در حافظه موقت ذخیره شد...
پرتره مدعی کلیت تاریخ هنر جهان
ما چه بخواهیم، چه نخواهیم، هر نوع آشنایی جدی را با دیدن چهره شخص رو به رو شروع می کنیم. چرا که بیش از سایر اعضای بدن می تواند واقعیت اشخاص را معرفی کند. به نوعی باید بپذیریم در مراودات اجتماعی، هویت ظاهری و ذاتی آدمها پیوند غیرقابل انکاری با چهره او دارد. چشمها نقش اساسی در این کارکرد ایفا خواهند کرد. «هنر» به عنوان یکی از فعالیت های بشری، رابطه مستقیمی با کشف و نمایش ظواهر و درونیات آدمها دارد. خواه این کشف و نمایش مربوط به خود هنرمند باشد، خواه برای دیگری. هنرمندان از ساخت و نمایش انواع چهرهها برای بروز احساسات عمیق انسانی کمک می گیرند و دور از ذهن نیست که بزرگترین شاهکارهای هنری دنیا، به نحوی مربوط به چهرههای واقعی یا خیالی هنرمندان باشد. کافی است تا سخنی از نقاشی به میان بیاید تا همه به یاد یکی از مشهورترین تابلوهای هنری جهان ـ یعنی لبخند ژکوند اثر لئوناردو داوینچی، محفوظ در موزه لوور ـ بیفتند.
اگرچه آمار دقیقی در دست نیست، اما به نظر می رسد نقاشی چهره مهمترین و رایج ترین موضوع هنر نقاشی در همه ادوار تاریخی باشد. به ویژه که در تمام سبکها و شیوههای نقاشی مورد استقبال قرار گرفته است. چنین نسبتی را در هنر عکاسی و مجسمه و... هم می توان مشاهده کرد. از نقاشها و نقاشیهایی با واقع نمایی دوره کلاسیک گرفته تا اعوجاج دادائیسم و هیجان نماییهای اکسپرسیونیسم و...، همه و همه این موضوع جدی هنر را آزمودهاند. پس اغراق آمیز نخواهد بود اگر در مقاطعی از تاریخ هنر، عدهای نقاشی و عکاسی را معادل نقاشی و عکاسی چهره پنداشته و به هنرمندان نقاش لقب «صورتگر» و «نگارگر» و به عکاسها لقب «چهره پرداز» دادهاند. از طرفی عنوان «پرتره» به معنی اثر هنری با موضوع چهره، چنان با مفهوم هویت و شخصیت آدمها گره خورده که امروزه از اصطلاح پرتره ـ مثلاً در سینما، هنرهای نمایشی، داستان نویسی و... ـ به معنای زندگینامه یا تحلیل شخصیتی افراد سرشناس استفاده می شود. غیر از حوزههای هنری، پرترهها یکی از مهمترین اسناد جامعه شناسی و مردم شناسی، تبارشناسی و... در مطالعات علوم انسانی محسوب میشود. سلف پرترههای ونسان ونگوک، زن گریان اثر پابلو پیکاسو، دختری با گوشوارههای مروارید اثر یوهانس فرمیر، جیغ اثر ادوارد مونک، عکسی با عنوان دختر افغان اثر استیو مک کری و... یا حتی مجموعهای از پرترهها (شامل افلاطون، فیثاغورث، اقلیدس، ابن رشد، ابن سینا، ارسطو و … ) در تابلو مدرسه آتن اثر رافائلو سانتسیو، آفرینش آدم اثر میکل آنژ، سنت نگارگری ایرانی و... از چنان تنوع فرمی و محتوایی عمیقی برخوردارند که می توانند مدعی کلیت تاریخ هنر جهان باشند.