دیگر برای تئاتر به معنای واقعی سر و دست نمی‌شکنند

«سلیقه بیننده تئاتر عوض شده است‌. آثار کلاسیک‌ یا جدی که ذهن و اندیشه را به چالش بکشد دیگر خریدار ندارد. دیگر برای تئاتر به معنای واقعی سر و دست نمی‌شکنند.»
«برای «هملت»ی که در ۲۹ سالگی بازی‌اش کردم‌، تماشاگر در و پیکر تئاتر شهر را می‌شکست‌ و به سالن ۵۰۰ و خرده‌ای نفره، یکهزار و خرده‌ای تماشاگر هجوم‌ می‌آورد. اما الان سلایق تغییر کرده و به شبه‌نمایش‌های بی‌سر و ته امروز که به گمانم‌ باعث‌ و بانیش عوامل بسیاری هستند که شمردن‌شان از حوصله خارج است «تئاتر» می‌گویند.»
«مهم‌تر از همه، بی‌گمان در مخیله‌ام هم‌ نمی‌گنجد که بازیگر آنگونه آثار یک شبه به کارهایی روی بیاورد که به کفر ابلیس هم‌ نمی‌ارزد. ترجیح می‌دهم هر چند سال یک‌بار به صحنه بروم و حرفی را بزنم که حرف روزگاری باشد که در آن زیست‌ می‌کنم و مخاطب از دیدن‌ آن لذت ببرد و به چالش کشیده شود.»
«در عصری که شرایط اجتماع و مخاطبی که دیگر وقعی برای آثار ارزشمند نمی‌گذارد، به گمانم باید نسل جدید را برای آثار و تئاتری پویا و سازنده که بی‌خاصیت‌ نباشد، پرداخت، آموزش داد‌ و تربیت کرد.
 
گفت‌و‌گوی ایران تئاتر با میکائیل شهرستانی
صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و پانصد و هفده
 - شماره هشت هزار و پانصد و هفده - ۰۳ مرداد ۱۴۰۳