ایران - روسیه؛ گذر از منحنی سینوسی
احسان بهادرپور
پژوهشگر
پس از خروج ایالات متحده امریکا از توافق برجام در دولت ترامپ، تلاش برای همکاریهای راهبردی و همگرایی منافع بین ایران و روسیه به شکل فزایندهای بیشتر شده و این دامنه گسترش هم یافت. مواردی چون ارتقای مبادلات اقتصادی و ایجاد بازارهای مشترک، تلاش برای دلارزدایی از تعاملات ارزی، همکاریهای نظامی و امنیتی در حل بحران سوریه، شواهدی غیرقابلانکارند بر این مدعا؛ تعمیق روابط راهبردی ایران و روسیه. طبعاً ایران در این مرحله داشتن شریکی راهبردی و دارای حق وتو را که میتواند بالقوه در شرایط حساس مانع از اجماع علیه آن در شورای امنیت و صدور قطعنامههای بیشتر شود، مغتنم میداند. جنگ اوکراین که منجر به صفکشی کشورهای غربی علیه روسیه و کمکهای تسلیحاتی و مالی آنها به کییف و همچنین اعمال تحریمهای گسترده بر ضد مسکو شد، دامنه اختلافات دیرینه روسیه با آنها را گسترش داد و شعلهور ساخت. این تحرکات که عملاً موجب انزوای بیشتر روسیه و از دست دادن تعداد زیادی از فرصتهای اقتصادی و بازارهای مورد نیاز شده است، اهمیت نزدیک شدن به شریکی راهبردی و مطمئن مثل ایران (به عنوان تنها کشوری که در تعیین سیاستهای خارجی از کشورهای غربی تأثیر نمیپذیرد) را برای روسیه چندین برابر کرده است.
افزایش همراهی و همکاری کرملین در اتخاذ مواضع همسوتر با ایران در پرونده هستهای یا درخصوص جنگ غزه پس از عملیات طوفان الاقصی نیز میتواند نمایانگر اراده و تمایل بیشتر روسیه برای ارتقای سطح همکاریها و به تبع آن خنثیسازی توطئه غربیها علیه خویش باشد. داشتن روابط حسنه با یک قدرت همجوار (مرز آبی مشترک) میتواند از تحمیل برخی هزینههای مهم مثل ایجاد ناامنیهای احتمالی و به تبع آن از بین رفتن بسترهای اقتصادی، تنشهای نظامی، ایجاد بستر برای بازیگران متخاصم و... جلوگیری کند.
بنابراین، ایران تمایل دارد ضمن برخورداری از این منافع و پرهیز از تعارضات پرهزینه، با درک واقعیتهای ژئوپلیتیک، با ارتقای روابط خود با روسیه به سطح راهبردی، ضمن ایجاد امنیت پایدار برای خود در منطقه از این همپیمان استراتژیک به عنوان اهرمی برای مقابله با سیاستهای خصمانه و تحریمهای گسترده غرب که با توجه به شکافهای عمیق بین آنها در مسائل منطقهای و پرونده هستهای دورنمای روشنی برای حل آنها وجود ندارد، به نفع خویش استفاده کند. در پی تلاش غرب برای کاهش قدرت و دامنه نفوذ روسیه، مسکو نیز در عمل و حداقل در افق کوتاهمدت خود به حل اختلافات عمیق خود با غرب خوشبین نیست و به همین جهت برای خنثیسازی اقدامات آنها و در عین حال بازیابی نقش خود در نظام بینالملل نیازمند گسترش حضور راهبردی در بین کشورهای بلوک شرق و همچنین نزدیک شدن بیشتر به ایران به عنوان قدرتمندترین بازیگر غرب آسیا و رقیب اصلی بلوک غرب در این منطقه است. مرکز ثقل سیاستهای این دو حاکمیت بیش از آنکه اقتصادی باشد، امنیتی است و یکی از راههای مهم و بارز ایجاد تعاملات استراتژیک، همکاریهای نظامی است. بر همین اساس است که در سالهای اخیر رزمایشهای مشترک دریایی بین دو کشور در کنار برخی همپیمانان منطقهای گسترش چشمگیری یافته است.
رزمایش مرکب ایمنی 2024 در حوزه دریای خزر با حضور ایران، روسیه و تعدادی از کشورهای منطقه که در حال برگزاری است، حرکتی در راستای تحقق همین مهم است تا ضمن نمایش اراده این دو کشور برای گسترش همکاریهای نظامی و امنیتی، گام مهمی باشد در جهت ارتقای امنیت دریایی و به تبع آن آمادگی برای مقابله با تهدیدات مشترک احتمالی، ایجاد بستری امن درخصوص همکاریهای تجاری و اقتصادی (بخصوص مناسبات دریاپایه)، تبادل فناوریهای دفاعی در کنار انتقال تجربیات عملیاتی و مخابره پیامی آشکار برای دشمنان منطقهای و بینالمللی.