گالری ها تنها هستند
سعید اسلامزاده
روزنامهنگار و
مدیر روابط عمومی معاونت هنری
هنرمندان در طول تاریخ در اجتماع و سیاست، تأثیرگذار بودهاند. بعد از انقلاب صنعتی و زمانی که کارگران توانایی خرید و استفاده از محصولات فرهنگی را یافتند، هنر به حوزه اقتصاد هم راه یافت.
بازار در جامعه سنتی با صنعتی تفاوت دارد. وقتی که بازار آثار هنری در جامعه رواج یافت، وضعیت معیشت هنرمندان نیز متحول شد و دیگر هنرمندان میتوانستند کالای هنری خود را به عموم مردم عرضه کنند. در قرن بیستم با گسترش مدرنیسم در جهان، کشورها و فرهنگهای شرقی هم که چندان برای هنر جنبه بازاری و مادی قائل نبودند، جذب بازار هنر شدند. هر چند این موضوع با تقدم و تأخر در کشورهای شرقی رواج یافت، اما در دو سه دهه اخیر، تقریباً همه جوامع شرقی به اقتصاد و بازار هنر روی خوش نشان دادهاند. در ایران نیز بازار هنر با تأخیر شکل گرفته است و ما زمانی که صاحب مدرسههای هنر و دانشکدههای هنری شدیم و هنرمند تربیت کردیم، باید فضایی هم برای امرار معاش آنها فراهم میکردیم و طبعاً نمیشد که همه هنرمندان برای دولت کار کنند یا آموزش بدهند. هر چند در این زمینه کم کاری کردهایم ولی هنوز هم میتوان فضایی برای بازار هنر فراهم کرد. باید به اقتصاد شاخههای مختلف هنر همزمان بیندیشیم. یعنی تئاتر، موسیقی، سینما و هنرهای تجسمی اگر در کنار هم اقتصاد پویا و فعالی داشته باشند، میتوانند جریانی کلان به نام بازار هنر را تقویت کنند. اگر فقط سینما یا موسیقی پاپ بازار داشته باشند، آنها هم دچار فساد و ناترازی در سرمایهگذاری میشوند. هر یک از هنرها به دلیل تفاوت در نحوه تولید و قابلیت تکثیر، زمینههای اقتصادی دیگرگونی دارند. حتی در هنرهای تجسمی نیز تفاوتهای آشکاری میان بازار و اقتصاد نقاشی با عکاسی، گرافیک، خوشنویسی و دیگر شاخهها وجود دارد.
دیدار اخیر مدیران ارشد اتاق بازرگانی با معاون هنری وزارت فرهنگ، میتواند نویدبخش بسترسازی بازارهای هنری باشد. هنرمندان ما در تولید آثار هنری، نگارخانهها در ارائه آثار و بخش خصوصی با همراهی دولت در ایجاد بازار فروش میتوانند جریانی را بسازند تا در نهایت به کلیت اقتصاد هنر برسند. البته که در این ماجرا مسائل پیچیدهای وجود دارد که کارشناسان هنری، اقتصادی و بازاریابی با ورود در سیاستگذاری و بازارسازی میتوانند به این جریان کمک کنند.
گالریها در گام نخست که نمایش آثار است تا حدی موفق شدهاند، اما در مرحله دوم که بازارسازی و بازاریابی و فروش اثر است، توفیق نداشتند. گالریها به تنهایی نمیتوانند کاری از پیش ببرند و نهادهای اقتصادی ، تجاری و حتی صنعتی با ورود در این بازار میتوانند راهگشا باشند و فضای عمومی جامعه را به سمت سرمایهگذاری در آثار هنری هدایت کنند.

