صفحات
شماره هشت هزار و پانصد و بیست و سه - ۱۱ مرداد ۱۴۰۳
روزنامه ایران - شماره هشت هزار و پانصد و بیست و سه - ۱۱ مرداد ۱۴۰۳ - صفحه ۹

فرمانده اسماعیل

محمد اصغری
پژوهشگر ارتباطات


۱- آخرین بار که او را به دور از هیاهوی همایش‌های بزرگ و مراسم سیاسی دیدم، دهکده‌ای دنج در حاشیه استانبول بود؛ نشسته بودیم پای بساط چای که دیدم صورت بچه‌های فلسطینی گل انداخته. جنب‌و‌جوش‌ها نشان از میهمانی مهم داشت؛ گرم گپ زدن درباره تأثیر علی شریعتی بر تطور فکر اسلامی عربی بودیم که ناگاه یکی از رفقا تکبیر چاق کرد. بادیگارد درشت‌هیکل ترک که کنار رفت، ابوالعبد هویدا شد. محافظان را کنار زد و گرم و صمیمی میان ما آمد؛ وسط خوش‌وبش‌ها که فهمید از ایرانم، گرم‌تر در آغوش‌مان کشید. حس حضور اسماعیل هنیه، چیزی شبیه بچه‌های سینه‌سوخته شلمچه بود، پیر رزمنده‌هایی که پیراهن سفید را روی شلوار می‌اندازند و وسط خنده‌هایشان بوی باروت را می‌شنوی، از تشویش‌آمده‌هایی که عجیب آرامت می‌کنند. حاج اسماعیل این چنین بود؛ کوه آرامش و ایمان. از پسِ دهه‌ها مبارزه، تجسد معنویت بود. هنیه آن‌قدر صیقل خورده بود که وقتی پشت سرش به نماز قامت می‌بستی، انگار بر بال فرشته‌ها بودی. شهادت اگر بویی داشت، عطر گرم عربی شیخ بود که هنوز هم در مشامم مانده. چنان گیرا قرآن می‌خواند  که می‌خواستی چشم‌هایت را ببندی و با او بر فراز مسجد الاقصی معراج کنی. هنگام خطبه خواندنش، محو روایت‌های جهاد می‌شدی، وقتی که انگشت اشاره‌اش را بالا می‌آورد، گویی پرده پندار می‌درید و پله پله تو را تا ملاقات خدا می‌برد. دعایش که تمام شد، گفتم بهترین دعا را از شما می‌خواهم: شهادت در راه فلسطین؛ آرام دستم را گرفت و گفت: دعا کنیم برای آزادی فلسطین!

۲- شخصیت اسماعیل هنیه را نباید در حصار واژگانی چون «رئیس دفتر سیاسی حماس» خلاصه کرد؛ او رهبر فلسطین بود و امروز فلسطین بزرگ‌ترین رهبر تاریخی خود را از دست داده است. آری، به جرأت می‌توان هنیه را عالی‌ترین رهبر نیم‌قرن گذشته فلسطین خواند، کسی که میراث رنتیسی و یاسین را در طوفان‌الاقصی به نمایش گذاشت، هوشمندانه توانست مقاومت را از گردنه‌های سخت عبور دهد و سرافرازانه در جست‌و‌جوی شهادت بود. مثلث هنیه، عاروری و سنوار، همان مثلت سرخ امروز فلسطین است و دریغ که پس از شهادت شیخ صالح در خانه حزب‌الله، حاج اسماعیل نیز در خانه جمهوری اسلامی ترور شد و حالا همه چشم امید مقاومت به یحیی است؛ که به قول بچه‌های مقاومت: یحیی در هر تفنگی زنده است!
۳-  اسماعیل هنیه خواب خیلی‌ها را آشفته کرد و بزرگ‌ترین یادگار او، سیلی سخت ۷ اکتبر و مقاومت پساطوفان، تا دهه‌ها خار چشم پولیتیسین‌ها خواهد بود. بله، ما افتخار می‌کنیم که ۷ اکتبر رؤیای هم‌آغوشی عده‌ای را با غرب نقش برآب کرد؛ افتخار می‌کنیم که شیربچه‌های هنیه رخوت و رکود  محور مقاومت را شکستند؛ افتخار می‌کنیم که بار دیگر غیرت حاج قاسم از مشت‌های گره‌کرده حماس به پاخاست؛ افتخار می‌کنیم به ایستادن در سمت درست تاریخ و ننگ بر هر آن کسی که هنوز هم باور نکرده ما، یعنی همین مایی که از تهران شروع می‌شود، دقیقاً وسط جنگ هستیم.
منبع: کانال تلگرامی محمد اصغری

جستجو
آرشیو تاریخی