بهاره منصوری در گفتوگو با «ایران» از مشکلات موسیقی بانوان میگوید
رخساره شنیده نمیشود
ندا سیجانی
خبرنگار
23 سال از راهاندازی گروه موسیقی نامآشنای رخساره میگذرد؛ گروه موسیقیای که معرف هنر بانوان موسیقی کشور است و سبک کاری که در آن فعالیت دارند، پاپ-سنتی است. موسیقی بانوان ژانر یا گونهای از موسیقی ایران است که به دلیل محدودیتهایی که دارد کمتر حمایت میشود. این در حالی است که استعدادهای بسیاری در بانوان هنرمند چه در بخش آوازی و چه سازی وجود دارد که ضرورت دارد بیشتر به جامعه معرفی شوند، اما متأسفانه زمان اجرای کنسرت بانوان و همچنین محدودیتهایی که در تولید اثر دارند موجب شد آنطور که باید و شاید نتوانند معرف هنر خود باشند. بهاره منصوری، سرپرست گروه موسیقی «رخساره» که خردادماه امسال در تالار وحدت تهران کنسرتی ویژه بانوان برگزار کرد، در گفتوگو با «ایران» درباره اجراهایش و مسائلی که پیش پای موسیقی بانوان قرار دارد، صحبتهایی داشته است که در ادامه میخوانید.
از چه سالی فعالیت این گروه آغاز شد و طی این سالها تلاش کردید معرف چه نوع موسیقی از بانوان باشید؟
سال 1380 فعالیت گروه «رخساره» و در واقع اولین گروه موسیقی پاپ-سنتی را در کشور آغاز کردیم. آن دوران فعالیت هنری بانوان محدودیتهای کمتری داشت و اغلب خوانندههای قدیمی به اجرای موسیقی میپرداختند.
اولینباری که در تالار وحدت روی صحنه رفتم، مربوط به جشنواره گل یاس بود؛ جشنوارهای مرتبط با ولادت حضرت زهرا(س) که متأسفانه متوقف شد و حتی جشنوارههایی مشابه آن هم برگزار نشد. ناگفته نماند اولین خواننده خانمی بودم که در تالار وزارت کشور اجرای برنامه داشتم؛ اجرایی به صورت جمعخوانی و با حضور تمامی اعضای گروه که در آن برنامه تعدادی از وزرای کشور هم حضور داشتند.
آن زمان که فعالیت موسیقاییام را آغازکردم، اساتید بزرگی همچون خانمها پری زنگنه، خاطره پروانه، هنگامه اخوان، پری ملکی و بانو سیمین غانم فعالیت داشتند که اغلب سبک کاریشان موسیقی سنتی بود؛ البته خانم غانم به موسیقی کلاسیک میپرداخت، اما ما اولین گروه موسیقی بانوان بودیم که با تلفیق سازهای سنتی و پاپ سبک تازهای در این ژانرتشکیل دادیم.
جالب است بدانید آن دوران بر نحوه اجراها بسیار سختگیری میشد، اما در حال حاضر نگاه سختگیرانه اساتید روی صداها بسیار کمتر شده و به دنبال آن حرفه خوانندگی کار آسانی شده است و حتی اگر کار به لحاظ کیفی مطلوب نباشد به راحتی مورد تأیید کارشناسان قرار میگیرد و مجوز دریافت میکند، اما در سالهایی که ما فعالیت میکردیم شرایط برای خواننده شدن به صورت دیگری بود و همانطور که اشاره کردم، نگاه جدیتری وجود داشت و فالشخوانی نبود. نکته دیگر اینکه در آن سالها فضای اجرای کنسرتها نیز از شرایط بهتری برخوردار بود؛ ما در فرهنگسراهایی چون شفق، ارسباران، بهمن و نیاوران اجرای برنامه داشتیم و محدودیت مکانی نبود.
فعالیت اغلب گروههای موسیقی بانوان به اجراهای آثار هنرمندان قدیمی خلاصه میشود و به نوعی بازخوانی آثار این هنرمندان است. از نگاه شما چرا تحول تازهای در این ژانر از موسیقی صورت نگرفته و کارها به تکرار افتاده است؟
به این دلیل که طبق قوانین کشورمان، بانوان اجازه انتشار موسیقی ندارند و اگر بخواهند قطعه موسیقی تولید کنند، نباید داخل کشور فعالیت داشته باشند. بنابراین موسیقی را که تولید میکنیم نه شنیده میشود و نه مجوز اجرا در کنسرت دارد. من میخواهم در مملکت خودم فعالیت داشته باشم اما قوانین کشورم این اجازه را به بنده نمیدهد که بخواهم اثر مستقلی تولید و منتشر کنم و به دنبال آن در کنسرتهایمان آثار خوانندههای قدیمی را بازخوانی میکنیم؛ البته محدودیتها به همین موضوع ختم نمیشود، همان ترانههای بازخوانی شده گزینش میشوند و اجازه اجرای هر ترانهای را نداریم.
جالب است بدانید اشعار بسیاری از خوانندگانی که کارنامههای موفقی در موسیقی دارند، مورد تأیید شورای شعر قرار نمیگیرد و به همین سبب انتخاب موسیقی برای اجرا در کنسرتها بسیار سخت است و بایستی از اشعاری که مورد تأیید این وزارتخانه است استفاده شود. بنابراین باید آثار نوستالژیک را که مردم در گذشته بارها شنیدهاند اجرا کنیم.
نکته دیگر اینکه اگر خوانندههای خانم بخواهند کار جدیدی داشته باشند، باید سراغ ترانهسراها و آهنگسازان خوب بروند و هنرمندان آقایی که در این زمینه فعالیت میکنند اگر بخواهند برای یک خانم ملودی بسازند یا ترانه بسرایند، باید به صورت مخفیانه باشد یا اینکه نام خود را عنوان نکنند، بنابراین ضرورتی ندارد فردی که در موسیقی مطرح باشد، بخواهد برای بانوان کار بسازد.
موضوع دیگر مربوط به اجرای کنسرت بانوان است که تنها برای پایتختنشینان خلاصه شده است. چرا این کنسرتها در دیگر شهرها برگزار نمیشود؟
در تهران این زمینه فراهم است اما خوانندگان و گروههای موسیقی بانوان در خارج از تهران این اجازه را ندارند. شاید یکی از دلایل آن نظارت بر سالنها باشد. در تهران تنها دو سالن، تالار وحدت و فرهنگسرای نیاوران در اختیار بانوان قرار گرفته است که تالار وحدت در این زمینه از ظرفیت خوبی برخوردار بوده و برای بانوان جذاب است اما در شهرستانها این اتفاق رخ نداده است. جالب است بدانید قرار بود در شهرستان شاهرود کنسرت برگزار کنیم و تمام نامهنگاریها نیز انجام شد اما متأسفانه در نهایت یکی از مسئولان محلی برگزاری کنسرت بانوان در این شهرستان را تأیید نکرد و اظهار داشت تنها به عنوان مولودیخوان میتوانند برنامه اجرا کنند، به این دلیل که زمانی که میخواستیم در آن شهر اجرا داشته باشیم، ولادت حضرت زهرا(س) بود.
بنابراین مسلماً با این محدودیتها نمیتوانیم خارج از تهران برنامهای داشته باشیم. از سوی دیگر بسیاری از تهیهکنندهها به ما قولهایی میدهند که بزودی در شهرهای کیش، بوشهر، بندرعباس و... مجوز اجرا دریافت میکنیم اما هیچ اقدامی صورت نگرفته و همچنان گروههای موسیقی بانوان با این مشکلات دست و پنجه نرم میکنند تا بتوانند از تهران خارج شوند و در شهرهای دیگر نیز برنامه داشته باشند. مسأله دیگری که وجود دارد این است که به دلیل تبلیغات ضعیف کنسرت بانوان، شاید دیگر شهرهای کشورمان اطلاعی از اجرای کنسرت بانوان نداشته باشند، به دلیل اینکه هیچوقت اجازه این کار را به خوانندههای خانم ندادهاند اما به هر حال ما هم دوست داریم همانند آقایان که بسیار راحت در شهرهای مختلف کشور برنامه اجرا میکنند، بتوانیم این اجراها را داشته باشیم و این امر نیازمند حمایت مسئولان و مدیران فرهنگی است که به بانوان بها بدهند و در تعدادی از شهرها سالنهایی را مشخص کنند تا ما بتوانیم بدون هیچ مشکلی در شهرهای دیگر کشورمان اجراهایی را برای بانوان محترم برگزار کنیم. ضمن اینکه پیشنهادات زیادی نیز از بانوان شهرهای دیگر داریم که از ما درخواست میکنند به شهر آنها برویم و اجرا داشته باشیم.
نکته دیگر این است که یک سالن برای اجرای بانوان در نظر گرفته شده است و محدودیتهایی که در تاریخ اجرا وجود دارد باعث شده تنها یک اجرا در روز داشته باشیم و نتوانیم دو سانس اجرا کنیم و همچنین نمیتوانیم به دفعات تمدید کنسرت داشته باشیم و به دلیل شلوغی سالن مجبور هستیم حدود دو یا سه ماه بعد از اجرا، تمدید آن کنسرت را داشته باشیم.