«ایران» سفر پزشکیان به قاهره برای شرکت در اجلاس D۸ را تحلیل کرد
نسیم دیپلماسی از تهران تا قاهره
سیزده سال پس از سفر رئیس دولت دهم به مصر، مسعود پزشکیان دومین رئیس جمهوری اسلامی ایران است که به سرزمین اهرام ثلاثه و فراعنه سفر کرد. این سفر در قالب و باهدف حضور در اجلاس سران «گروه هشت کشور اسلامی در حال توسعه» موسوم به «D8» صورت گرفت، اما این امر از اهمیت سفر رئیس جمهوری نمیکاهد. مباحث مطرح شده در اجلاس و نشستهای مرتبط با آن، از جمله وضعیت کشورهای سوریه، لبنان و فلسطین و مهمتر از همه، ملاقات دو جانبه مسعود پزشکیان و عبدالفتاح السیسی همتای مصری وی، نشان میدهد این رویداد نویدبخش تحولات تازه در منطقه خواهد بود. این تحولات عمدتاً از مجرای گرمی گرفتن یا فزونی یافتن روابط دو کشور اسلامی مهم غرب آسیا، یعنی ایران و مصر رقم خواهد خورد. شاهد مهم برای سمت و سوی این تحولات جدید در اظهارات مهدی سنایی، معاون سیاسی رئیس دفتر رئیسجمهوری دیده میشود. سنایی که رئیس جمهوری را در این سفر همراهی کرد، گفت: «این سفر در سطح معادلات منطقهای و جهانی، تقویت همکاری اقتصادی کشورهای اسلامی عضو و همچنین ایجاد تمهیدات بیشتر برقراری روابط ایران و مصر حائز اهمیت است. گامهای مثبتی نیز در هفتههای اخیر در این زمینه برداشته شده است.» اشاره سنایی مبنی بر اینکه این سفر در «ایجاد تمهیدات بیشتر برقراری روابط ایران و مصر حائز اهمیت است» و نیز اینکه «گامهای مثبتی نیز در هفتههای اخیر در زمینه» برقراری روابط تهران و قاهره برداشته شد، همان تحولی مهمی است که میتواند یکی از پیامدهای این سفر پزشکیان محسوب شود. این هدف در صورت تحقق زمینه موازنه جدید روابط کشورهای منطقه غرب آسیا و انسجام بخشی نوین به مناسبات کشورهای اسلامی را فراهم خواهد کرد.
سیاست مبتنی بر واقعبینی
سفر مسعود پزشکیان به قاهره چهارشنبه گذشته آغاز شد. به رسم هر سفر، رئیس جمهوری پیش از ترک تهران در نشست خبری با خبرنگاران اهداف این سفر و اجلاس را تشریح کرد. اظهارات پزشکیان نشان داد که رویکرد رئیس جمهوری و هیأت همراه نسبت به حضور در این اجلاس، آن هم در مصر، نه بسیار خوشبینانه است، نه کم اثر تلقی میشود. نگاه رئیس جمهوری نسبت به این سفر و دستاوردهای احتمالی آن، مبتنی بر واقعی بینی است، نه دستاوردسازی یا شعارمحوری در سیاست خارجی.
وی ابتدا اشاره کرد که «چنین نشستهایی در راستای یک دیپلماسی فعال برای نزدیکتر کردن کشورهای اسلامی به یکدیگر از نظر سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی و تبادل تجربیات، بسیار مؤثر است.» پزشکیان البته به میزبان این نشست، یعنی مصر نیز اشاره کرد و با بیان اینکه «در حاشیه اجلاس بریکس در قازان روسیه، دیداری سازنده و گفتوگوهایی مفید با رئیسجمهوری مصر داشتم» از اهمیت روابط تهران و قاهره گفت: «هر قدر روابط خود را با کشورهای اسلامی صمیمیتر، عمیقتر و عملیاتیتر کنیم، قطعاً تحملپذیری ما ارتقا یافته و به شکل مؤثرتری میتوانیم توطئهها علیه کشورمان و کشورهای اسلامی را خنثی کنیم.»
رئیس جمهوری با تأکید بر اینکه کشورهای اسلامی اصولاً باید پشتیبان یکدیگر باشند و تا جایی که ممکن است اختلافات فیمابین را با گفتوگو با هم حل کنند، اضافه کرد: «این اجلاس فرصتی است که ما میتوانیم نگاههایمان را به هم بیشتر نزدیک کنیم و میتواند تأثیرگذاری زیادی در دیپلماسی و ارتباطات ما در منطقه داشته باشد.»
براساس این اظهارات، پزشکیان مهمترین هدف خود از حضور در این اجلاس را نزدیک کردن دیدگاههای کشورهای اسلامی دانست. اهمیت این نگاه رئیس جمهوری را میتوان از ترکیب گروه «D8» دریافت. گروه هشت کشور اسلامی در حال توسعه که در سال 1997 میلادی تشکیل شد، شامل کشورهای ایران، ترکیه، پاکستان، بنگلادش، اندونزی، مالزی، مصر و نیجریه است.
پیشنهاد ایران به دبیرکل «D8»
نخستین برنامه پزشکیان در قاهره که در محل اقامت رئیس جمهوری صورت گرفت، دیدار با دبیرکل سازمان همکاری «D8» بود که طی آن رئیس جمهوری یک پیشنهاد روی میز گذاشت؛ تشکیل یا ایجاد صندوق توسعه به منظور سرمایهگذاری کشورهای عضو بود.
پزشکیان خطاب به «ایساکا عبدالقادر امام» نخست از ضرورت پایبندی کشورهای اسلامی به ارزشهای اسلامی همچون عمل به عهد و پیمان گفت. زیرا به باور پزشکیان «یکی از مهمترین مسائل پیشروی این اجلاس تأکید و تمرکز بر اجرایی شدن مصوبات است.» وی ادامه داد: «کانونهای مسئول در کشورهای عضو باید با جدیت بر روند اجرای مصوبات این سازمان نظارت و تا تحقق نهایی اهداف، این روند را پیگیری و دنبال کنند تا بتوانیم در اجلاسهای آتی با حضور سران D8 تصمیمات جدید برای تقویت توسعه و پیشرفت کشورهای خود اتخاذ کنیم.»
برای هرچه بهتر عمل کردن سازمان همکاری موسوم به «D8» و موفقیت آن، پزشکیان «ایجاد سازکار پولی و مالی برای تبادلات تجاری کشورهای عضو» را ضروری برشمرد و تصریح کرد: «ایجاد صندوق توسعه برای D8 به منظور سرمایهگذاری مشترک کشورهای اسلامی عضو، گام مؤثری در این زمینه خواهد بود و جمهوری اسلامی ایران آمادگی خود را برای تشکیل چنین صندوقی اعلام میدارد.» دبیرکل این سازمان هم با تأکید بر اینکه «پس از پایان این اجلاس شخصاً توصیههای شما مبنی بر ضرورت اجرایی شدن تصمیمات و مصوبات «D8» را پیگیری خواهم کرد» ابراز امیدواری کرد که «تجار و فعالان اقتصادی ایران، از این زمینه و فرصت بسیار مهم و ایجاد بازاری به وسعت یک میلیارد و دویست میلیون جمعیت، در جهت شکوفایی هر چه بیشتر اقتصاد ایران و همچنین تحقق اهداف «D8» در زمینه توسعه تجارت بهرهبرداری کنند.»
چشمانداز تجارت 500 میلیارد دلاری
نقش و جایگاه «D8» برای توسعه روابط تجاری و اقتصادی کشورهای عضو، آن طور که رئیس جمهوری در دیدار دبیرکل این سازمان گفت از سوی وزیر امور اقتصادی و دارایی کشورمان نیز تشریح شده است. عبدالناصر همتی که پزشکیان را در این سفر همراهی کرد، با اشاره به اینکه «آنچنان که باید از فرصت این سازمان استفاده نشده است» گفت: «هدف سازمان همکاریهای اقتصادی کشورهای درحال توسعه، توسعه پایدار اقتصادی و اجتماعی اعضاست و با وجود افت و خیزها، حجم تجارت بین کشورها اگر چه به نقطه مطلوب نرسیده اما خوب است چرا که هفت تا هشت درصد تجارت بین این کشورها اکنون با ارزهای ملی صورت میگیرد.» نکته مهم درباره نقش این سازمان در آینده مناسبات کشورهای عضو، این بخش از اظهارات همتی بود. وی اضافه کرد: «پیشبینی میشود رقم تجارت کشورهای عضو در آینده به ۱۰ درصد افزایش یابد، با اینکه بناست تا پایان دهه فعلی (۲۰۳۰ میلادی) حجم تجارت بین اعضا به ۵۰۰ میلیارد دلار برسد.» به گفته وزیر اقتصاد، اکنون «حجم تجارت بین اعضای این سازمان اکنون ۱۲۵ میلیارد دلار است. سیاست دولت چهاردهم هم همکاری بیشتر با کشورهای منطقه است و از این فرصت بیشتر استفاده خواهد کرد.»
تبیین الزامات توسعه همهجانبه در نشست سران
محور یا موضوع اصلی نشست اخیر سران هشت کشور اسلامی درحال توسعه، بررسی زمینهها و الزامات توسعه، از جمله اشتغال جوانان یا استفاده از فناوریهای نوین برای رفع موانع توسعه بود. این موارد نیز به نوبه خود مهمترین فرازهای سخنرانی رئیس جمهوری در اجلاس سران را به خود اختصاص داد. مسعود پزشکیان در سخنرانی خود در یازدهمین نشست سران سازمان همکاری «D8» با اشاره به موضوع اجلاس، یعنی «برنامهریزی برای شکوفایی ظرفیتهای جوانان» تأکید کرد که «با توجه به رونق روزافزون حوزههای صنعتی و ورود به عرصههای جدید فناوری، لازم است در نحوه تدوین همکاریهای پیشرو بازنگری جدی صورت پذیرد.»
وی با ابراز علاقه ایران برای تبادل تجربه و اشتراکگذاری دستاوردهای خود، اعلام کرد که ایران آماده است «برای حمایت جمعی از جوانان کارآفرین، اقدامات مشترکی در بستر «D8» همچون ایجاد «بانک مشترک ایده و سرمایه دی هشت»، «ایجاد خانهها و پارکهای علم و فناوری مشترک»، «برگزاری تورها و نشستهای علمی– فناوری»، «اختصاص فرصتهای آموزشی و مطالعاتی، بورسیههای تحصیلی و تبادل استاد و دانشجو»، «ارائه تسهیلات کارآفرینی برای جوانان»، «سرمایهگذاری در بنگاههای کوچک و متوسط جهت حل مشکلات اشتغال جوانان» و نیز برگزاری نمایشگاههای دستاوردها و تولیدات دانشبنیان را با همکاری اعضا عملیاتی کند.
وی با تأکید بر تهیه «دستورالعمل لازم استفاده مطلوب از فناوریهای نوین در جهت ارتقای تابآوری اقتصاد کشورهای عضو» به برگزاری اولین نشست «کمیته دائمی ارتباطات و فناوری اطلاعات «D8» بزودی در تهران اشاره و تصریح کرد: «شرکتهای دانشبنیان و فناوریهای جدید از جمله هوش مصنوعی، زمینههای مناسب و نوینی را برای همکاری جوانان کشورهای اسلامی فراهم کرده است که با حفظ ارزشهای بومی و دینی گامهای بلندی در مسیر توسعه و پیشرفت کشورها و جوامع خود بردارند.»
توقف جنایات رژیم صهیونیستی در اولویت باشد
در حاشیه اجلاس سران «D8» نشست دیگری با حضور سران و با موضوع بررسی وضعیت غزه و لبنان برگزار شد. پزشکیان که در اجلاس سران «D8» از ضرورت توقف جنایتها و ناامنسازی منطقه از سوی رژیم صهیونیستی گفته بود، در نشست بررسی وضعیت غزه و لبنان نیز ابتدا به این مسأله اشاره کرد که «امروز در شرایطی گرد هم آمدهایم که منطقه غرب آسیا در شرایط حساس، پیچیده و متزلزلی به سر میبرد.»
وی پس از تشریح ابعاد جنایات رژیم صهیونیستی در 14 ماه گذشته، همچون سلب حق استقلال ملت فلسطین و درنهایت سلب حق حیات، تأکید کرد: «هیچگونه درنگ برای مقابله با این جنایات و تجاوزات گسترده جایز نیست و باید با همافزایی و هماهنگی، اقدامات عاجل در این زمینه در دستور کار قرار گیرد.»
رئیس جمهوری گام اول توقف تجاوزات رژیم صهیونیستی را «فشار به این رژیم برای آتشبس در غزه و توقف حملات به لبنان و سوریه» عنوان کرد و گفت: «خروج سریع اشغالگران صهیونیست از غزه و کرانه باختری، تسهیل ورود کمکهای بشردوستانه به غزه، ترتیب سازکارهای موجود جهت بازگشت مردم به محل زندگی خود در مناطق مختلف غزه و فراهمسازی ترتیبات لازم برای بازسازی باید جزو مطالبات اولویتدار ما (یعنی سران «D8»)و دیگر مجامع بینالمللی باشد.»
پزشکیان درباره لبنان نیز ابتدا به نقض آتشبس در لبنان از سوی رژیم صهیونیستی اشاره و تأکید کرد که ایران خواستار ایجاد محیط امن در لبنان و بازگشت مردم به زندگی عادی است. وی درباره انتخاب رئیسجمهوری لبنان گفت که این موضوع امری داخلی است که باید با توافق داخلی همه گروههای سیاسی مدیریت شود.
درباره سوریه، رئیس جمهوری کشورمان ابتدا حملات رژیم صهیونیستی به زیرساختها و اموال و داراییهای این کشور را بشدت محکوم کرد و با بیان اینکه خواستار خروج کامل اشغالگران و بازگشت ثبات و امنیت به این کشور هستیم، سیاستهای جمهوری اسلامی ایران نسبت به این کشور را تشریح کرد: «ما قائل به مشارکت همه گروهها و طیفها در دولت آینده و احترام به حسن همجواری و روابط سازنده با جهان اسلام و کشورهای منطقه و نیز احترام به عقاید و مذاهب مختلف در سوریه هستیم. به جد معتقدیم که اعتقادات مذهبی متنوع مردم سوریه باید محترم شمرده شده و آنان باید در کنار هم زندگی کنند و دست در دست یکدیگر ضامن ثبات و امنیت این کشور باشند. خواستار احترام به مالکیت خصوصی مردم و اماکن عمومی و حفاظت و حراست از اموال دولت ایران در کشور سوریه هستیم و مسئولیت آن را متوجه گروهی میدانیم که دمشق را در کنترل خود دارد.»
پزشکیان در پایان پیشنهادهای ایران در موضوع فلسطین را ارائه کرد که ایجاد برنامه حمایتی «D8»، تشکیل گروه تماس و ایجاد صندوق سازمان «D8» برای بازسازی نوار غزه از جمله آنهاست.
تداوم دیدارهای ایران و مصر تا تحقق کامل روابط
علاوه بر اصل سفر و حضور پزشکیان در اجلاس سران و اجلاس غزه و لبنان، حاشیههای این سفر هم چه بسا اهمیتی همسان با این اجلاس و حتی بیشتر داشته باشد. از جمله مهمترین آنها، دیدار رؤسای جمهوری اسلامی ایران و جمهوری عربی مصر است که در حاشیه این اجلاس انجام شد. «عبدالفتاح السیسی» رئیس جمهوری مصر در کاخ ریاست جمهوری در قاهره از پزشکیان میزبانی کرد.
پزشکیان در این دیدار، ابتدا میزبانی و برگزاری خوب این اجلاس تشکر کرد و در ادامه تقویت وحدت و انسجام میان کشورهای اسلامی را ضروریترین نیاز امروز امت اسلامی برشمرد.
وی گفت: «همه کشورهای اسلامی باید به میزان سهم خود برای گسترش تعامل و گفتوگو در جهان اسلام تلاش کرده و بر اختلافات موجود غلبه کنیم، چرا که این اختلافات است که زمینه مداخلات بیگانگان را فراهم میکند.»
رئیس جمهوری کشورمان تقویت همکاریهای اقتصادی را نیز ضروری خواند و بر تداوم گفتوگو میان دو کشور تأکید کرد. رئیس جمهوری مصر هم ابتدا به این مسأله اشاره کرد که «منطقه با وقایعی که اخیراً بر غزه، لبنان و سوریه رفته، دچار تهدیدات اساسی شده است.» وی با بی سابقه دانستن تجاوزات اخیر رژیم صهیونیستی در سوریه تأکید کرد که «موضع مصر در قبال تحولات سوریه شکلگیری دولتی فراگیر در این کشور است.» این موضعی است که جمهوری اسلامی ایران هم در اجلاس مربوطه بر آن تأکید کرده بود.
نقطه مهم این دیدار، میتواند این نکته باشد که در گزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری آمده است: «رؤسای جمهوری اسلامی ایران و مصر در این دیدار همچنین ضمن مرور اقدامات و گامهای مثبت اخیر در روابط دو کشور، نسبت به تداوم این اقدامات تا تحقق کامل روابط ابراز امیدواری کردند.»
تأکید بر حفظ تمامیت ارضی سوریه در دیدار اردوغان
رؤسای جمهوری اسلامی ایران و جمهوری ترکیه هم در حاشیه این اجلاس با یکدیگر دیدار کردند. این دیدار نخستین مواجهه رؤسای جمهوری دو کشور پس از تحولات اخیر سوریه است، تحولاتی که ترکیه به عنوان همسایه شمالی سوریه نقش بسزایی در آن داشت.
پزشکیان در دیدار «رجب طیب اردوغان» پس از اشاره به تحولات اخیر سوریه، بر لزوم حفظ تمامیت ارضی این کشور تأکید کرد و گفت: «هرگونه تحولات در سوریه باید با حفظ تمامیت ارضی این کشور همراه باشد و کمترین خدشه به تمامیت سرزمینی سوریه نیز به هیچ وجه قابل قبول نیست.»
وی همچنین مسئولیت همه کشورهای اسلامی در توقف فوری تجاوزگری رژیم صهیونیستی در منطقه را یادآور شد.
پزشکیان به روابط خوب دو کشور و نشست اخیر کمیسیون مشترک همکاریهای اقتصادی ایران و ترکیه نیز اشاره کرد و گفت که «منتظر اجرای توافقات صورت گرفته و تحقق سقفهای تعیین شده برای مبادلات میان ایران و ترکیه هستیم.»
رئیس جمهوری ترکیه «حفظ ثبات و تمامیت ارضی سوریه را برای ترکیه مهم» خواند و ابراز امیدواری کرد «با همکاری مشترک دو کشور هر چه زودتر ثبات و امنیت در سوریه برقرار شود.» اردوغان ضمن اعلام حمایت از برقراری آتشبس در لبنان بر ضرورت توقف حملات اسرائیل به سوریه و همچنین آتشبس در غزه نیز تأکید کرد. رئیس جمهوری ترکیه تقویت و توسعه همکاریها میان ایران و ترکیه را برای ثبات منطقه مهم و حائز اهمیت دانست و ابراز امیدواری کرد نشست شورای عالی همکاری راهبردی دو کشور در سال آتی میلادی برگزار شود.
دیدار با همسایه شرقی در قاهره
آخرین دیدار رئیس جمهوری کشورمان در قاهره، دیدار نخست وزیر پاکستان بود. پزشکیان در دیدار «شهباز شریف» بر تقویت و توسعه تعاملات میان دو کشور از جمله در زمینه همکاریهای مرزی و تحکیم مرزهای دو کشور به عنوان مرزهای صلح و دوستی، مبارزه مشترک با تروریسم و توسعه همکاریها در زمینه انرژی تأکید کرد. شهباز شریف هم مواضع دکتر پزشکیان در یازدهمین اجلاس سران کشورهای عضو D8 را برای جهان اسلام بسیار حائز اهمیت و حیاتی عنوان و از ایده رئیس جمهوری کشورمان در زمینه ایجاد پول واحد و استفاده از ظرفیت بازارهای مشترک کشورهای اسلامی استقبال و حمایت کرد. نخست وزیر پاکستان ضمن محکومیت اقدامات جنایتکارانه رژیم صهیونیستی علیه غزه، لبنان، سوریه و همچنین تجاوز به حریم جمهوری اسلامی ایران، بر تقویت همکاری و همافزایی امت اسلامی برای مقابله با تهدیدات مشترک تأکید کرد. همچنین در دیدار مقامات عالی ایران و پاکستان مسأله بروز برخی مشکلات برای تردد کامیونهای ایران در مرز پاکستان مطرح و نخست وزیر پاکستان نسبت به رفع این مشکل قول مساعد داد.
مهراوه خوارزمی
روزنامه نگار
چهار دهه پس از افتادن سایه سنگین رژیم اشغالگر اسرائیل بر روابط تهران و قاهره، دو کشور در حالی برای بیرون آمدن از این محاق طولانی تمایل دارند که بیگمان خود بیش از هر بازیگر دیگری میدانند بازسازی این رابطه تا چه اندازه میتواند بر معادلات منطقه مؤثر باشد؛ منطقهای که یک سال پس از آغاز جنگ غزه و در تلاطم سقوط حکومت سوریه بیش از هر زمان به مفاهمه میان بازیگران اثرگذاری همچون ایران و عربستان، ترکیه و مصر نیازمند است و در این میان ایران و مصر این دو گهواره تمدن برای باز تعریف رابطه دیرین خود به عبور از موانعی نیازمندند که طی 45 سال گذشته به انحای مختلف خود را بر این رابطه تحمیل کردهاند.
قطع رابطه زیر سایه کمپ دیوید
رابطه تاریخی قاهره و تهران که تا پیش از انقلاب اسلامی ایران فرازهایی از آن در پیوند هر چند کوتاه شاه ایران با خواهر ملک فاروق، قطع رابطه 10 ساله دو کشور با خواست «جمال عبدالناصر» رهبر انقلاب مصر از سال 1339 و بعدها شکلگیری رابطه نزدیک میان شاه پهلوی با «محمدانور سادات» سومین رئیس جمهوری مصر به نمایش گذاشته شد؛ بعد از پیروزی انقلاب ایران دولتی مستعجل بود. انقلابی که تنها چند ماه پس از توافق سادات و «مناخیم بگین» نخستوزیر وقت اسرائیل در کمپ دیوید به پیروزی رسیده بود و با قرار داشتن «آزادی فلسطین» در صدر فهرست آرمانهایش خیلی زود تکلیف رابطه تهران و قاهره را مشخص کرد.
انقلابیون ایران قرار داد کمپدیوید را که به معنای به رسمیت شناختن رژیم اسرائیل توسط مصر و برقراری صلح میان قاهره و تلآویو بود ننگینترین توافق ممکن و خنجری از پشت بر پیکر ملت ستمدیده فلسطین میدانستند. اینچنین بود که رابطه ایران و مصر نه به دلیل میزبانی انورسادات از شاه مخلوع ایران که در واکنش به سازشکاری او در مقابل اشغالگران فلسطین متوقف شد. ابتدا سفارت مصر در تهران را دانشجویان عرب تصرف کردند و سپس رهبر فقید انقلاب در یکی از اولین فرمانهای حکومتیاش در 6 فروردین سال 58 قطع رابطه دیپلماتیک با مصر را از وزارت امور خارجه دولت موقت خواستار شد.
جمهوری اسلامی ایران البته تنها دولت مسلمانی نبود که در واکنش به کمپدیوید به رابطه دیپلماتیک با مصر پایان داد. آن توافق روابط قاهره با بسیاری از کشورهای عربی و آفریقایی را تحتالشعاع قرار دارد. اما ایران تنها کشوری بود که مسیر عادیسازی آن رابطه از دست رفته را به آسانی طی نکرد. تا آنجا که حتی تغییر نام خیابان وزرا در تهران به خیابان «خالد اسلامبولی» از اعضای گروه جهاد اسلامی مصر و متهم به ترور انورسادات تا سالهای سال به نمادی از رابطه قطع شده ایران و مصر و در تمام 29 سالی که حسنی مبارک رئیسجمهوری مخلوع مصر پس از ترور سادات بر این کشور حکومت کرد به یکی از موانع عجیب در مسیر ترمیم رابطه دو کشور تبدیل شد.
تلاشی ناتمام پس از دو دهه گسست
از قطع رابطه تهران و قاهره نزدیک به دو دهه میگذشت که نشانههایی از امکان تغییر در وضعیت در هر دو سوی رابطه هویدا شد. نه تنها گذر زمان اختلافات پررنگ دیرینه را محو میکرد که در ایران دولت اصلاحات با رویکرد تنشزدایی در عرصه سیاست خارجی روی کار آمد. ناگفته پیدا بود که ذیل آن دکترین که سبب شد دستگاه دیپلماسی ایران روابط تهران و بسیاری از پایتختهای اروپایی را به وضعیتی قابل دفاع بازگرداند، تنشزدایی از رابطه ایران و مصر بیش از حد بدیهی مینمود. ارزیابیای که البته رنگ واقعیت به خود نگرفت. هجدهم آذر ماه 1376 سفر«عمروموسی» وزیر خارجه وقت مصر به تهران برای حضور در هشتمین اجلاس سران کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی اولین مراوده سیاسی دو کشور بود. اما تیر ماه 1379 وقتی اولین گفتوگوی تلفنی رؤسایجمهوری وقت دو کشور زمزمه احیای روابط را بلند کرد گمانهزنیهای مطرح شده خیلی زود تکذیب شد. سید محمدخاتمی با نظر مقامات عالی نظام حتی از دیدار رو در رو با حسنی مبارک در حاشیه اجلاسیه سازمان ملل در همان سال خودداری کرد و سه سال دیگر زمان گذشت تا او برای دیدار با مبارک در جریان سفرش به ژنو و در حاشیه یک اجلاس بینالمللی سران رخصت بیابد.
با وجود همه این ملاحظات، رایزنی دیپلماتهای دو کشور برای احیای روابط جریان داشت. محمدعلی سبحانی، سفیر اسبق ایران در لبنان در روایتی از آن رایزنیها به بیاینه مشترکی اشاره دارد که «روی بند بند و نقطه نقطهاش» توافق شده و «به تأیید رهبران دو کشور» هم رسیده بود.
اما احیای رابطهای که میتوانست معادلات منطقه را به ضرر اسرائیل و حامیانش تغییر دهد با دست اندازهایی عجیب مواجه شد. تغییر نام خیابان خالد اسلامبولی خواسته مصریها بود همچنان که طرف ایرانی خواستههای متقابلی را از قاهره مطالبه داشت و مصریها پذیرفته بودند. به گفته سبحانی اگر چه دیپلماتهای ایرانی برای پاسخ به در خواست مصر با اعضای شورای شهر مذاکره میکردند اما همزمان جریان مخالف دولت اصلاحات با نصب تصویری بزرگ از خالداسلامبولی رشتهها را پنبه کرد. آن سو هم نفوذیهای اسرائیل به گفته حجتالله جودکی، رایزن فرهنگی سابق ایران در مصر یک سناریوی ساختگی جاسوسی را کلید زدند و پیش روی خروج این رابطه از اغما مانع تراشیدند و وضعیت به نقطهای بازگشت که حتی اعلام موضع محمود احمدینژاد رئیسجمهوری وقت ایران در اردیبهشت ۱۳۸۶ مبنی بر آمادگی ایران برای بازگشایی سفارت در قاهره بلاموضوع مینمود. چنانکه حتی حسنی مبارک فروردین سال 1388 تنها به صرف اطلاع از دعوت احمدینژاد به نشست سالانه سران اتحادیه عرب از حضور در آن اجلاس خودداری کرد.
رسیدن به فصل تغییر
یک سال بعد اما دیگر مبارکی بر اریکه قدرت نبود که درباره رابطه ایران و مصر تصمیمگیری کند. بهار عربی سال 1389 به قاهره رسید. «محمد المرسی» سیاستمداری که پس از انقلاب به ریاست جمهوری مصر برگزیده شد با همه پیشینه عضویتش در «اخوان المسلمین» متمایل به رابطه با ایران بود تا آنجا که در خلال ریاست جمهوری یک سالهاش به بهانه حضور در اجلاس غیرمتعهدها به تهران آمد و در دیدار با احمدینژاد ایران را دوست و برادر نامید و متقابلاً کشورش «شریک راهبردی» نامیده شد. انقلابیون مصر حتی به عنوان ارسال سیگنال مناسب به تهران در آن سال مانع از سفر سالانه فرح دیبا به مصر و حضورش در مسجد الرفاعی قاهره شدند.
اما بیثباتی در مصر و عمر کوتاه دولت مرسی و شاید به نحوی تعلل دستگاه دیپلماسی دولت وقت ایران مجالی برای تعین یافتن آن تعارفات باقی نگذاشت و با روی کار آمدن دولت «عبدالفتاح سیسی» داستان به صفحه اول خود بازگشت. فرمانده نظامیای که وقتی عهده دار ریاست جمهوری شد ترجیح داد به جای احیای رابطه با ایران برای سرپا نگه داشتن دولتش و عبور دادن مصر از سالهای بحران سیاسی و اقتصادی رابطهاش با عربستان سعودی را تقویت کند. به همین دلیل ترمیم روابط تهران و ریاض در فروردین 1401 نقطه عطفی شد که مسیر را برای بازگشت ایران و مصر به سوی هم تا حدود زیادی هموار کرد و مذاکرات سیاستمداران ایرانی و مصری در پایتخت میانجیگران عربی را یکبار دیگر به جریان انداخت. ایران و مصر حالا در روند طولانی این تلاشها به فرو ریختن فاصله 45 ساله خود بیش از هر زمان دیگری نزدیک شدهاند. در زمانهای که وارثان آن امضای خائنانه در کمپ دیوید زیر خاک خفتهاند و آرمان فلسطین بیش از هر زمان این رجوع دوباره را ضروری ساخته است.
یادداشت 1
از سرگیری رابطه بدون اتلاف وقت
محمدعلی سبحانی
دیپلمات پیشین
در تفسیر روابط دو کشور ایران و مصر که در پی سفر آقای پزشکیان رئیسجمهوری ایران به قاهره و دیدار با عبدالفتاح السیسی بر سر زبانها افتاد، باید به این نکته توجه داشت که از حالا، هم در ایران و هم در منطقه، درک مشترک مبنی بر همبستگی و اتحاد کشورهای مسلمان منطقه بهوجود آمده است. بنابراین، از نظر من، این گزاره درستی است که در شرایط کنونی منطقه، کشورها نیازمند پر کردن خلأها و از بین بردن نقاط ضعف خود باشند. خلأهایی که وجود آنها نه تنها سودی نداشته و از ضرورتی برخوردار نیست که حتی برای کلیت منطقه مضر بوده و منافع کشورها را تهدید میکند. روابط قطع شده ایران و مصر از جمله مهمترین این خلأهای بسیار بزرگ است.
به یاد دارم زمانی که مدیرکل خاورمیانه وزارت خارجه بودم، بعد از ملاقات آقای خاتمی رئیس دولت اصلاحات با حسنی مبارک رئیسجمهوری اسبق مصر، اقدامات قابل توجهی برای برقراری روابط میان دو کشور آغاز شد. در همین راستا هم به آقای پزشکیان پیشنهاد میکنم که بر مبنای همان توافقات گذشته که تقریباً مفصل هم بود و تهیه و تنظیم آن ماهها طول کشیده و بنده هم به عنوان یکی از مذاکره کنندگان بیشترین حضور را در جلسات داشتم، موضوع از سرگیری روابط تهران - قاهره را دنبال کند.
در زمان دولت اصلاحات، تیم کارشناسی و مسئول ایران و مصر به این نتیجه رسیده بودند که اساساً هیچ دلیلی وجود ندارد که روابط قطع شده این دو کشور، کماکان به قوت خود باقی مانده و منطقه را دچار تأثیر کند. بر همین مبنا مذاکره و توافقات خود با طرف مصری را پیش بردیم و در یک قدمی حصول نتیجه بودیم. اما متأسفانه در آخرین لحظات و در شرایطی که چیزی تا برقراری روابط باقی نمانده بود، تندروهایی در ایران و جاهای دیگر تلاشهای مشکوکی را برای برهم زدن این وضعیت و جلوگیری از حصول توافق میان تهران و قاهره انجام دادند. نمونه بارز آن ماجراهایی بود که پیرامون تغییر نام خیابان خالد اسلامبولی اتفاق افتاد. چه آنکه در راستای توافقات انجام شده با طرف مصری و برای نشان دادن حسن نیت تصمیم بر این شد که نام خیابان را تغییر دهیم، اما جریان تندرویی در ایران مانع از این اقدام شد و حتی تصویری از خالد اسلامبولی را هم در آن خیابان نصب کردند. خبر این اقدامهای مشکوک به قاهره هم رسیده بود و در ادامه نماینده وزارت خارجه مصر با من تماس گرفت و تغییر مجدد نام خیابان مورد اشاره به خالد اسلامبولی را مانعی جدی برای از سرگیری روابط دو کشور دانست. آنهم در شرایطی که قرار بود در همان روز، خبر برقراری روابط تهران و قاهره به صورت رسمی اعلام شود.
در هر حال، این حرکتهای مشکوک در آن زمان باعث شد توافقاتی که دیگر به قدم آخر رسیده بود و ما منتظر احیای روابط بودیم، برهم بخورد.
با توجه به چنین تجربهای، از دولت بویژه دستگاه دیپلماسی کشور تقاضا دارم که بدون اتلاف وقت، احیای روابط با طرف مصری را پیگیری کند. بخصوص آنکه طرف مصری هم نسبت به احیای روابط با ایران ابراز تمایل کرده است. دولت چهاردهم باید در اسرع وقت این پروژه مهم دیپلماسی را دنبال کند تا جریانات تندرو و حتی جریاناتی که وابسته به رژیم صهیونیستی هستند، نتوانند همانند گذشته مانع از اجرای این اقدام شوند. تأکید شخص من بر این است که دولت و وزارت خارجه با در نظر گرفتن منافع کشور، تلاش ویژهای را برای از سرگیری روابط با مصر انجام دهند. البته باید به این نکته هم توجه داشت که در شرایط کنونی هیچ شخص ایرانی در مقام مسئول مخالف این موضوع نیست و از همین رو میتوان گفت که احیای روابط ایران و مصر، مورد تأکید کلیت نظام سیاسی خواهد بود.
همچنین باید به این نکته اشاره کرد که عدم وجود روابط میان ایران و مصر، متقابلاً به زیان مردم هر دو کشور است. نباید فراموش کنیم که تصمیمگیری مصر در جهان عرب و منطقه تأثیرگذار است و میتواند در کنار ایران و سایر بازیگران منطقهای ایفای نقش کند و در راستای تأمین و حفظ ثبات منطقهای قدمهای مهمی بردارد. بخشی از ناپایداری در منطقه، به دلیل غیبت چنین کشورهای بزرگی و عدم همبستگی بین این کشورهاست. پس نباید کوتاهی کرد و سهل انگارانه از مسألهای با این حد از اهمیت، گذر کرد. البته مخاطب صحبتهای من، تنها دولت ایران نیست بلکه نظامهای دو کشور مخصوصاً مصریهاست. بهتر است بدانیم فرصتهایی که حالا به دست میآید معلوم نیست که همیشه وجود داشته باشد. چه خوب که حالا که چنین گمانه زنیهایی درباره از سرگیری رابطه دو کشور ایران و مصر وجود دارد، ما هم از فرصت به وجود آمده نهایت استفاده را ببریم و هر چه زودتر در مسیر بهبود روابط گام برداریم.
یادداشت2
رابطه با مصر و مشکلی به نام افراطیون
حجتالله جودکی
دیپلمات پیشین
در طول دهههای گذشته، بارها شاهد انجام دیدارهایی مشابه دیدار اخیر بودهایم، اما هیچ یک از آنها منجر به برقراری روابط میان دو کشور ایران و مصر نشده است.
احیای قریبالوقوع روابط تهران-قاهره صرفاً در حد حدس و گمان رسانههاست و نه بیشتر. باید به این واقعیت اشاره کنیم، تا زمانی که به اصطلاح آن ریشهها و مسائلی که باعث قطع ارتباط ایران و مصر شده از بین نرود، انتظار وقوع چنین اتفاقی (احیای روابط دو کشور) به نظر من اشتباه است.
فارغ از بحث مصر، باید به این سؤال توجه کرد که در سالهای گذشته، در ایران چه کسانی مخالف برقراری ارتباط با مصر بوده اند؟ باید مد نظر قرار داد که آیا مواضع و نگرش این مخالفان نسبت به مصر تغییر کرده است؟ همچنین باید این سؤال را مطرح کرد، آیا دیگر قدرت در اختیار مخالفان برقراری ارتباط با مصر نیست که اکنون انتظار احیای قریبالوقوع روابط فیمابین تهران-قاهره را داریم؟ اگر چنین تحولی صورت گرفته و پاسخ به این سؤالات مثبت باشد، میتوان نسبت به عادیسازی روابط ایران و مصر خوشبین بود. با وجود این، به نظر من چنین اتفاقی رخ نداده و پاسخ این سؤالات منفی است. باید در نظر داشته باشیم که شاید جریان مخالف عادیسازی روابط ایران و مصر صرفاً سکوت کردهاند و ترجیحشان این است که حرفی نزنند. درحالی که بعید نیست در آینده و با جدیتر شدن از سرگیری روابط ایران و مصر، زبان به مخالفت باز کنند.
تاریخ فراموش نکرده که در زمان دولت اصلاحات و زمانی که آقای خاتمی بهعنوان رئیس جمهوری اسلامی ایران به دیدار و ملاقات با حسنی مبارک در داووس سوئیس نشست و در نتیجه این ملاقات اعلام شد، تهران و قاهره تصمیم به از سرگیری روابط خود گرفتهاند و حتی خبر دادند که سفارتخانهها بازگشایی میشود، بلافاصله افراطیون که همواره مخالف ارتباط با مصر بودند، بیرون آمده، ابراز مخالفت و تأکید کردند، نهتنها مخالف به اصطلاح تغییر نام خیابان خالد اسلامبولی در راستای احیای روابط با مصر هستند، بلکه تصویر بزرگی هم در خیابان مورد اشاره کشیدند که دیگر کسی به این راحتی نتواند قدمی برای احیای روابط قطع شده تهران و قاهره بردارد.
با نگاه به چنین تجربهای، به نظر من امروز هم همان شرایط برقرار است. چه آنکه هم در مجلس و هم صداوسیما به دلیل تصمیم دولت برای احیای روابط با مصر بشدت به آقای پزشکیان حمله میکنند و در نتیجه به او اجازه نخواهند داد قدم عاقلانهای در این مسیر پر پیچ و خم بردارد.
مریم سالاری
روزنامه نگار
وقتی در گرماگرم همنشـــــــینی سران «دی8» در قاهره، «عبدالفتاح السیسی» رئیسجمهوری مصر، مسعود پزشکیان، میهمان بلندپایه ایرانی را در کاخ خود به گرمی در آغوش کشید و همزمان خبر بازگشایی سفارتخانههای ایران و مصر جدیتر از همیشه زمزمه شد، حافظه تاریخی خاورمیانه به روزهایی در اوایل تابستان 1379 بازگشت؛ زمانی که همه چیز در دولت محمد خاتمی و حسنی مبارک، رؤسایجمهوری وقت ایران و مصر برای ازسرگیری رابطه دو کشور مهیا شده بود و شاید هیچگاه هم به اندازه آن زمان به گشودن درهای رابطه نزدیک نشده بود اما تنها 2 روز مانده به اعلام بیانیه آغاز رابطهای که میتوانست ناقوس شومی هم برای اسرائیل باشد، یک تماس تلفنی از آن سوی خط در قاهره حکایت از این داشت که این کلاف هزار گره همچنان باز نشده باقی میماند. این درحالی بود که 24 سال بعد در پاییز 1403 وقتی «السیسی» روی گشاده خود را روی همتای ایرانیاش آشکار کرد، به نظر میرسید تهران و قاهره پس از عبور از تاریخ هزارتوی خاورمیانه شطرنجی را شروع کردهاند که زمین بازی، زمان و چشمانداز آن را هزاران بار بررسی کرده و آماده آزمودن دوبارهاند.
دیدار گرم روز پنجشنبه السیسی و پزشکیان در کاخ ریاست جمهوری مصر، زمانی اتفاق افتاد که خاورمیانه روی لبه چاقو در حال حرکت است؛ تعبیری که رسانهها برای توصیف شرایط بیش از یک سال گذشته این منطقه در پی عملیات طوفانالاقصی به کار بردهاند، اما حالا نه به خاطر غرش موشکها در آسمان غزه، بلکه برای بحران سهمگینتری که در روزهای اخیر سوریه را در نوردیده و سایه خود را تا هزاران کیلومتر دورتر گسترده است.
اتصال در فردای 7 اکتبر
ایران و مصر از فردای «طوفانالاقصی» بار دیگر به هم رسیدند و ضرورتی همچون مواجهه با زیادهخواهیهای «بنیامین نتانیاهو» نخستوزیر اسرائیل را دلیل کافی دیدند تا به روند مذاکرات محرمانهای که از ماهها پیش از آن شروع کرده بودند، سرعت بخشند.
مصر که در روزهای پس از عملیات «طوفانالاقصی» با انتخابات ریاست جمهوری و سومین حضور «السیسی» مرد شماره یک این کشور روبهرو بود، ناگهان خود را با نزاعی مواجه دید که تصور میکرد با گشودن مرزهای مشترکش روی یک طرف این نزاع، خود را درگیر تمامعیار بحرانی میکند که سناریست شماره یک آن اسرائیل است. بنابراین با بستن گذرگاه رفح در مرز شبهجزیره سینا به عنوان تنها راه عبور غزه از مصر و یک رابط حیاتی بین این باریکه و دیگر نقاط جهان به روی پناهجویان فلسطینی، ترجیح داد با وجود نزدیکترین فاصله جغرافیایی به جنگ، دورتر از صحنه میدان بایستد و تنها به بازیگر زمین دیپلماسی تبدیل شود. اما این تنها دلیلی نبود که «السیسی» را به نظارهگر نبرد غزه تبدیل کرد؛ چه درگیر شدن مصر در نکبتی دیگر میتوانست ابعادی فراتر از آسیب اقتصادی و امنیتی به دنبال داشته باشد. پیوند تنگاتنگ ایدئولوژیک حماس با اخوانالمسلمین که در دوره کوتاهمدت ریاست جمهوری «محمد مرسی»، رئیسجمهوری پیشین، فرصت تنفسی ولو موقت یافته بود، «السیسی» را نگران کرده بود تا سرازیر شدن فلسطینیان به مصر جرقه احیای دوباره اخوانیها را بزند و قدرت این گروه حاشیهنشین در صحنه سیاسی مصر را بازیابی کند.
تغییر منطق تصمیمگیری
اما نقش حاشیهای مصر برای سودایی که تلآویو در پی سقوط دولت بشار اسد در دمشق در سر میپروراند، همخوانی نداشت. چه سقوط دمشق پرده جدید نمایشی بود که این بار با صحنهگردانی ترکیه میتوانست مواهب برآمده از آن را نصیب اسرائیل در مسیر تحقق هدف بلندپروازانهاش برای تغییر چهره خاورمیانه کند؛ نقشهای که امکان دارد مصر را که حالا با نقض فاحش پیمان کمپ دیوید و اشغال محور «فیلادلفی» روبهرو شده است، در آغوش بکشد و آن را در برابر تهدید توأمان در زمین سوریه و سیاست توسعه ارضی اسرائیل زمینگیر کند. پررنگ شدن امکان اجرای طرح اسرائیلی کوچاندن اجباری مردم فلسطین به صحرای سینا کافی است تا منطق تصمیمگیری در قاهره بهسرعت تغییر و نیاز به تجدیدنظر در مناسبات با بازیگران اثرگذار صحنه جاری همچون ایران را ضروری کند. درباره این مهم کافی است به این جمله اردوغان درباره «السیسی» جانشین «محمد مرسی»، رهبر اخوانی مصر مبنی بر اینکه «من هرگز با او صحبت نمیکنم» اشاره کرد که از گرایش اردوغان به مصر اخوانی پرده برمی داشت. بنابراین اینک در شرایطی که تحریرالشام کنترل سوریه را در دست گرفته است، میتوان پیشبینی کرد که رابطه مصر و ترکیه به عنوان فاتح پشت پرده در نبرد سوریه تا چه اندازه در معرض چالش جدی قرار گرفته است. چه قدرت گرفتن ترکیه در زمین سوریه، معنایی جز افزوده شدن بر قدرت اخوان المسلمین ندارد و بنابراین راهی جز مواجهه هوشمندانه از طریق فرآیندهای دیپلماتیک برای مقابله با نفوذ آنکارا پیش پای مقامهای مصری باقی نمیگذارد.
ضرورت یک رخداد ناگهانی
از این رو در شرایطی که اجرای این سناریو از سوی ترکیه در زمین سوریه و اسرائیل در قبال پیشرویهای مرحله به مرحلهاش در جغرافیای خاورمیانه با فهم، محاسبه و بازی بازیگرانی همچون ایران، مصر و عربستان در پیوند مستقیم قرار میگیرد، چیزی مهمتر از یک ابتکار عمل یا رخداد ناگهانی نیست که برهم زننده معادلات جاری باشد بویژه آنکه فاتحان نبرد سوریه و پیشتازان میدان غزه هم اینک در حال ارائه تصویری هستند که نه از منطقهای معمول بازدارندگی تبعیت میکند و نه ایستادن در برابر هیچ خط قرمزی را برای خود ممکن میبیند. این رخداد ناگهانی و برهم زننده معادلات جاری میتواند در بازگشایی رابطه تهران و قاهره پس از سالها فراز و فرود بازتاب پیدا کند و تکرار کننده راهی باشد که ایران و عربستان ماهها پیش برای بنبست شکنی از مناسبات خود در پیش گرفتند. بویژه آنکه به نظر میرسد مقامهای مصر رویکرد مبتنی بر همکاری دولت نوپای ایران در ترتیبات سیاسی منطقه را امکان مناسبی برای ترمیم رابطه با تهران و بازگشت به معادلات منطقه یافتهاند و در بطن موضعگیری های اخیر خود در قبال جمهوری اسلامی چهارچوبی برای تغییر رفتار و همکاریهای منطقهای را با اعتنا به نقش اثرگذار تهران در منطقه جستوجو میکنند.
اتحاد برای مقابله با یک هدف مشترک
حضور«بدراحمد محمد عبدالعاطی» وزیر خارجه مصر در مراسم تحلیف پزشکیان که پیش از آن، نشانههای روشنی برای گره گشایی از مشکلات موجود به بازیگران عربی منطقه فرستاده بود، گام بلندی برای ترمیم رابطه تهران و قاهره محسوب میشد؛ حضوری که هرچند مقدمه آن، مذاکرات محرمانه ایران و مصر بود که از ماهها پیش زیر سایه بازگشایی رابطه تهران و ریاض آغاز شده بود اما پالسهای ارسالی پزشکیان پیش از مراسم تحلیفش که طی آن اَبَراولویت سیاست خارجی ایران در دولت وی گسترش همکاریها با همسایگان عنوان شده بود، گشاینده افقهای تازهای بود که از دید مقامهای مصری دور نمانده بود. این چنین بود که دیپلماتهای دو کشور به رغم فقدان رابطه رسمی ایفاگر نقشی مشترک در مسیر کاهش تنش در جنگ غزه و لبنان شدند. اما سقوط دولت دمشق رویدادی نبود که امکانی برای مکث و تأمل در بازنگری رابطه و تصمیم به ازسرگیری رابطه با وجود موانع تاریخی و بحرانهای ناپیدا بر این روند پرچالش باقی بگذارد. چه سیاست متجاوزانه تل آویو و اشتراکش با آنچه مقامهای آنکارا در بطن خواستههای تازه خود در زمین سوریه از قبال تحقق دغدغههای کوتاه مدت تا رویاهای دوردستانه همچون احیای امپراطوری عثمانی جستوجو میکنند، ضرورت نزدیکی هرچه سریعتر بازیگرانی چون ایران و مصر را پیش میکشد. در چنین فضایی ازسرگیری این رابطه که مقامهای ایرانی آن را قریب الوقوع خواندهاند، کمک مهمی برای شتاب بخشیدن به مدیریت تنشهای حاکم بر خاورمیانه خواهد بود؛ امری که به نظر میرسد این بار قرار نیست ایران و مصربرای استفاده از آن فرصت را از دست بدهند. چنانکه مهدی سنایی، معاون سیاسی رئیسجمهوری تصریح کرده است: «اراده لازم از سوی ایران و مصر برای از سرگیری روابط وجود دارد و امیدواریم با اقداماتی که صورت گرفته در آیندهای نزدیک به سطح بازگشایی سفارتخانهها برسیم»