صفحات
شماره هشت هزار و پانصد و بیست و هشت - ۱۷ مرداد ۱۴۰۳
روزنامه ایران - شماره هشت هزار و پانصد و بیست و هشت - ۱۷ مرداد ۱۴۰۳ - صفحه ۲۰

صدای سعید راد به نقش‌هایش می‌آمد

سرنوشت واقعاً عجیب است. روزی من در طبقه بالای همین ساختمان (سیف‌الله داد خانه سینما) فیلم «خداحافظ رفیق» را تدوین می‌کردم در حالی که سعید (راد) و امیر (نادری) هم کنارم بودند. سعید راد کسی بود که پایه ساخته شدن این فیلم را رقم زد. من او را از طریق برادرم می‌شناختم و بعدها همکاری و رفاقتی بین ما شکل گرفت. برادرم در آن زمان فیلمی ساخت با نام «فاتحین صحرا» (به عنوان تهیه‌کننده) که من از او خواستم نقشی به سعید بدهد و بعد از آن طرح «خداحافظ رفیق» را دادیم. وقتی امیر نادری او را دید گفت، «این خودشه» و پس از آن با ۲۰هزار تومان سرمایه سعید، فیلم را شروع کردیم. پدر سعید راد خلبانی بود که در زمان رضا شاه برای آموزش به خارج از کشور رفت و بعد برگشت، ولی بعدها با گروهی دیگر به دلیل مخالفت با شاه اعدام شد و ببینید زندگی به کجا می‌رسد که سال‌ها بعد سعید نقش رضا شاه را بازی کرد. این همان ساختار طبیعت و زندگی است که به نظرم در نوع خود غریب است. من در تعدادی فیلم‌ با سعید کار کردم‌ و رفاقت زیادی داشتیم. ما، هم یک انسان خوب را از دست دادیم و هم‌ یک بازیگر خوب را. در نقش‌های بعد از انقلاب او یک ویژگی‌اش بیشتر به چشم آمد و آن هم صدای خاصش بود که به نقش‌هایی که بازی می‌کرد می‌آمد.

صحبت‌های علیرضا زرین‌دست فیلمبردار باسابقه سینما در نشست «شب سعید راد»

جستجو
آرشیو تاریخی