این مبارزه را زیر پرچم فقیهی جامع الشرایط دنبال میکرد. لذا در برابر مصائب ناشی از مبارزه خم به ابرو نمیآورد و همین، مجاهدت او را اصیل ساخت.
در دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی که آیتالله هاشمی رفسنجانی سیاست ورزی به گونهای دیگر را آغاز کرد همین از خودگذشتگی، ایثار و پایداری از او مشاهده شد.
در دوران حیات مبارک امام خمینی(ره) آیتالله هاشمی رفسنجانی جایگاه ویژهای برای رهبر کبیر انقلاب اسلامی داشت. در اواخر جنگ نه تنها فرماندهی نیروهای مسلح و هدایت جنگ به ایشان محول شد، بلکه در هر سفر و رفت و آمد آیتالله هاشمی رفسنجانی به جبههها، امام(ره) از ایشان میخواست با مراقبت، بازگشت توأم با سلامت خود را به رهبر انقلاب اطلاع بدهند. رابطه امام(ره) و آیتالله هاشمی رفسنجانی مثال زدنی بود و نمیتوان نمونه دیگری برای آن پیدا کرد.
دوره ده ساله آخر حیات که به تعبیری دیگر موقعیت سابق خود را نداشت، خم به ابرو نیاورد و علاوه بر ایستادگی بر آرمانها و باور خود، این نوع مقاومت را به دیگران هم میآموخت.
با تکیه بر چنین زندگی سیاسی بود که میتوانست در هر زمانی امید را به جامعه برگرداند.
دوران ده سال آخر حیات پربرکت آیتالله هاشمی رفسنجانی، دوران سختی برای ایشان بود. آیتالله هاشمی رفسنجانی در این دوران که باز هم برای او دوران مقاومت بود، تلاش میکرد دو جهت را همزمان و باهم حفظ کند. اول، جهت انقلاب، نظام مقدس اسلامی و تفکر اصیل امام(ره) و جهت دیگر همراه نگاه داشتن جریانی که احساس میشد دارد از این فضا فاصله میگیرد. جمع کردن این دو با یکدیگر و تلاش برای حفظ همزمان آنها، کار آسانی نبود. اما آیتالله هاشمی رفسنجانی خود را فدای آرمانهای انقلاب و نظام کرد.
به رغم فشارهایی که از جوانب مختلف به او وارد میشد، تا آخرین لحظه حیاتش بالاترین حد وفاداری را نسبت به مقام معظم رهبری حفظ کرد و هیچ گاه نگذاشت کمترین آسیبی به حریم ولایت و مقام معظم رهبری وارد شود. هرچند دیگرانی که پیرو مسیر دیگری بودند، راه دیگری را طی کردند.
آیتالله جوادی آملی این موارد را کاملاً میدید و درمییافت و در آغوش کشیدن آیتالله هاشمی رفسنجانی در ملاقاتها، تعریف و تمجید آیتالله جوادی آملی از او، یا پیام ویژهای که پس از رحلت آیتالله هاشمی رفسنجانی صادر کردند، برای این بود تا این ظرفیت در اذهان جامعه باقی بماند.
آیتالله جوادی آملی برای هیچ کس این گونه سخن نگفتند و این گونه از کسی استقبال یا تمجید نکردند. اما اولاً، این تمجید و تعریف حق آیتالله هاشمی رفسنجانی بود و ثانیاً این سخنان از سوی آیتالله جوادی آملی باید ابراز میشد تا جامعه بداند چه انسانی، با چه ظرفیت و جایگاه و چه تاریخی از دست رفته است. آیتالله هاشمی رفسنجانی کسی بود که همه هستی خود را برای انقلاب و نظام داد.
آیتالله جوادی آملی، آیتالله هاشمی رفسنجانی را همواره در سطح و تراز دیگری میدید. موقعیت آیتالله هاشمی بینظیر بود که مع الاسف همچنان شاهد اجحافهایی نسبت به این شخصیت هستیم.
با اینکه همواره در متن حکومت بود، اما تا آخرین لحظه روحیه خدمت و سازندگی خود را حفظ کرد. او با همه وجود برای ایران دل میسوزاند. تفاوت آیتالله هاشمی رفسنجانی با دیگران این بود که دیگران در ایران زندگی میکنند، اما ایشان ایران را زنده کرد، زیرا به ایران باور داشت و آب و خاک و هوای ایران را با همه وجود میپرستید.