آثار اهدایی به موزه سهراب و فروغ مفقود شد

تجمع اعتراضی هنرمندان در ایرانشهر

سعیده احسانی‌راد
روزنامه‌نگار


روز گذشته تعدادی از هنرمندان با حضور در خانه هنرمندان بیانیه‌ای اعتراضی را امضا کردند؛ هنرمندانی که آثارشان را برای تأسیس " موزه - بنیادی" با آثار «سهراب سپهری» و «فروغ فرخزاد» در اختیار شخص به نام «ع.ع» گذاشته‌اند، نسبت به عملکرد وی و تناقضاتی که در حرف و عمل او دیده‌اند، واکنش نشان دادند.
ماجرا از این قرار است که چند سال پیش فردی در تماس با آنها که عمدتاً از طریق پیام‌رسان‌های اینستاگرام، تلگرام و واتس‌اپ بوده از آنها خواسته آثاری که در ارتباط با فروغ فرخزاد و سهراب سپهری خلق کرده و یا در اختیار دارند، به موزه‌ای که قرار است در این زمینه راه‌اندازی شود اهدا کنند.
چند سالی از این ماجرا می‌گذرد و هنرمندان وقتی از شخص مورد نظر که خارج از کشور ساکن است پیگیری موزه را می‌کنند جوابی نمی‌گیرند و حتی مورد اهانت قرار می‌گیرند و حساب‌کاربری‌شان از طرف شخص مورد نظر مسدود می‌شود تا اینکه چند هفته گذشته نشست خبری برای راه‌اندازی موزه در خانه هنرمندان برپا می‌شود و فردی که آثار را گرفته ادعا می‌کند که این آثار قرار است در نمایشگاهی در یک گالری نمایش داده شود و در تاریخ 4/4/1404 در خانه هنرمندان به نمایش درآید و خبری از برپایی موزه نیست. ادعایی دیگر که باعث واکنش هنرمندان شد این بود که این فرد مورد اشاره نسبت به این آثار ادعای مالکیت می کند و همین حرف باعث شد هنرمندان روز گذشته گرد هم بیایند و بیانیه‌ای را در خانه هنرمندان امضا کنند و خواستار بازگشت آثارشان شوند.

نگه‌داری از گنجینه ارزشمند آثار فروغ و سهراب
هادی حیدری، روزنامه نگار و کارتونیست که در خانه هنرمندان حضور داشت به «ایران» گفت: ماجرا از این قرار است که 5 سال پیش فردی به نام «ع.ع» با دایرکت‌هایی در اینستاگرام، تلگرام و واتس‌اپ متن‌هایی را رد و بدل کرده و با چرب زبانی که قرار است موزه‌ای برای سهراب سپهری و فروغ فرخزاد راه‌اندازی کند تعداد بالایی اثر از هنرمندان گرفته است که بعضی هنرمندان آثار دیجیتال فرستادند و بعضی‌ها هم ادیشن با امضای دیجیتال و تا الان صدایی درنیامده بود تا اینکه هنرمندان عدم صداقت دیدند و در 5 سال گذشته با توجه به وعده‌هایی که در مقاطع مختلف داده شد موزه‌ای با این نام شکل نگرفت.
وی ادامه داد: این فرد از هنرمندان برگه‌ای گرفته بود که ما این اثر را به این شخص اهدا کردیم؛ برگه‌ای که اصلاً ازجنبه حقوقی ارزشی ندارد. اگر همه هنرمندانی که اثر فرستادند احساس می‌کردند صداقتی وجود دارد شاید این جریان امضا کردن بیانیه صورت نمی‌گرفت اما چون هر بار به بهانه‌ای برپایی موزه عقب افتاد و آخرین تیر این ادعاهای واهی هم در نشست مطبوعاتی چند هفته گذشته در خانه هنرمندان از چله رها و منجر به این شد که این فرد ادعای تملک بر آثار فرستاده شده برای موزه را کرد ، باعث شد هنرمندان نسبت به آن واکنش شدید داشته باشند.
حیدری آثاری که به این فرد داده شد را شامل نقاشی، طراحی، گرافیک و کاریکاتور دانست. جالب است بدانید که این فرد با هر هنرمند یک مدل صحبت کرده مثلاً گفته قرار است آثار در محلی به عنوان موزه به نمایش گذاشته شود و به هنرمند دیگر گفته یک ملک پدری در یکی از شهرهای ایران اختصاص به موزه پیدا کرده است و برای نمایش آثار به افراد مختلف حداکثر زمان دادند که مثلاً یک روز وقت‌داری تا آثار را بفرستی و آنها هم در فشار شروع کردند به کار کردن. برای من خیلی جالب است که یک نفر چقدر می‌تواند اعصاب داشته باشد که با تک تک آدم‌ها ماه‌ها و سال‌ها مراوده کند و دائماً پیام دهد تا آنها متقاعد شوند و اثرشان را بدون اینکه طرف را ببینند و بشناسند ارائه بدهند. وی در پاسخ به این سؤال که چه کسی بعد از بیانیه دادن هنرمندان می‌تواند در احقاق حق‌شان نقش داشته باشد گفت: ریشه‌ای‌ترین ضعفی که وجود دارد عدم آشنایی تک تک ما نسبت به قوانین و حقوق‌مان است اگر بخواهم جامع‌تر بگویم حقوق شهروندی و اگر ریزترشویم حقوق صنفی و حرفه‌ای‌مان است. وقتی آموزش ندیدیم در فضای هنری چه حقوقی نسبت به اثرمان داریم و خریدار چه حقی بر گردن ما دارد و فروشنده چه حقی بر گردن خریدار دارد و چنین آموزش‌هایی نیست و فقدان آگاهی است نتیجه‌اش چنین اتفاقاتی است.  

هنرمندان به اعتبار نام فروغ و سهراب آثارشان را اهدا کردند
شهاب الدین نجات تهرانی نقاش که دو اثر از فروغ و سهراب برای این موزه اهدا کرده است گفت : عمدتا این آقا طریق ارتباط برقرار کردنش در بیشتر موارد غیر حضوری و از طریق فضای مجازی و اینستاگرام بود و اخباری منتشر کردند که برای بزرگداشت فروغ و سهراب با استادانی چون شفیعی کدکنی و در زمینه سینما هنرمندان صاحب نام و شناخته شده ای همکاری داشته اند.و از طریق بمباران اخباردر فضای مجازی و لحن دوستانه و احترام آمیز هنرمندان را علاقه مند کردند به این موضوع توجه کنیم.ایشان برای گرفتن آثار بسیار پیگیر بودند طوری که برای گرفتن یک اثر از دوستان هشت ماه پیگیری کردند تا مجاب شوند اثر بفرستند.در گفت و گوهای شان ادعا کردند با خانواده سهراب سپهری در ارتباط هستند و این مجموعه قرار است موزه بسیار بزرگی شود که در داخل و خارج جهان مرتبط با فروغ و سهراب است . مهم این بود که اسم دو شخصیت فرهنگی در میان است هیچ انجمن خصوصی و دولتی به اقتضای اعتبار و نام خودش نمی تواند از هنرمندان اثر بگیرد ولی اگر اسم فروغ و سهراب نبود این وسط چنین کاری غیر ممکن بود. کار فرهنگی ایشان صدرصد خلافش ثابت شد. هنرمندان اثر را برای موزه دادند نه اینکه بعدا به مجموعه دار بفروشد یا در مجموعه شخصی استفاده شود.
حالا چه کسانی در این ماجرا می‌توانند کمک کنند؟ سازمان میراث فرهنگی. چون موزه‌ای ثبت نشده است و از طرف دیگر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با مشاوره فضایی را ایجاد کند که لااقل این آثار در داخل کشور بماند و فروخته نشود و جلوی فروش آن گرفته شود چون اثر متعلق به هنرمند است و خودش باید آن را بفروشد. این نقاش واسطه گرفتن آثار را نماینده‌ای از طرف این فرد بیان کرد که آثار را در دوواحد آپارتمان نگه می‌دارد و آرشیو آثار آنجاست.
نجات تهرانی اضافه کرد: گنجینه‌ای که الان جمع‌آوری شده است به عنوان یک میراث ملی باید در کشور بماند و در آینده در قالب موزه‌ای ارائه و نگه‌داری شود.
 
کرونا و انزوا
عامل اعتماد نابجایم بود
خانم نقاش دیگری که آثار را فرستاده درباره ماجرای ارسال آثارش گفت: آثاری که من فرستادم نتیجه 6،5 ماه مکالمه تلفنی در واتس‌اپ و تلگرام بود که با من تماس گرفتند و اصرار داشتند که قرار است موزه‌ای دائمی تأسیس کنیم برای سهراب و فروغ. بعد کتابی چاپ می‌شود که مخصوص موزه است و شما به عنوان یک کار فرهنگی و عام المنفعه در این کار اسمتان ثبت می‌شود. من اول موافق نبودم چون کاری هم در زمینه سهراب و فروغ نداشتم بعد شروع کردم درباره فروغ نقاشی کردم و کارم در ابعاد 100 در 70 بود. دوباره با اصرار و تماس‌های زیاد و واسطه کردن اساتید از من خواستند برای سهراب هم کار بکشم و این کار را هم انجام دادم.
این هنرمند ادامه داد: حدود یک سال بعد با تماس‌های دیگر عکس طراحی‌ها هم از من برای کتاب خواستند و من هم بدون تحقیق این کار را کردم. متأسفانه چون دوران کرونا بود هنرمندان به واسطه قرنطینه در انزوا و تنهایی به سر می‌بردند. ناخودآگاه از کارگروهی استقبال کردم خیلی از هنرمندان از خودشان می‌پرسند نمی‌دانیم چرا این کار را کردیم ولی من می‌گویم یکی از عواملش همین دوران کرونا، قرنطینه و تنهایی و نبودن نمایشگاه و در ارتباط نبودن با دیگر هنرمندان بود.
وی با ابراز خوشحالی از جمع شدن هنرمندان برای امضای این بیانیه گفت: من الان خیلی خوشحالم که همه هنرمندان دست به دست همه دادند. این کار امیدواری به من می‌دهد که داریم کار گروهی انجام می‌دهیم و پشت هم درآمدیم، خیلی مهم است در جامعه‌ای که از هنرمندان حمایت نمی‌کنند هنرمندان پشت هم هستند.
 این هنرمند دو راه را برای فردی که آثار را برای موزه فروغ و سهراب گرفته بیان کرد؛ اول اینکه یا باید موزه‌ای با مشخصاتی که ذکر کردند در چت‌ها وویس‌ها و وعده‌اش را دادند تأسیس شود یا برای بزرگداشت فروغ و سهراب کتاب چاپ شود یا کارها برگردانده شود و این فرد باید جریمه و تنبیه شود چون من دقیقاً یادم هست وقتی کارها را ارائه دادیم یک رفتار مؤدبانه خوب و مهربانانه با ما شد ولی وقتی پیگیر کار شدیم و پرسیدم موزه به کجا رسید رفتار بسیار پرخاشگرانه وویس‌هایی بی‌ادبانه فرستاده شد و کلاً راه ارتباطی ما را بستند و آنفالو شدیم. من پارسال نمایشگاه انفرادی داشتم و وقتی خواستم آثارم را بفرستند تا در این نمایشگاه ارائه دهم، مورد هجمه قرار گرفتم و توهین شنیدم.
این هنرمند خانم تأکید کرد: چیزی که برای من مهم‌تر از خود کارهایم است اعتمادی است که به این فرد کردم و اعتماد و اعتقادی که به فروغ و سهراب و این هنر داشتم که خدشه دار شد و به عنوان یک زن احساس کردم از من به‌خاطر جنسیت‌ام سوء استفاده شده. به نظرم این یک نوع خشونت است نسبت به انسان‌ها و زن‌ها که همیشه در زمان‌ طلب کردن حق‌شان مورد خشونت قرار می‌گیرند.

خلف وعده و بی‌حرمتی به هنرمندان
کتایون مقدم از دیگر هنرمندانی است که دو اثر نقاشی را به این منظور اهدا کرده است؛ یکی به منظور بزرگداشت سهراب سپهری و دیگری برای فروغ فرخزاد. او درباره چگونگی جلب اعتماد برای مشارکت در این طرح توضیح داد: «این آقا در پیامی که برای من ارسال کردند اطمینان داده بودند که قرار است این آثار به منظور بزرگداشت سهراب سپهری در موزه مطرحی در مازندران به نمایش در بیاید. نام و اعتبار این موزه و همچنین اعضای نام آشنای ستاد از جمله مهدی حسینی ترغیب کننده بود. در ادامه هم اعلام شد در امتداد همین بزرگداشت، برنامه دیگری هم برای فروغ فرخزاد برگزار شود.
حضور بزرگانی چون استاد نامی و مهدی حسینی و... اطمینان ما را جلب کرد و من دو کار که ارزش هر کدام آنها بالغ بر سی الی چهل میلیون است برای این منظور اهدا کردم.» او در ادامه در توضیحات تکمیلی افزود: «با گذشت حدود دو الی سه سال انتظار، وقتی دیدم هیچ خبری از وعده‌های داده شده نیست پیگیر قول و قرارها شدم. بهانه آوردند که به خاطر کرونا و فوت برخی از عزیزان به تعویق افتاده و در ادامه این نوید را دادند که قرار است ابتدا یک کتاب نفیس 1500 صفحه‌ای با محور آثار ارائه شده به چاپ برسد و پس از آن آثار در بزرگداشت این دو هنرمند به نمایش گذاشته شود. بعد هم برای ما کارت نمایشگاه فرستادند که قرار است در یک آمفی‌تئاتر یا گالری آریانا تعدادی از کارها به نمایش در بیاید. طبق اطلاعاتی که به ما می‌رسید زمان نمایشگاه تیرماه 1404 در نظر گرفته شده بود در حالی که از هیچ‌کدام از وعده‌های داده شده خبری نبود؛ یعنی نه موزه‌ای در خور شأن آثار در نظر گرفته بودند و نه قرار بود کتابی چاپ شود و نه حتی آثار در جاهای مختلف دنیا به نمایش درآمد.
در نهایت خروجی کار به شکل معناداری با تمام وعده‌های داده شده فاصله داشت.» مقدم با اشاره به اینکه این آثار با عنوان هدیه از هنرمندان دریافت شده است و برای این منظور فرم‌هایی هم به امضای صاحبان آثار از آنها دریافت شده است، ادامه داد: «با توجه به اینکه خلف وعده شده و هیچ‌کدام از قول و قرارها جامه عمل نپوشیده است و به نوعی انگار ما فریب خوردیم، می‌خواهم اثرم را برگردانند.» او با اظهار امیدواری از اینکه این گردهمایی و صدور بیانیه هنرمندان بتواند آنها را به خواسته بحق خودشان برساند، تأکید کرد: «چون تعداد معترضان زیاد است و باورمان این است برای اینکه چنین بی‌حرمتی به هنرمندان تبدیل به یک رویه نشود، خوش‌بینانه منتظریم این خلف وعده بررسی قانونی شود.»
 
آگاه شدن جامعه با امضای بیانیه
سید امیر سقراطی، نقاش که نقشی مهم در جمع کردن هنرمندان و امضای این بیانیه داشت به «ایران» گفت: از 5، 6 ماه گذشته خواستی عمومی بین همه اساتید به وجود آمد مخصوصاً اساتیدی که در ایران نبودند با این موضوع که کارهایی را برای موزه سهراب و فروغ به شخصی هدیه دادیم ولی وقتی با ایشان تماس می‌گیریم جواب ما را نمی‌دهد. ابراز نگرانی کردند که کارشان گم‌شده یا مورد سرقت قرار گرفته است و بعد از صحبت با چند نفر از دوستان آنها گفتند که  این آقا جواب ما را نمی‌دهد. این دور جمع شدن ما در خانه هنرمندان برای امضای بیانیه ضرورتی بود که همه اساتید گفتند کاری کنیم چون دستمان به جایی بند نیست.
وی حضور جوانان و هنرمندان شهرستانی را در این موضوع بسیار پررنگ دانست و اظهار کرد: ایشان وقتی در نشست خبری چند هفته پیش گفت این آثار برای من است و موزه‌ای در کار نیست ما از این ناراحت شدیم که ایشان در تمام مکالمات شخصی شان گفته بودند این آثار برای موزه فروغ و سهراب است و همه می‌خواستیم یک یادگاری برای مردم ایران به‌جا بگذاریم در این موزه. نه اینکه ما این آثار را به یک نفر داده باشیم؛ چون ما اصلاً نسبت به این فرد شناختی نداشتیم تا آثار را به وی هدیه بدهیم. همه هنرمندان به او اعتماد کردیم. الان بیشتر از همه از اعتماد ما سوء استفاده شده است چون قرار بوده موزه ملی و دائمی برای فروغ و سهراب راه‌اندازی شود که این‌طور نشد.
طبق گفته این فرد از 700نفر دوهزار اثر گرفته و در این بیانیه استمداد کردیم از وزارت ارشاد و جاهای دیگر که به ما کمک کنند دوم اینکه باعث شده خیلی از کسانی را که نمی‌شناختیم و اکثراً جوان و شهرستانی بودند بیایند و اعلام کنند که کارشان را می‌خواهند. بعضی‌ها هم گفتند که کارشان را این فرد خریده است. عده‌ای هم گفتند با رضایت کارشان را هدیه دادند.
از نظر سقراطی اتفاق خوب این ماجرا رسانه‌ای شدن آن بود. حداقل جامعه آگاه شد و دیگر اینکه ما متوجه شدیم نباید اثر را هدیه دهیم. اگر اثر برای اهدا به خیریه هم هست باید خریداری شود همیشه در این سال‌ها حتی وقتی با چند نمایشگاه توانستیم جان آدم‌هایی که در خطر قصاص بودند را نجات دهیم کارمان را فروختیم مثلاً کار 100 میلیونی را گذاشتیم 40 میلیون و آن اثر 20 میلیون فروخته شد. چرا مجموعه دارها در کار خیر شرکت نمی‌کنند؟! هنرمندان نقش خیر دارند ولی دیگران این کار را نمی‌کنند. به نظر من این کار باید درست شود اگر می‌خواهیم به خیریه کمک کنیم باید کارش درست باشد و از کاری که می‌کند گزارش دهد و اعتراضی هم که داریم این است که در تمام طول این مدت ستاد بزرگداشت فروغ و سهراب گزارشی ارائه نکرده که با کارهای شما چه کردیم این خودش ترسناک است و الان 100 امضا جمع شده است. خبر نداریم که این فرد کجاست و واکنشی هم از سوی وی دیده نشده است.
 
اطلاعیه خانه هنرمندان
خانه هنرمندان ایران نیز درباره حواشی نشست خبری نودمین سالگرد تولد فروغ‌ فرخزاد اطلاعیه‌ای صادر کرد.
آنچه در نشست خبری یادشده مبنی بر برپایی نمایشگاه در ۴ تیر ۱۴۰۴ اعلام شده، مبنی بر تقاضای رسمی از سوی متقاضی محترم بوده که هنوز مورد توافق قطعی طرفین قرار نگرفته و منجر به عقد قرارداد نیز نشده است.
بدیهی است خانه هنرمندان ایران متعلق به همه هنرمندان و اصناف هنری است و خود را متعهد به رعایت حقوق هنرمندان محترم می‌داند.
در نشست خبری رویدادی با عنوان «بزرگداشت نود سالگی فروغ فرخزاد» که در خانه هنرمندان برگزار شد، مدیر و مؤسس ستاد بزرگداشت فروغ فرخزاد و سهراب سپهری اعلام کرد که در چهارمین روز تیر ماه سال ۱۴۰۴ نمایشگاه بزرگی برای سهراب و فروغ در تمام فضای نمایشگاهی خانه هنرمندان برپا خواهد کرد.

 

بــــرش

بی خبری خانواده سهراب سپهری
از ماجرای راه‌اندازی موزه
در پیگیری‌هایی که توسط رسانه‌ها از خانه سهراب سپهری شد قراچه‌داغی خواهر‌زاده سهراب سپهری به نمایندگی از خانواده سهراب عنوان کرد که خانواده سهراب اصلاً در جریان این ماجرا نیستند و به یک باره با تماس من از این موضوع باخبر شده‌اند. البته او هم به دلیل اینکه شائبه‌ای پیش نیاید با تک‌تک بازماندگان سهراب سپهری تماس گرفت و آنها هم اصلاً در جریان این ماجرا نبودند و مطرح کردند که تنها یک بار فرد یاد شده به دیدار آنها رفته و فیلم‌های بسیار کوتاهی درباره سهراب ضبط کرده و یک بار هم برای حضور در مراسم بزرگداشت سهراب که در دهه ۹۰ از سوی آقای «ع» برگزار شده دعوت شده‌اند و تاکنون هیچ حقی از سوی خانواده به ایشان داده
نشده است.

 

بــــرش

هنرمندانی که این بیانیه را امضا کردند، عبارتند از:

علیرضا آدم‌بکان، مرتضی آذرخیل، آرمان آرون، فرح ابوالقاسم، آناهیتا ابوترابی، داود احمدی مونس، (آروین) اونیش امین الهی، ایرج اسکندری، سعید امکانی، علیرضا اصانلو، محمد علی بنی اسدی، حمید بهرامی، بهمن بروجنی، مهناز پسیخانی، زهرا پرکاه، سامان ترابی، عیسی جباری، ماهیار چرمچی، بزرگمهر حسین‌پور، محسن حسین مردی، هادی حیدری، علی خالق، مرتضی خسروی، بهاره خضری، محمد خلیلی، علیرضا درویش، رضا دوست، علی ذاکری، پژمان رحیمی‌زاده، یحیی رویدل، مینا سبزی، کورش سرمدی، هدیه سروری، بارانا سعادت، مسعود سعدالدین، امیر سقراطی، غلامحسین سهرابی، شقایق شجایان، مریم شجاعی، مهسا شمشیان، اوژن شیراوژن، بهزاد شیشه گران، سارا شهریاری، داوود شهیدی، رضوان صادق‌زاده، ترانه صادقیان، طاهره صمدی طاری، محیا طلوع کیان، محسن ظریفیان، دنیا عالی‌پور، هادی عرب نرمی، مهدی علایی‌نژاد، کیانوش غریب‌پور، محمد هادی فدوی، آریو فرضی، نیلوفر قادری‌نژاد، علیرضا قاسم‌زاده، کوروش قاضی مراد، شیرین کرمی فرد، شهرام کریمی، سارا کشمیری، سیما کهکی، علی گلباز، مهین لطف محمدی، مانی محب علی، مهرداد محب علی، سعید محجوبی، حسین محجوبی، فرزانه محجوبی، ناصر محمدی، معصومه مظفری، مهتا معینی، هما ملکیان، مهدی میرباقری، علی ندایی، شهاب‌الدین نژادتهرانی، کریم نصر، علی نصیر، حامد نوروزی، سعید نوروزی، حسن نوزادیان، زینب نیکچه و داور یوسفی.