مواجهه با مرگ در «خیره به خورشید»

مریم کریمی
روزنامه نگار

اروین یالوم، روانپزشک و فیلسوف وجودی برجسته، در کتاب پرفروش خود «خیره به خورشید»، ما را به اعماق درون خود می‌برد و با یکی از بنیادی‌ترین و همه‌گیرترین ترس‌های انسان یعنی ترس از مرگ روبه‌رو می‌کند. یالوم با زبانی روان و شیوا، و با بهره‌گیری از تجربیات بالینی خود و همچنین داستان‌های شخصی، به بررسی ریشه‌های این ترس و تأثیرات آن بر زندگی روزمره می‌پردازد.
یالوم در کتاب «خیره به خورشید»، به‌روشنی بیان می‌کند که ترس از مرگ یک احساس طبیعی و همگانی است. هیچ‌کس از این ترس مصون نیست، حتی افرادی که به ظاهر قوی و بی‌باک به نظر می‌رسند. این ترس ریشه در ماهیت وجودی انسان دارد و به سؤالات بنیادینی مانند «من کیستم؟»، «بعد از مرگ چه اتفاقی می‌افتد؟» و «زندگی چه معنایی دارد؟» مرتبط است.
«خیره به خورشید»، کتابی ا‌ست که یالوم در هفتاد‌وپنج سالگی برای رویارویی با اضطراب مرگ خود نوشت، اما هدف اصلی او از نگارش این اثر، صرفاً کاهش اضطراب شخصی‌اش نبود. یالوم آرزو داشت به‌عنوان یک معلم عمل کند و آموخته‌هایش را به دیگران انتقال دهد. او می‌خواست با به جا گذاشتن میراثی ماندگار، آرامش درونی بیابد و اضطراب وجودی خود را کاهش دهد. این رویکرد، همانند فردی است که پیش از مرگ، مدرسه‌ای می‌سازد یا پارکی را احداث می‌کند تا نسل‌های آینده از آن بهره‌مند شوند.
یالوم معتقد است، در هر لحظه از زندگی نمی‌توان مدام به مرگ فکر کرد، این به این می‌ماند که بخواهید خیره به خورشید بنگرید. ما هرگز نمی‌توانیم اضطراب از مرگ را از بین ببریم و به قول افلاطون: «ما نمی‌توانیم به اعماق وجودمان دروغ بگوییم.» اما می‌توانیم آن را مدیریت کنیم و اثراتش را تقلیل دهیم. اگر به‌دنبال راهی برای غلبه بر ترس از مرگ و رسیدن به آرامش درونی هستید، خواندن کتاب «خیره به خورشید» را به شما توصیه می‌کنم. «خیره به خورشید» تنها یک کتاب نیست، بلکه یک دعوت به تفکر و تأمل درباره یکی از اساسی‌ترین پرسش‌های زندگی است.