هنر و ادبیات به مثابه رسانه

سعید فلاح فر

پژوهشگر هنر

آیا هنر و ادبیات در شکل تاریخی خود، نقش رسانه‌ای دارند؟ آیا در دوران مدرن، هنر و ادبیات همچنان مقام و تعهد تاریخی خود را در نقش رسانه‌ای حفظ کرده‌اند؟ اگر کمی در تاریخ به عقب برگردیم، با معانی متفاوتی از رسانه و رسالت رسانه روبه‌رو خواهیم شد. سرعت و عملکرد بسترهای ارتباطی که می‌توانند شاکله عملیاتی رسانه باشند، در چیستی و امور محتوایی رسانه هم تأثیر می‌گذارند؛ به عنوان مثال اگر ارسال اخبار سانحه و آتش‌سوزی در یک مزرعه کشاورزی به نقطه‌ای معین، چند هفته زمان لازم داشته باشد، طراوت و اهمیت خود را برای مخاطب از دست می‌دهد.
حتی تحلیل‌های اقتصادی و سیاسی و... هم با تأخیر در مخابره، دچار کهنگی و سرنوشت مشابهی می‌شوند. در این صورت اخبار و گزارشاتی که ماندگاری بیشتری دارند، از اهمیت بیشتری هم برخوردار خواهند شد. اشکال متنوع فرهنگ می‌تواند یکی از همین موضوعات ماندگار باشد که با اتلاف وقت در مخابره  اهمیت خود را همچنان حفظ می‌کند. بنابراین رویدادهای حائزاهمیت، از ابزارهای متناسب با نیاز استفاده خواهند کرد. وقتی قند فارسی در قالب غزل سعدی به بنگاله می‌رسد، حاوی جذابیت مضامین، اطلاعات، محتوا و فرمی است که می‌تواند مصداق یک رسانه فرهنگی باشد.
رساله‌های ادبی و اشعار، صنایع دستی، آثار هنری، مالتجاره‌ها و... ـ علاوه بر تمام کارکردهای ماهوی ـ یکی از کارآمدترین سفیران و رسانه‌ها در این ادوار محسوب می‌شوند و داده‌های اجتماعی و فرهنگی مهمی را به مخاطب دورونزدیک می‌رسانند. محتوای این دست رسانه‌ها را باید با عبارت «ماندگاری» توصیف کرد که مقابل اخبار مصرفی در رسانه‌های امروزی قرار می‌گیرد.
با توجه به ابزارها و روش‌های ارتباط جمعی، زمان دسترسی به محتوای رسانه برای مخاطب امروزی اصل غیرقابل اغماض است. مخاطب امروزی برای اطلاع از جزئیات خبری و فرهنگی جهان ابراز تمایل شدیدی می‌کند.
انتظار دارد از کوچک‌ترین رویدادهای مربوط و نامربوط جهانی مطلع باشد. آگاهی بلافاصله از نتایج همه مسابقات ورزشی، همه معادلات سیاسی جهان، همه فستیوال‌های هنری، همه رخدادهای اجتماعی، آخرین دستاوردهای مد و لباس، فناوری‌های جدید، بازار بورس و... موضوع نیاز مخاطب امروزی رسانه‌هاست. چنین مخاطبی نمی‌تواند در سردر کاروانسراها به انتظار قافله و کاروانی باشد تا کتاب و اخبار و اثر تازه‌ای را به دست بیاورد. مخاطب امروزی ترجیح می‌دهد با پیچاندن کلید رادیو ـ بدون هیچ معطلی و تلاشی ـ در معرض انبوه اخبار داغ قرار بگیرد. می‌خواهد با سهل‌ترین زبان، با حداقل هزینه و زمان، احساس مطلع بودن داشته باشد. از طرفی همین سرعت عمل و تراکم و تنوع مطالب، عمر و تأثیر این محتوا را به حداقل ممکن کاهش داده است.
به تعبیری، مخاطبی که با رسانه زندگی می‌کرد، حالا رسانه را مصرف می‌کند. درست مثل قیاس روزنامه‌ای که بعد از مصرف سریع، زباله می‌شود و کتابی که در کتابخانه و برای ارجاعات مکرر باقی می‌ماند. بدیهی است با این تحول معنایی برای رسانه و محتویات رسانه، ترکیب ابزاری رسانه‌ها هم متحول خواهد شد. بنابراین با تحلیل شرایط موجود (در این روزگار سریع و سطحی و ناساز) شعر و ادبیات و هنر و صنعت و گردشگر و تاجر و... که یکی از ارکان فعال شبکه رسانه‌ای جهان به شمار می‌آمدند، با وجود همه اشتراکات ماهوی، نقش محوری خود را از دست داده و در عوض متکی بر عناصر زیباشناختی شده‌اند. به همین ترتیب زبان و شکل رسانه هم به ماهیت مصرفی خود نزدیک شده است.

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و پانصد و شصت و هشت
 - شماره هشت هزار و پانصد و شصت و هشت - ۱۱ مهر ۱۴۰۳