به نظر من نتیجه نمایش «نبرد رستم و سهراب» خوب از آب درآمده و کار جالبی شده است. از نگاه من که کارم ادبیات است، متن این نمایش، خلاقانه است. یعنی متنی نیست که نعل به نعل از روی داستان فردوسی برداشته شده باشد. دخالتی که نویسنده در داستان رستم و سهراب کرده است به همراه حضور راوی در نمایش، کار را جذاب کرده است و نمایش توانسته موضوع تراژیک بودن داستان فردوسی را نشان دهد. از سوی دیگر دکور نمایش هم خوب است و تماشای آن برای من لذتبخش بود. بازیها هم خوب بود و همه این موفقیتها به کارگردانی کار برمیگردد و اینکه تلاش وی جواب داده است. اما اینکه ضرورت تولید چنین آثاری چقدر حس میشود را نمیدانم؛ هرچند اگر ضرورتی ایجاب کند حتماً این قبیل محصولات گسترش پیدا میکنند و اگر ضرورتی ایجاب نکند، همین دورخیزها هم نمیتواند موفق شود. لابد یک نیاز درونی احساس شده است که نمایشهایی مثل «نبرد رستم و سهراب» اجرا میشوند. هرچند گاهی این احساس نیاز در عمل درنمیآید و نتیجه نمیدهد.
بخشی از گفتههای شمس لنگرودی، شاعر، پژوهشگر و بازیگر در ایسنا