بعضی واژهها و اصطلاحات در معادلات سینمای ایران بیمعناست؛ مثلاً اصطلاح سینمای معناگرا، اصطلاح بیمعنایی است. سینمای معناگرا یعنی چه؟ اینها واژهها و اصطلاحات غلطی است. فیلمفارسی یعنی چه؟ ما ایرانی هستیم و زبانمان فارسی است. سینمای بدنه، اصطلاح دیگری است که اصلاً به کلیت و حیثیت سینمای ایران نمیآید؛ قائل به این اصطلاحات نیستم. سینما، سینماست. کسی نمیتواند برای سینما نسخه بپیچد، همانقدر که یک نفر ممکن است بگوید «مفتبر» فیلم بدی است، من میتوانم آدمی را به او نشان بدهم که مفتبر را بهترین فیلم در حال حاضر بداند. چه کسی میتواند بگوید داریوش مهرجویی فیلمساز بهتری است یا مسعود کیمیایی؟ ما باید یاد بگیریم به جهانهای متفاوت هر فیلم سفر کنیم و برای آن آماده باشیم. اگر یک فیلم خیلی بد اجتماعی هم بسازید، عدهای پیدا میشوند که آن فیلم را دغدغهمند میدانند؛ هیچکس آن فیلم را از ریشه نمیزند. خود فیلمساز اما میتواند ژستی بگیرد و برای او کف و دست هم میزنند و او را دغدغهمند میدانند. برعکس آن، سینمای کمدی بسیار پرریسک است؛ ما چقدر میتوانیم ذهنیتهای قبلی خود را کنار بگذاریم و وارد جهانی شویم که حامد بهداد را متفاوت با هر اثر دیگری از او ببینیم؟
از صحبتهای عادل تبریزی با ایرنا