آموزش؛ حلقه گمشده نمایش‌های ایرانی

سال‌ها قبل حکایت «زن پارسا» در کتاب «الهی نامه» را خواندم و خیلی دوستش داشتم و با وجود اینکه روایتی تلخ دارد ولی تصمیم گرفتم این متن را در قالب سیاه‌بازی بنویسم. من قصه را از انتهای روایت عطار شروع کردم و نمایشنامه به‌صورت بازی در بازی است و در طول قصه مدام به گذشته فلاش‌بک می‌زنیم و به زمان حال برمی‌گردیم. مبارک هم که به قصه اضافه شده و همه جا حضور دارد و به نوعی نماد خوبی‌هاست.
«من خودم هم نمایشنامه «مبارک و خاتون پرده‌نشین» را اجرا کردم، یک بار به روش کاملاً تخت‌حوضی در فضای باز فرهنگسرای ملل و یک بار هم سال‌ها قبل در تماشاخانه سنگلج. این روز‌ها هم «مبارک و خاتون پرده‌نشین» به کارگردانی علی طربی در تماشاخانه سنگلج به روی صحنه رفته است. این نمایشنامه با همراهی گروهی جوان و بسیار بااستعداد است که دغدغه نمایش‌های ایرانی دارند و بار‌ها از من درخواست کرده‌اند با هم همکاری کنیم تا دانش و تجربه‌شان بیشتر شود. آنها اجرای دلنشینی هم دارند و مخاطب را با خودشان تا پایان قصه همراه می‌کنند و تماشاگران نیز دوست‌شان دارند.»
«متأسفانه نمایش ایرانی در دانشکده‌های تئاتر جایگاهی ندارد؛ فقط دو واحد درس نمایش در ایران داریم که بیشتر در آن تاریخ گفته می‌شود.»
 
گفت‌و‌گوی ایران‌تئاتر با داوود فتحعلی‌بیگی کارگردان تئاتر
صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و چهارصد و نود و شش
 - شماره هشت هزار و چهارصد و نود و شش - ۰۷ تیر ۱۴۰۳