انرژی نشان از خون و رنج و عرق دارد
دکتر پویا نعمتاللهی
روزنامهنگار و پژوهشگر علوم ارتباطات اجتماعی
ناترازی تولید و مصرف گاز سالهاست تبدیل به چالشی بزرگ در کشور شده و این چالش در سال 1403 به دلیل ضعف مدیریت و عدم کنترل درست در سالهای گذشته در هر دو حوزه تولید و مصرف، تشدید شده است.
گفته شده فقط در بخش گاز میزان این ناترازی به سطح 250 میلیون مترمکعب رسیده است. مردان و زنان تلاشگر صنعت نفت کشور روزانه قریب به 900 میلیون مترمکعب گاز تولید و روانه شبکه توزیع گاز میکنند.
این میزان واقعاً غولآسا است ولی چه اتفاقی افتاده که هنوز کسری و ناترازی پدیدار است؟ اگر آیندگان بگویند کشور ما ثروتمند بود؛ چرا از آن همه ثروت چیزی برای ما ارث نگذاشتهاید، چه پاسخی داریم؟ این تهیشدن ذخایر کشور و مصرف مسرفانه آن را چگونه میتوانیم برای فرزندانمان توجیه کنیم؟
اگر حاضر نیستیم از ثروت کشور برای آیندگان ذخیره کنیم، دستکم چرا داریم با مصرف بیرویه عملاً فرزندانمان را بینصیب میکنیم؟ آنها در آینده در ماههای سرد سال قرار است چگونه گرما را تجربه کنند؟ رسیدن به قلههای بلند، برنامه و کوشش میخواهد و نه اعانه. کودکان در آینده، ما را نفرین میکنند. ما چه سهمی برای آنها کنار گذاشتهایم؟ چه اتفاقی افتاده که تقویت حس همبستگی ملی در جهت بهرهمندی همه مناطق و مردم کشور از گاز را فراموش کردهایم؟
چرا جریانهای تأثیرگذار بر رفتارهای اجتماعی همانند جوامع نخبگان، چهرههای مورد وثوق و مردمی، ورزشکاران، هنرمندان و نظایر آنها اینچنین خاموش هستند؟ این همه دشت و دریا؛ این همه مردم شریف و این همه دستهای کار. ما چه جوابی برای آیندگان داریم؟ آیا آمادهایم که اکنون در کنار 19 میلیون بخاری و شومینه فوقکمبازده بنشینیم و خوش باشیم و آنگاه فرزندان ما فردا در باد و برف بیهیچ توشهای از این همه ذخیره خدادادی در سرما به سر ببرند؟ زندگی و هستی خود را بیهوده خرج نکنیم. بدون کمک «من و شما» نمیتوان به نتیجه رسید. توجیه نکنیم. ما بهای چیزها را نمیدانیم. آیا همه دنیا از انرژی به همین شیوه استفاده میکنند؟
شرکت گاز کشورمان به عنوان سومین تولیدکننده بزرگ گاز در جهان (بعد از ایالات متحده و روسیه) شناخته میشود. روسیه با جمعیتی معادل 144 میلیون نفر با اقلیم نوعاً سرد و بسیار سرد و در حالی که 3 برابر ایران تولید گاز دارد، اما فقط 11 درصد کل تولید گاز را به مصرف گاز خانگی اختصاص میدهد. این رقم برای ایران حدود 53 درصد است.
همچنین در حالی که ایران حدود 94 درصد از گاز تولیدی خود را در داخل کشور به مصرف میرساند اما روسیه 64 درصد تولید گاز خود را به داخل تخصیص میدهد. ما حتی از این همه ثروت سهم بسیار اندکی را به صادرات تخصیص میدهیم زیرا هرآنچه تولید میشود، در داخل به مصرف میرسد و تازه کسری هم داریم.
وقتی که دمای هوا کاهش مییابد، بلافاصله گاز صنایع قطع میشود تا گاز بیشتری به خانههای مردم برسد و در چاه ویل بخاریهای مذکور هدر برود. ما بساط تولید و صنعت و اشتغال را موقتاً جمع میکنیم تا بساط اسراف را پهن کنیم. چه کسی با خود چنین میکند که ما میکنیم؟
ما نفت میفروشیم و بنزین وارد میکنیم؛ به نظر شما این دادوستد عاقلانه است؟ ما زیر این فوارههای سیاه نفت، تباه میشویم اگر آن را به طلا تبدیل نکنیم. آسمان را تباه میکنیم. هوا را به قیر سیاه رنگ میزنیم و آیندهمان هم همین رنگ خواهد بود. زیر هزار لامپ که لازم نیست، نشستهایم و نمیدانیم که فردا دریغ از یک چراغ خواهیم داشت.
عینکهای سبز زدهایم و فکر میکنیم همهجا بهاران است. از شر این پندارها رها شویم. نگاه کنید. هیچ پرندهای در این شهر نخواهد ماند. صبح فردا دیگر خبر از هیچ آسمانی نخواهد بود.
زمین و دریا و خاک در آستانه تباهی است. برخیزیم...
باید کاری کنیم. مردم و دولت؛ مردم و اندیشهورزان باید دستها را یگانه کنند. هر قطره بنزین و هر مترمکعب گاز بهای «خون» و «عرق» و «رنج» دارد.
انرژی را چنین بیمهابا نسوزانیم.