«ایران» اهداف سفر سیدعباس عراقچی به اردن و مصر را بررسی میکند
پیام هشدار در «امان» پیگیری آتشبس در «قاهره»
مریم سالاری
روزنامهنگار
سفر سیدعباس عراقچی به اردن و مصر میتوانست در زمان دیگر و با هدف دیگری انجام شود اما حالا حرف از جنگ و تنشی است که دیپلمات ایرانی را به دلیلی فوری به «امان» و «قاهره» کشانده و با پذیرش این واقعیت که تنشی قریب الوقوع میان تهران و تل آویو نزدیک است، دستور کار جلوگیری از یک جنگ فراگیر و توصیه به کشورهای عربی برای بیرون نگه داشتن خود از معرکه جنگ را دنبال میکند.
وقتی اردن در اولین حمله ایران علیه اسرائیل در فروردین ماه گذشته، با هدف کمک به تل آویو اقدام به رهگیری موشکها و پهپادهای ایرانی کرد و ادعا نمود که «نه طرف اسرائیل است نه طرف ایران»، میشد انتظار داشت که با قوت گرفتن فرضیه بحرانی جدید میان تهران و تل آویو، «امان» یکی از مهمترین مقاصد رایزنی منطقهای عراقچی باشد. این سیاست که او به فوریت دنبال آن است از یک سو بر نزدیک کردن سیاست ایران و کشورهای عربی و از سوی دیگر در کاستن از ابعاد ماجراجویی نظامی رهبران اسرائیل متمرکز شده است. این در حالی است که در کمک به تحقق این هدف، «امان» با پرهیز از ورود میدانی به نبرد احتمالی و «قاهره» با کمک به فرآیند مذاکرات آتشبس فوری نقش حائز اهمیتی دارند.
استقبال ویژه از فرستاده ایران
استقبال ویژه اردن از فرستاده دیپلماتیک ایران فارغ از هرگونه ملاحظات، مطابق خواب و خیالی نیست که رهبران اسرائیل برای اردن دیدهاند. چه اینکه در قالب اوهام صهیونیستها مفهوم جمله «هر قطعه زمینی در غرب رود اردن» معنایی جز این ندارد که اسرائیل تنها جایی که در آن تأسیس یک کشور فلسطینی را تحمل میکند، اردن است. قطعنامهای که «کنست» پارلمان اسرائیل درست قبل از آخرین سفر بنیامین نتانیاهو نخستوزیر این رژیم به ایالات متحده برای غیرقانونی کردن یک کشور فلسطینی در آینده به تصویب رساند، ذیل همین سیاست اشغالگرانه بود. حالا نسلکشی اسرائیل علیه مردم غزه و آتش جنگی که میخواهد علیه ایران شعله ور کند، «ملک عبدالله» پادشاه اردن را در بزنگاهی قرار داده که یک سوی آن تل آویو است و سوی دیگر ایرانی که معتقد است «امان» باید پای خود را از آتش بازی نتانیاهو بیرون بکشد. چه در غیر این صورت «ملک عبدالله» باید سر پیمان صلح خود با اسرائیل و توافقنامههای امنیتیاش با امریکا بماند یا سرزمین خود را بخشی از جغرافیای جنگ احتمالی تصور کند. پیشتر وقتی ایران تأکید کرد که به ترور «هنیه» پاسخ خواهد داد، «ایمن الصفدی» وزیر خارجه اردن بلافاصله به تهران پرواز کرد تا از تکرار آنچه در آسمانهای اردن در حمله «وعده صادق 1» رخ داد و سبب شد امکانی برای رهگیری پهپادهای ایرانی قبل از رسیدن به اسرائیل مهیا شود، جلوگیری کند. سفر «الصفدی» اولین سفر رسمی وزیر خارجه اردن به ایران در دو دهه اخیر بود اما در صحنه واقعیت با آنچه در روند تقابلجویی اسرائیل شکل گرفت، برای مقامهای اردن آشکار شد که ایجاد تعادل میان تهران و تل آویو تا چه اندازه دشوار است. چه آنکه اسرائیل همچنان بر اردن فشار میآورد و بر دسترسی نیروی هوایی خود به فضای هوایی این کشور در صورت حمله موشکی و پهپادی از سوی ایران اصرار میورزد. وقتی یک مقام اردنی گفت که کشورش اجازه نخواهد داد جنگندههای اسرائیلی از فضای هواییاش برای خنثیکردن حمله احتمالی از ایران در پاسخ به ترور «اسماعیل هنیه» مسئول دفتر سیاسی حماس در تهران استفاده کنند، «امان» بلافاصله مجبور شد، از این موضع خود عقبنشینی کند. اما ایران معتقد است در شرایط کنونی و با پیشرفتهایی که در تسلیحات نظامی پدید آمده و در حالیکه مقاومت اسلامی در عراق با پهپاد و موشک بندر حیفا در ساحل مدیترانه و بندر ایلات در خلیج عقبه را به عنوان یک مکان مهم در ترتیبات امنیتی منطقه هدف قرار میدهد، اردن به عنوان یک حایل وظیفه خود را از دست داده است بنابراین بهتر است که از ایفای نقش مداخله گرانه خود به نفع اسرائیل در روند تنش با ایران ممانعت کند. در چنین فضایی به نظر میرسد وزیر خارجه ایران مقامهای اردن را در جریان جزئیاتی قرار دهد که در صورت مداخله این کشور در جنگ احتمالی، دامنگیر آن خواهد شد.
پیگیری فرآیند دیپلماتیک
عراقچی در حالی بعد از اردن راهی مصر میشود که هدف دیگری ورای آنچه در مقصد قبلی جستوجو میکرد، دنبال میکند. این سفر درحالی صورت گرفت که از آخرین حضور یک مقام ایرانی در مصر ۱۴سال میگذرد و به زمانی میرسد که حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه فقید ایران در قامت معاون وقت عربی-آفریقایی وزارت خارجه برای شرکت در مراسم تحلیف عبدالفتاح السیسی، رئیسجمهور مصر در این کشور حضور یافته بود.
اما حضور ناگهانی عراقچی در قاهره صرفاً سفری گذرا در قالب مناسبات دوجانبه نیست که دو طرف رابطهای عادی را تجربه کنند بلکه بازتاب قصد جدی تهران برای پیگیری طرح پایان جنگ غزه و لبنان و اجرای فوری آتشبس است. چه مصر از بعد 7 اکتبر به پشتیبان شماره یک طرحهایی تبدیل شد که توقف فوری جنگ غزه و اجرای طرح آتشبس را دنبال میکرد و معتقد بود پیشنهاداتش بیش و پیش از هر گزاره دیگر، ناظر به مدیریت تنش با کمترین هزینه ممکن و بهرهگیری از شناخت عمیق خود از جامعه غزه است تا آرامش را به شبه جزیره سینا بازگرداند. واگذاری بخشی از سینا برای اجازه گسترش نوار غزه یا حتی ایجاد جایگزینی برای آن که از زمان حمله تهاجمی اسرائیل به نوار ساحلی و جابهجایی اجباری نزدیک به یک میلیون نفر از مردم غزه از شمال به جنوب مطرح شد، بخشی از پروژه شماره یک اسرائیل بود که اگر قاهره در مخالفت با آن تزلزل به خرج میداد، فرصتی سریع برای اجرا در اختیار رهبران اسرائیلی قرار میداد. این پروژه بخشی از طرح پیشنهادی امریکا موسوم به «معامله قرن» بود که در دوره ریاست جمهوری «دونالد ترامپ»، در ژانویه ۲۰۲۰ روی میز ایالات متحده رفته بود و در همان زمان نیز با امتناع قاطع قاهره تحت لوای دفاع از تمامیت ارضی خود روبهرو شده بود.
حالا در شرایطی که بحران میان ایران و اسرائیل بالا گرفته است و همزمان مصر به عنوان یکی از بازیگران اصلی فرآیند مذاکرات دیپلماتیک برای پایان جنگ تلاش میکند، عراقچی علاوه بر رایزنی با مقامهای مصر پیرامون نسخه دیپلماتیک کشور جهت رسیدن به آتش بس، حامل پیام هشدار قاطع تهران به رهبران تل آویو هم خواهد بود؛ به این مفهوم که جمهوری اسلامی آمادگی گام برداشتن متناسب با اقدامات اسرائیل را دارد؛ چه این گامها به سمت پایان جنگ باشد و چه افروختن شعلههای جنگی فراگیر.